دنیاطلبان بنی اسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
معروف است که
قارون از بستگان نزدیک
موسی علیهالسلام بود، و از نظر اطلاعات و آگاهی از تورات
معلومات قابل ملاحظهای داشت، نخست در صف مؤمنان بود، ولی
غرور ثروت او را به آغوش
کفر کشید و به قعر زمین فرستاد، او را به مبارزه با پیامبر خدا وادار نمود و مرگ
عبرت انگیزش درسی برای همگان شد.
قرآن کریم مشاهده ثروت
قارون را، عامل گرایش دنیاطلبان
بنی اسرائیل به زخارف دنیا می شمارد: «ان قـرون کان من قوم موسی فبغی علیهم وءاتینـه من الکنوز ما ان مفاتحه لتنوا بالعصبة اولی القوة... • فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوة الدنیا یــلیت لنا مثل ما اوتی قـرون انه لذو حظ عظیم»
قارون از قوم موسی بود اما بر آنها
ستم کرد، ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل صندوقهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود...•(
قارون) با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که طالب حیات دنیا بودند گفتند: ای کاش همانند آنچه به
قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او بهره عظیمی دارد!.
در
مجمع البیان گفته : کلمه
بغی به معنای برتری طلبی بدون
حق است و نیز گفته : کلمه مفاتح جمع
مفتح است، همچنان که کلمه مفاتیح جمع
مفتاح است، و معنای هر دو یکی است، و آن عبارت است از هر چیزی که قفلها را باز میکند، و نیز گفته : ناء بحمله ینوء نوءا، معنایش این است که کسی بارش را با اینکه برایش سنگین بود از زمین بلند کرد، دیگران گفتهاند: ناء به الحمل، معنایش این است که : بار او از شدت سنگینی کمرش را خوابانید. و این معنا با آیه شریفه موافق تر است. جمله تنوء به معنی قیام کردن با زحمت و سنگینی است و در مورد بارهای پروزنی به کار میرود که وقتی انسان آن را حمل میکند از سنگینی او را به این طرف و آن طرف متمایل میسازد!
و نیز در مجمع البیان گفته : کلمه
عصبه به معنای جماعتی بهم پیوسته است، ومعنای آیه این است که :
قارون از بنی اسرائیل بود، و در مقام این برآمد که بدون حق بر بنی اسرائیل تجاوز کند، و ما از گنجینهها آن قدر به او دادیم که حمل کلیدهای آنها جماعتی نیرومند را خسته میکرد.
کسانی که زندگانی دنیا را هدف نهایی و یگانه غایت مساعی خویش میدانند، و غایتی دیگر ورای آن نمیبینند، و خلاصه از آخرت
غافل و جاهلند، و نمیدانند که خدا در
آخرت چه ثوابها برای بندگان خود فراهم کرده، اموال
قارون را سعادتی عظیم شمردند، بدون اینکه قید و شرطی در کلام خود بیاورند، گفتند: ای کاش ما هم میداشتیم آنچه را که
قارون دارد، چون او حظی عظیم، و سعادتی بزرگ دارد.
دنیاطلبی گروهی از بنی اسرائیل، عامل آرزوی آنان برای داشتن مال و ثروتی چون
قارون:
«فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوة الدنیا یــلیت لنا مثل ما اوتی قـرون انه لذو حظ عظیم» (
قارون) با تمام
زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که طالب حیات دنیا بودند گفتند: ای کاش همانند آنچه به
قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او بهره عظیمی دارد! .
معروف است که
قارون از بستگان نزدیک
موسی علیهالسلام (پسر عمو یا عمو یا پسر خاله او) بود، و از نظر اطلاعات و آگاهی از تورات
معلومات قابل ملاحظهای داشت، نخست در صف مؤ منان بود، ولی
غرور ثروت او را به آغوش
کفر کشید و به قعر زمین فرستاد، او را به مبارزه با پیامبر خدا وادار نمود و مرگ
عبرت انگیزش درسی برای همگان شد.
نخست میگوید:
قارون از قوم موسی بود اما بر آنها ستم و ظلم کرد ، علت این بغی و
ظلم آن بود که ثروت سرشاری به دست آورده بود، و چون ظرفیت کافی و
ایمان قوی نداشت، این
ثروت فراوان او را فریب داد و به
انحراف و
استکبار کشانید.
معمولا ثروتمندان مغرور گرفتار انواعی از
جنون میشوند، یک شاخه آن جنون نمایش ثروت است، آنها از اینکه ثروت خود را به رخ دیگران بکشند لذت میبرند، از اینکه سوار مرکب راهوار گرانقیمت خود شوند و از میان پابرهنهها بگذرند و گرد و غبار بر صورت آنها بیفشانند و تحقیرشان کنند احساس آرامش خاطر میکنند!
گرچه همین نمایش ثروت غالبا بلای جانشان است زیرا کینهها در سینهها پرورش میدهد، و احساسات را بر ضد آنها
بسیج میکند، و بسیار میشود که همین عمل زشت و شرم آور طومار زندگی آنها را درهم میپیچد، و یا ثروتشان را بر باد میدهد!.
ممکن است این کار جنون آمیز انگیزهای مانند
تطمیع افراد طمعکار و
تسلیم افراد سرکش داشته باشد، ولی آنها حتی بدون این انگیزه این عمل را انجام میدهند، این یکنوع هوس است نه برنامه و نقشه.
به هر حال
قارون از این قانون مستثنی نبود، بلکه نمونه بارز آن محسوب میشد،
قرآن در یک جمله در آیات مورد بحث آن را بیان کرده میفرماید:
قارون با تمام زینت خود در برابر قومش (بنی اسرائیل) ظاهر شد.
تعبیر به «فی زینته» گویای این حقیقت است که او تمام توان و
قدرت خود را به کار گرفت تا آخرین زینت و بالاترین ثروت خود را به نمایش بگذارد و ناگفته پیدا است که مردی با این ثروت چهها میتواند انجام دهد؟!
در تواریخ داستانها، یا افسانههای زیادی در این زمینه نقل شده است، بعضی نوشتهاند
قارون با یک جمعیت چهار هزار نفری در میان بنی اسرائیل
رژه رفت، در حالی که چهار هزار نفر بر اسبهای گرانقیمت با پوششهای سرخ سوار بودند کنیزان سپیدروی با خود آورد که بر زینهائی طلائی که بر استرهای سفید رنگ قرار داشت سوار بودند، لباسهایشان سرخ، و همه غرق زینت آلات
طلا ! ولی ما حتی اگر اینها را مبالغه آمیز بدانیم باز نمیتوان
انکار کرد که او چیزهای بسیاری برای نمایش دادن در
اختیار داشت.
در اینجا - طبق معمول - مردم به دو گروه شدند: اکثریت دنیاپرست که این صحنه خیره کننده قلبشان را از جا تکان داد و آه سوزانی از دل کشیدند و آرزو کهای کاش به جای
قارون بودند، حتی یکروز، و یکساعت، و یک لحظه! چه زندگی شیرین و جذابی چه
عالم نشاط انگیز و لذت بخشی؟ چنانکه
قرآن میگوید: کسانی که طالب زندگی دنیا بودند گفتندای کاش ما هم مثل آنچه به
قارون داده شده است داشتیم!
به راستی که او بهره عظیمی از نعمتها دارد! آفرین بر
قارون و بر این ثروت سرشارش! چه جاه و جلالی؟ و چه حشمتی
تاریخ مثل او را به خاطر ندارد، این عظمت خدادادی است!. .. و مانند این حرفها.
نصیحت
عالمان بنی اسرائیل، به دنیاطلبان آنان چنین بود: «فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوة الدنیا یــلیت لنا مثل ما اوتی قـرون انه لذو حظ عظیم• وقال الذین اوتوا
العلم ویلکم ثواب الله خیر لمن ءامن وعمل صــلحا ولایلقیها الا الصبرون» (
قارون) با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که طالب حیات دنیا بودند گفتند: ای کاش همانند آنچه به
قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او
بهره عظیمی دارد!•کسانی که
علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند وای بر شما! ثواب الهی بهتر است برای کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام میدهند، اما جز صابران آنرا دریافت نمیکنند.
قرآن کریم پشیمانی دنیاطلبان بنی اسرائیل، با مشاهده
هلاکت غافلگیرانه
قارون را اینگونه بیان می فرماید: «ان قـرون کان من قوم موسی... • فخسفنا به وبداره الارض... • واصبح الذین تمنوا مکانه بالامس یقولون ویکان الله یبسط الرزق لمن یشاء من عباده ویقدر لولا ان من الله علینا لخسف بنا ویکانه لایفلح الکـفرون»
قارون از قوم موسی بود اما بر آنها ستم کرد...•سپس ما، او و خانه اش را در
زمین فرو بردیم...•آنها که دیروز آرزو میکردند بجای او باشند (هنگامی که این صحنه را دیدند) گفتند: وای بر ما گوئی خدا روزی را بر هر کس از بندگانش بخواهد گسترش میدهد، یا تنگ میگیرد، اگر خدا بر ما
منت ننهاده بود ما را نیز به قعر زمین فرو میبرد! ای وای گوئی کافران هرگز رستگار نمیشوند!
آری هنگامی که طغیان و سرکشی و
تحقیر مؤمنان تهیدست، و توطئه بر ضد
پیامبر پاک خدا، به اوج خود برسد، دست قدرت الهی از آستین بیرون میآید و به حیات طغیانگران پایان میدهد، چنان آنها را درهم میکوبد که زندگی آنها عبرتی برای همگان میگردد.
مسأله
خسف که در اینجا به معنی فرو رفتن و پنهان گشتن در زمین است، بارها در طول تاریخ بشر واقع شده است که
زمین لرزه شدیدی آمده و زمین از هم شکافته شده و شهر یا آبادی هائی را در کام خود فرو بلعیده است، ولی این خسف با موارد دیگر متفاوت بود، طعمه اصلی او فقط
قارون و گنجهای او بود.
عجبا! فرعون در امواج
نیل فرو میرود، و
قارون در اعماق زمین، آبی که مایه حیات است مأمور نابودی فرعونیان میشود، و زمینی که
مهد آرامش است گورستان
قارون و قارونیان. مسلم است که در آن خانه
قارون تنها نبود، او و اطرافیانش، او و هم سنگرانش او و یاران ظالم و ستمگرش همه در اعماق زمین فرو رفتند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۳۶۵، برگرفته از مقاله «دنیاطلبان بنی اسرائیل».