• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دِهْقان (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: تاجر.


دِهْقان (به کسر دال و سکون هاء) از واژگان نهج البلاغه به معنای تاجر و رئيس محلّ است.
• در اصل فارسى است.
از این لفظ یک مورد در «نهج‌ البلاغه» آمده است.




دِهْقان: به معنای تاجر و رئيس محلّ در اصل فارسى است.



به برخی از مواردی که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، اشاره می‌شود:


۲.۱ - دَهاقينَ - نامه ۱۹ (نامه حضرت به بعضى از فرمانداران)

حضرت علی (علیه‌السلام) به بعضى از فرمانداران خود نوشت: «أَمّا بَعْدُ فَإِنَّ دَهاقينَ أهْلِ بَلَدِكَ شَكَوْا مِنْكَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً وَ احْتِقاراً وَ جَفْوَةً... فَالْبَسْ لَهُمْ جِلْباباً مِنَ اللّينِ تَشوبُهُ بِطَرَف مِنَ الشِّدَّةِ...»
«بزرگان اهل ديارت شكايت كردند از خشونت و سنگدلی و تحقیر و جفا كردنت... بپوش براى آن‌ها لباسى از نرمى كه بياميزى آن را با مقدارى خشونت.»



از این کلمه یک بار در «نهج‌ البلاغه» آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج ۱، ص ۳۹۹.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج ۶، ص ۲۵۰.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۶۰۴، نامه ۱۹.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج ۳، ص ۲۱، نامه ۱۹.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص ۳۷۶، نامه ۱۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص ۵۸۷، نامه ۱۹.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج ۴، ص ۶۸۳.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج ۴، ص ۶۸۴.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج ۹، ص ۲۴۰.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج ۱۸، ص ۳۲۳.    
۱۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص ۱۳۷.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص ۶۰۴، نامه ۱۹.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دهقان»، ج۱، ص۳۹۹.    






جعبه ابزار