• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دین‌پژوهی تطبیقی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دین‌پژوهی تطبیقی دانشی نوپا که در مغرب زمین ظهور کرده و پیدایش آن به اواخر قرن نوزدهم توسط ماکس مولر (۱۸۲۳–۱۹۰۰م) می‌رسد. این رشته به بررسی کاربرد روش تطبیقی یا علمی در مورد داده‌های ادیان گذشته و حال جهان پرداخته است.



واژه «دین تطبیقی» شکل مختصر و کوتاه شده «مطالعات تطبیقی در ادیان» است که در اواخر قرن نوزدهم به عنوان مترادفی برای دانش دین (در آلمانی Religion swissenschaft؛ در فرانسه La science de religion) متداول گشت.
[۱] .Eric. J. Sharpe، "Comparative Religion"، Encyclopedia of Religion، Edited by: Mircea Eliade، New York: MACMILLAN PUBLISHING COMPANY، Vol ۳، p ۵۷۸



دین‌پژوهی تطبیقی که گاهی به آن تاریخ ادیان (History of religions) نیز گفته می‌شود، درباره این مساله که آیا «دین‌پژوهی تطبیقی» و «تاریخ ادیان» دو رشته مستقل از یکدیگر در حوزه دین‌پژوهی می‌باشند، یا اینکه دو نام برای یک رشته‌اند، در قسمت تاریخ ادیان بحث خواهیم نمود. دانشی است نوپا، که در مغرب زمین ظهور کرده و همواره از پویایی و بالندگی خاصی برخوردار بوده است، به ویژه در روزگار ما، شاخ و برگ‌ها و فروع زیادی یافته است که رسیدن به مرحله تخصص در هر یک از آنها محتاج عمری جداگانه است. این رشته نیز مانند بسیاری از رشته‌های دیگر، از فرزندان عصر روشنگری است و اگر بخواهیم دقیق‌تر سخن بگوییم، پیدایش آن به اواخر قرن نوزدهم می‌رسد.
یواخیم واخ (Yoachim Wach) دینشناس و جامعه‌شناس نامدار معاصر، در کتاب مطالعه تطبیقی دین که پس از مرگش انتشار یافت، درباره تاریخچه، وضعیت کنونی و آینده رشته ادیان چنین می‌نویسد: «قرن حاضر به پایان نخواهد رسید، مگر آنکه شاهد تاسیس دانش یکپارچه و یکدستی باشد که اکنون اجزایش پراکنده است. دانشی که قرن‌های گذشته، وجود نداشته و هنوز نیز تعریف آن به درستی روشن نیست. دانشی که شاید برای نخستین بار، دانش دینشناسی (Science of religion) نامیده خواهد شد.»
[۲] همتی، همایون، «پیشینه تاریخی ادیان»، کیهان فرهنگی، ش۱۴۶، مهر ماه ۱۳۷۷، ص۴۲.



سرآغاز دین‌پژوهی تطبیقی را معمولاً از دهه سوم قرن بیستم با آثار زبان‌شناس آلمانی‌ـ‌انگلیسی به نام ف. ماکس مولر (۱۸۲۳–۱۹۰۰م) ماکس مولر دانشمند آلمانی تبار و استاد دانشگاه آکسفورد انگلستان، فرزند ویلهلم مولر شاعر معروف آلمانی بود که به سبب غزلیات یونان دوستانه‌اش معروف گردیده بود.
تخصص اصلی ماکس مولر، زبان‌شناسی و اسطوره‌شناسی بود، زبان سانسکریت را به خوبی می‌دانست و متون فراوانی را از زبان‌های شرقی به انگلیسی ترجمه کرد. کار اصلی او اهتمام به ویرایش و ترجمه اسناد عمده دینی آسیا در قالب یک سلسله آثار بجا ماندنی تحت عنوان «متون مقدس شرق» بود که برای تدوین آن نزدیک به ۵۰ جلد کتاب مانند «ریگ ودا»، «اوپانیشادها»، «ذَمَّه پده» را تصحیح و ویرایش کرده بود.
آثار عمده مولر در زمینه دینشناسی عبارتند از: «اسطوره‌شناسی تطبیقی»، «تراشه‌هایی از یک کارگاه آلمانی»، «مقدمه‌ای بر علم دین»، «دین مردم‌شناختی» و غیره جهت اطلاع بیشتر در زمینه او
[۳] .HANS J. KLIMKEIT، "MULLER، F. MAX"، Encyclopedia of Religion، Vol ۱۰، p ۱۵۳-۱۵۴
قرار می‌دهند.
دانش وسیع مولر از زبان هندوـ‌اروپایی، رهیافت تطبیقی او به فقه‌اللغه و تسری دادن روش آن به دین‌پژوهی و حمایت صریح او از این رشته به عنوان یک رشته علمی؛ در طول حیات او، راه را برای تاسیس کرسی‌های مربوط به این رشته در دانشگاه‌های پیشتاز اروپا باز کرد.
[۴] .Seymour Cain، "History of Study"، Encyclopedia of Religion، Vol ۱۴، p ۶۹

ماکس مولر در مقدمه جلد نخست کتابش به نام «تراشه‌هایی از یک کارگاه آلمانی» نام «علم ادیان» یا «مطالعه تطبیقی ادیان» را به این رشته داد، البته عنوان «علم ادیان» پیشتر به‌طور پراکنده به کار رفته بود (توسط آبه پروسپرلبلانک در سال ۱۸۵۲ و توسط اشتیفلهاگن در سال ۱۸۵۸ و غیره) اما به معنای دقیقی که ماکس مولر به آن بخشید، نبود.
[۵] .Mircea Eliade، The sacred and the profane: The Nature of Religion، translated by: Willard R. Trask، New York، Harcourt Brace & Company، ۱۹۸۷، p ۲۱۶

اما چنین می‌نماید که اصطلاح «دینشناسی تطبیقی» پیش از دهه ۱۸۹۰ وجود نداشته است و ماکس مولر در سال ۱۸۷۳ این سؤال را مطرح کرد که: «چرا... ما باید در به کارگیری روش تطبیقی... در مطالعه دین تردید نماییم؟»
[۶] .Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۷۸
آنچه مولر از دین‌پژوهی تطبیقی در نظر داشت، یک علم توصیفی عینی بود که فارغ از ذات ارزش‌گذارانه پژوهش‌های الهیاتی و فلسفی در باب دین باشد.
[۷] .Douglas Allen، "PHENOMENOLOGY OF RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۱۱، p ۲۷۶



در دین‌پژوهی تطبیقی، کسی که در کار مطالعات تطبیقی است، جزئیات مربوط به کثیری از ادیان را ردیابی می‌کند و حتی‌المقدور یکی بودن موضوعاتی را که با یکدیگر شبیه‌اند، یا همسانی وجوهی را که در بیشتر یا تمام ادیان مشترکند، مورد کاوش و بررسی قرار می‌دهد.
[۸] مایکل پترسوم و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص۲۳.

این رشته به بررسی کاربرد روش تطبیقی (یا علمی) در مورد داده‌های ادیان گذشته و حال جهان پرداخت. این کار، مستلزم آن بود که رشد، تحول یا تکامل هر یک از ادیان و نیز ارزش‌های آنها در طرحی مورد ارزیابی قرار گیرند. وظیفه دینشناسی تطبیقی آن‌گونه که محقق برجسته اوایل قرن بیستم لوییس جردن (Louis H. Jordan) گفته است، عبارتست از کنار هم نهادن دین‌های متعدد به منظور مقابله و مقایسه عمیق آنها با یکدیگر تا در نتیجه، ارزیابی قابل اعتمادی در مورد مدعیات و ارزش‌های خاص آنها حاصل شود.
دینشناسی تطبیقی نمی‌توانست بدون توجه به سنت‌های دینی غیر رایج در غرب، به رشد خود ادامه دهد. گرایش به فاصله گرفتن از سنت‌های غربی و تمایل به کشف قوانین حاکم بر جهان ادیان که اغلب مستقل از مفهوم وحی می‌باشد، نیز برای توسعه رشته دینشناسی اهمیت داشت.
در طول قرن‌های متمادی همواره کنجکاوی درباره جهان عقاید و اعمال دینی گوناگون وجود داشته است، و اطلاعات فراوانی به دست آمده بود، اما تنها در اواخر قرن نوزدهم بود که جهان غرب توانست به نظریه‌ای جامع دست یابد که تمامی ادیان را شامل شود. این نظریه، همان نظریه تکامل بود که کنت و اسپنسر آن را با اصطلاحات اجتماعی و داروین با اصطلاحات زیست‌شناختی بیان نمودند.
[۹] . Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۷۸

اما پس از جنگ جهانی اول، تکامل‌گرایی که موجب شکل‌گیری دینشناسی تطبیقی شده بود، از میان رفت. نام دینشناسی تطبیقی سالیان درازی باقی ماند، اما موضوع آن به شماری از رشته‌های به هم مرتبط تجزیه شد که از میان آنها می‌توان تاریخ ادیان، روان‌شناسی دین، جامعه‌شناسی دین و پدیدهشناسی دین را نام برد.
[۱۰] . Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۷۹

عدم‌قطعیت و تنوع روش‌شناختی این رشته در قالب عناوین بسیار متعددی که کم‌کم جایگزین اصطلاح دینشناسی تطبیقی شد، خود را آشکار ساخت، نام‌هایی از قبیل: تاریخ ادیان، دین‌های جهانی، مطالعات دینی و مطالعاتی در باب دین، همگی به کار رفته‌اند.
تعبیر دینشناسی تطبیقی به عنوان یک اصطلاح بیشتر از سطح عالمان در سطح عوام کم و بیش باقی مانده، و امروزه دیگر به ندرت استفاده می‌شود.
[۱۱] . Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۸۰
موفق‌ترین جنبه مطالعات تطبیقی در دوره اخیر، یعنی از جنگ جهانی دوم به بعد، مربوط به عرفان است که توجه بسیاری از هرمنوتیک‌شناسان، فیلسوفان، مورخان و دیگران را به خود جلب کرده است.
[۱۲] . NINIAN SMART، "COMPARATIVE-HISTORICAL METHOD"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۷۴



۱. .Eric. J. Sharpe، "Comparative Religion"، Encyclopedia of Religion، Edited by: Mircea Eliade، New York: MACMILLAN PUBLISHING COMPANY، Vol ۳، p ۵۷۸
۲. همتی، همایون، «پیشینه تاریخی ادیان»، کیهان فرهنگی، ش۱۴۶، مهر ماه ۱۳۷۷، ص۴۲.
۳. .HANS J. KLIMKEIT، "MULLER، F. MAX"، Encyclopedia of Religion، Vol ۱۰، p ۱۵۳-۱۵۴
۴. .Seymour Cain، "History of Study"، Encyclopedia of Religion، Vol ۱۴، p ۶۹
۵. .Mircea Eliade، The sacred and the profane: The Nature of Religion، translated by: Willard R. Trask، New York، Harcourt Brace & Company، ۱۹۸۷، p ۲۱۶
۶. .Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۷۸
۷. .Douglas Allen، "PHENOMENOLOGY OF RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۱۱، p ۲۷۶
۸. مایکل پترسوم و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ص۲۳.
۹. . Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۷۸
۱۰. . Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۷۹
۱۱. . Eric. J. Sharpe، "COMPARATIVE RELIGION"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۸۰
۱۲. . NINIAN SMART، "COMPARATIVE-HISTORICAL METHOD"، Encyclopedia of Religion، Vol ۳، p ۵۷۴



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دین پژوهی تطبیقی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۰/۲۴.    






جعبه ابزار