دَکّ (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دَکّ (به فتح دال و تشدید کاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای كوبيدن و با خاک يكسان كردن،منهدم كردن و شكستن به معنى زمين نرم و هموار است.
این کلمه سه بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
دَکّ:
به معنای كوبيدن و با خاک يكسان كردن، منهدم كردن و شكستن به معنى زمين نرم و هموار است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
قیامت فرموده:
«وَ دَكَّ بَعْضُها بَعْضاً مِنْ هَيْبَةِ جَلاَلَتِهِ وَ مَخُوفِ سَطْوَتِهِ» «بعضى از
زمین بعضى را از ترس عظمت
خدا و از صولت مهابتش كوبيد.»
و حضرت درباره اينكه، يارانش از تأخير شروع جنگ در
صفّین بىتابى مىكردند فرموده:
«فَتَداكُّوا عَلَيَّ تَداكَّ الاِْبِلِ الْهيمِ يَوْمَ وِرْدِها، قَدْ أَرْسَلَها رَاعيها،
وَ خُلِعَتْ مَثانيها، حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُمْ قاتِليَّ» «يعنى تزاحم كردند بر من مانند تزاحم شتران تشنه در وقت آب خوردن، كه ساربان آنها را رها كرده و
عقال از پايشان برداشته شده بود، تا جایی كه فكر كردم مىخواهند مرا بكشند.»
امام (علیهالسلام) در صفين نظرش اين بود كه دشمن شروع به جنگ كند و يا مىخواست در اثر تأخير جنگ متنّبه شوند، تا جایی كه يارانش مجبور به شروع كردند. نظير همين جمله درباره هجوم مردم بر
بیعت آن حضرت در
خطبه ۲۲۹ آمده است.
از اين لفظ سه مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه،برگرفته از مقاله «دکّ»، ج۱، ص۳۹۰.