دَوْل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دَوْل (به فتح دال و سکون واو) از
واژگان نهج البلاغه به معنای گرديدن و
انقلاب از حالى به حالى است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
• مُداوَله (به ضم میم، فتح دال و واو) به معنای گردانيدن است.
از این لفظ سیزده مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
دَوْل:
به معنای گرديدن، انقلاب از حالى به حالى است و
دَالَ الايامُ دولة:دارت.مُداوَله به معنای گردانيدن است.
«
دَالَ الزمانُ دولةً: انقلب من حالٍ الى حال»
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
حضرت علی (علیهالسلام) درباره اعراض از
جهاد فرموده است:
«فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ وَ أُديلَ الحَقُّ مِنْهُ» «هر كه از روى اعراض
جهاد را ترک كند
حق و
حکومت از او برگردانده مىشود.»
حضرت درباره پيشرفت
معاویه فرموده:
«وَ إِنّي وَ اللهِ لاََظُنُّ هؤُلاءِ القَوْمَ سَيُدالُونَ مِنْكُمْ بِاجْتِماعِهمْ عَلَى باطِلِهمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ» «به
خدا قسم گمان من آن است كه ياران معاويه به زودى حكومت را از شما مىگيرند. به علت اجتماعشان بر
باطل خود و به علت پراكندگى شما از امر حق خويش.»
از این کلمه سیزده بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دول»، ج۱، ص۴۰۳.