ذِمّة (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ذِمّة:
(إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّةً)ذِمّة به معنای «عهد و پیمان» است
و در اصل از مادّۀ «ذمّ» به معنی «
نکوهش و
عیب» است (نقطه مقابل
مدح) کلمۀ «ذمّة» بدان جهت گفتهاند که شخص متعهد، در صورت شکستن پیمان خویش، مورد نکوهش قرار میگیرد و «ذِمّی» از فرق
یهود و
نصاری به آنکس اطلاق میشود که در پناه
اسلام بوده و با
مسلمانان پیمان و عهد بسته باشد.
آیه مورد بحث دربارۀ
مشرکان متجاوز و پیمانشکن است، میفرماید: «این مشرکان (نه تنها دربارۀ شما) دربارۀ هیچ فرد با ایمانی رعایت
خویشاوندی و پیمان را نمیکنند...»
واژۀ «الّ» در آیۀ مذکور به معنای خویشاوندی است و بعضی آن را به معنای «عهد و پیمان» دانستهاند،
راغب در کتاب
مفردات ریشۀ این کلمه را از «اللیل» به معنای درخشندگی میداند، چه این که پیمانهای محکم و خویشاوندیهای نزدیک دارای درخشندگی خاصی هستند.
بههرحال مضمون آیۀ فوق این است که مشرکان اگر دستشان برسد دربارۀ هیچ فرد با ایمانی کمترین ملاحظۀ خویشاوندی و عهد و پیمان را نخواهند کرد، چرا که اینها اصولاً مردمی تجاوزکار و در واقع
دشمن ایمان و
حق هستند.
به موردی از کاربرد ذِمّة در
قرآن، اشاره میشود:
(لاَ يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّةً وَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ) (اين روش آنهاست كه درباره هيچ فرد با ايمانى رعايت خويشاوندى و پيمان را نمىكنند؛ و آنها همان تجاوزكارانند!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در معناى كلمه ذمة گفته است: ذمام (با كسر ذال) به معناى آن
توبیخ و مذمتى است كه متوجه انسان در برابر عهدشكنىاش مىشود، و همچنين كلمه ذمة و مذمة هم چنان كه گفته شده است: «لى مذمة فلا تهتكها» مرا مذمتى است كه مبادا پرده از رويش بردارى و گفته شده است: «اذهب مذمتهم بشىء» يعنى در مقابل ذمهاى كه دارى چيزى به ايشان بده و از اين معنايى كه راغب در باره ذمه كرده به خوبى برمىآيد كه كلمه مذكور از ماده ذم كه مقابل مدح است اشتقاق يافته.
و بعيد نيست اينكه
خدای تعالی در آيه مورد بحث ميان ال و ذمة مقابله انداخته براى اين بوده كه تا دلالت كند بر اينكه مشركين هيچگونه ميثاقى را كه حفظش از
واجبات است نسبت به
مؤمنین حفظ و رعايت نمىكنند، چه آن ميثاقهايى كه اساسش اصول تكوينى و واقعى است مانند خويشاوندى و قرابت و يا آن ميثاقهايى كه اساسش قرار داد و اصطلاح باشد، مانند عهد و پيمانها و سوگندها و امثال آن.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ذِمّة»، ج۲، ص۹۵.