ذَرع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ذَرع: (وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً)«ذَرع» را بعضی به معنای قلب، و بعضی به معنای خُلق گرفتهاند؛ بنابراین
«ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً» یعنی دلش به خاطر این مهمانهای ناخوانده، در چنین شرائط سختی، تنگ و ناراحت شد.
ولی به طوری که
«فخر رازی» در تفسیرش از
«ازهری» نقل کرده،
«ذَرع» در این گونه موارد به معنای طاقت است، و در اصل، فاصله میان دستهای
شتر به هنگام راه رفتن میباشد.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با ذَرع:
(وَ لَمَّا جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِيٓءَ بِهِمۡ وَ ضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗا وَ قَالَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَصِيبٞ) (و هنگامى كه فرستادگان ما
[
فرشتگان عذاب
]
به سراغ
لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد؛ و قلبش پريشان گشت؛ و گفت: «امروز روز سختى است!» زيرا آنها را نشناخت؛ و ترسيد قوم تبهكار مزاحم آنها شوند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه ذرع به معناى مقايسه طول اشياء است، و اين كلمه از كلمه ذراع گرفته شده كه به معناى دست آدمى از نوك انگشتان تا آرنج است كه در قديم آن را مقياس طول مىگرفتند و فعلا اين كلمه بر خود آن آلتى كه به وسيله آن طولها اندازهگيرى مىشود نيز اطلاق مىگردد (مثلا بزاز، هم مىگويد فلان پارچه چند ذرع است، و هم مىگويد ذرع ما گم شده است) و تعبير: ضاق بالامر ذرعا تعبيرى است كنايهاى و معنايش اين است كه راه چاره آن امر به رويش بسته شد و يا راهى براى خلاصى از فلان امر نيافت، و وجه اين كنايه اين است كه چنين كسى مانند خياطى مىماند كه به هر مترى و ذرعى كه پارچه را متر مىكند لباسى به فلان قامت در نمىآيد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَ لَمَّآ أَن جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِيٓءَ بِهِمۡ وَ ضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗاۖ وَ قَالُواْ لَا تَخَفۡ وَ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَ أَهۡلَكَ إِلَّا ٱمۡرَأَتَكَ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ) (هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از ديدن آنها ناراحت و دلتنگ شد؛ گفتند: «نترس و غمگين مباش، ما تو و خانوادهات را نجات خواهيم داد، جز همسرت كه از بازماندگان در شهر خواهد بود.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: ضمير جمع در هر دو بهم به كلمه رسل برمىگردد، و حرف باء بر سر آن دو سببيت را مىرساند، و چنين معنا مىدهد كه چون فرستادگان ما نزد لوط شدند به سبب ايشان بد حالى عارضش شد، براى اينكه فرستادگان به صورت جوانانى زيبا و امرد مجسم شده بودند، لوط ترسيد مبادا مردم در باره آنان قصد سوء كنند، كه اگر چنين شود او از دفاع از آنان ناتوان خواهد شد، و در برابر ميهمانان شرمنده خواهد گشت.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ذَرع»، ج۲، ص۸۵.