• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

درهای چوبی خانه‌های مدینه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منازل مسکونی مردم مدینه و مکه در صدر اسلام به شکل ساختمان‌ها و منازل مسکونی دوران ما نبوده است که درهای محکم و قفل‌های متنوع باشد؛ بلکه برای پوشاندن و محفوظ نگه داشتن درون منزل از دید اغیار، تنها از پرده، حصیر و... استفاده می‌کردند. بنابراین، چگونه ممکن است که فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) بین در و دیوار قرار گرفته باشد؟ و یا چگونه ممکن است که این در آتش گرفته باشد؟ در این مقاله به بررسی و جواب این شبهه پرداخته می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ - طرح شبهه
۲ - نقد و بررسی شبهه
       ۲.۱ - پاسخ سیدجعفر مرتضی
       ۲.۲ - پاسخ به وسیله قرآن
       ۲.۳ - پاسخ به وسیله روایات
              ۲.۳.۱ - روایت اول
              ۲.۳.۲ - روایت دوم
              ۲.۳.۳ - روایت سوم
              ۲.۳.۴ - روایت چهارم
              ۲.۳.۵ - روایت پنجم
              ۲.۳.۶ - روایت ششم
              ۲.۳.۷ - روایت هفتم
              ۲.۳.۸ - روایت هشتم
              ۲.۳.۹ - روایت نهم
              ۲.۳.۱۰ - روایت دهم
              ۲.۳.۱۱ - روایت یازدهم
              ۲.۳.۱۲ - روایت دوازدهم
              ۲.۳.۱۳ - روایت سیزدهم
۳ - نتیجه
۴ - پانویس
۵ - منبع


منازل مسکونی مردم مدینه و مکه در صدر اسلام به شکل ساختمان‌ها و منازل مسکونی دوران ما نبوده است که افزون بر دیوارهای نسبتا بلند دارای بخش ورودی با درهای محکم وقفل‌های متنوع باشد؛ بلکه برای پوشاندن و محفوظ نگه داشتن درون منزل از دید اغیار، تنها از پرده، حصیر و... استفاده می‌کردند. در روایتی علی (رضی‌الله‌عنه) تصریح می‌کند که خانههای ما اهل‌بیت در نداشته است.
وَ نَحْنُ اَهْلُ بَیْتِ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لا سُقُوفَ لِبُیُوتِنَا وَ لا اَبْوَابَ وَ لا سُتُورَ؛ خانههای ما اهل‌بیت، نه سقف دارد و نه در. این روایت را بسیاری از کتاب‌های شیعه نقل کرده‌اند.
بنابراین، چگونه ممکن است که فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) بین در و دیوار قرار گرفته باشد؟ و یا چگونه ممکن است که این در آتش گرفته باشد؟


یکی از شبهاتی که اخیراً برخی از وهابی‌ها آن را با مانور فراوان و سر وصدای زیاد مطرح کرده‌اند همین شبهه است؛ اما با بررسی روایات موجود در کتاب‌های شیعه و سنی این نتیجه به دست می‌آید، که در زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خانههای مدینه دارای درهای چوبی بوده است. موارد بسیاری می‌توان به عنوان شاهد نقل کرد که ما به چند نمونه اشاره می‌کنیم. شما خواننده محترم برای اطلاع بیشتر به کتاب ماساة الزهراء (علیهاالسّلام) و خلفیات ماساة الزهراء، نوشته سیدجعفر مرتضی مراجعه فرمایید.

۲.۱ - پاسخ سیدجعفر مرتضی

ما ابتدا پاسخ علامه سیدجعفر مرتضی را در پاسخ این شبهه نقل و سپس به پاسخ تفصیلی آن خواهیم پرداخت:
علامه سید جعفر مرتضی در پاسخ این روایت می‌گوید:
«فامیرالمؤمنین اذن یصف حالة الفقر المدقع الذی کان یعانی منه اهل البیت (علیهم‌السّلام)، ویذکر ایثار رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حتی اهل النعم والاموال بما یتوفر لدیه منها، مع ملاحظة: ان ابواب اهل البیت (علیهم‌السّلام) بیوتهم کانت من جرید النخل الذی هو اصل السعفة بعد جرد الخوص عنها، اما غیرهم (علیهم‌السّلام) فکان لبیوتهم ستائر، وکانت ابوابها من غیر جرید النخل ایضا، ومنها الاخشاب لا مجرد ستائر ومسوح کما یدعون.»
علی (علیه‌السّلام) از فقر ناراحت‌کننده‌ای که خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با آن دست و پنجه نرم می‌کردند سخن می‌گوید و از بذل و بخشش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از اموال و نعمت‌های که نزدش جمع شده بود یاد می‌کند، با این که دَرِ خانههای اهل بیت از چوب خرما؛ پس از پاک کردن از شاخ و برگش بود؛ ولی دیگران دَرِ خانه‌هایشان از غیر چوب خرما بود و افزون برآن بر درهایشان پرده نیز آویزان کرده بودند.

۲.۲ - پاسخ به وسیله قرآن

خداوند در قرآن کریم به صحابه و دیگر مسلمانان اجازه می‌دهد که از خانه‌هایی که کلید آن در اختیار آنان هست، غذا بخورند. بی تردید خانه‌ای که در چوبی و یا آهنی نداشته باشد، داشتن کلید برای آن بی معنا خواهد بود:
«لَیْسَ عَلَی الْاَعْمی حَرَجٌ وَلا عَلَی الْاَعْرَجِ حَرَجٌ وَلا عَلَی الْمَریضِ حَرَجٌ وَلا عَلی اَنْفُسِکُمْ اَنْ تَاْکُلُوا مِنْ بُیُوتِکُمْ اَوْ بُیُوتِ آبائِکُمْ... اَوْ ما مَلَکْتُمْ مَفاتِحَهُ اَوْ صَدیقِکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ اَنْ تَاْکُلُوا جَمیعاً اَوْ اَشْتاتاً؛بر نابینا و افراد لنگ و بیمار گناهی نیست (که با شما هم غذا شوند)، و بر شما نیز گناهی نیست که از خانههای خودتان (بدون اجازه خاصّی) غذا بخورید و همچنین خانههای پدرانتان... یا خانه‌ای که کلیدش در اختیار شماست، یا خانههای دوستانتان، بر شما گناهی نیست که به طور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید.»

۲.۳ - پاسخ به وسیله روایات

در روایات، به درهای چوبی مردم مکه و مدینه اشاره شده است. در ادامه چند مورد از این روایات ذکر می‌شود.

۲.۳.۱ - روایت اول

در حدیث ذیل نیز با صراحت سخن از باز کردن دَرِ اتاق به وسیله کلید است و این نشان می‌دهد که ورودی‌های منازل واتاق‌ها محصور و محفوظ بوده است.
«حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحِیمِ بْنُ مُطَرِّفٍ الرُّؤَاسِیُّ حَدَّثَنَا عِیسَی عَنْ اِسْمَاعِیلَ عَنْ قَیْسٍ عَنْ دُکَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ الْمُزَنِیِّ قَالَ اَتَیْنَا النَّبِیَّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، فَسَاَلْنَاهُ الطَّعَامَ فَقَالَ «یَا عُمَرُ اذْهَبْ فَاَعْطِهِمْ». فَارْتَقَی بِنَا اِلَی عِلِّیَّةٍ فَاَخَذَ الْمِفْتَاحَ مِنْ حُجْزَتِهِ فَفَتَحَ؛ از دُکَین بن سعید مزنی نقل شده است که گفت: خدمت پیامبر رفتیم و تقاضای غذا کردیم، به عمر فرمود: برو و به آنان غذا بده. عمر ما را به اتاق بالا برد، سپس کلید را از کمربندش بیرون آورد و در را باز کرد.»

البانی در صحیح و ضعیف سنن ابوداوود، شماره ۵۲۳۸ آن را تصحیح کرده است.

۲.۳.۲ - روایت دوم

مسلم نیشابوری در صحیحش می‌نویسد:
«۱۰. قَالَ اَبُوحُمَیْدٍ اِنَّمَا اُمِرَ بِالاَسْقِیَةِ اَنْ تُوکَاَ لَیْلاً وَبِالاَبْوَابِ اَنْ تُغْلَقَ لَیْلاً؛ ابوحمید می‌گوید: پیامبر به ما امر کرد که شب‌ها ظروف آب را در گوشه‌ای قرار دهیم و نیز دستور داد که شب هنگام درها را ببندیم.»

۲.۳.۳ - روایت سوم

ابن‌کثیر دمشقی به نقل از حسن بصری می‌نویسد:
«وکانت حجره من شعر مربوطة بخشب من عرعر قال وفی تاریخ البخاری ان بابه (علیه‌السّلام) کان یقرع بالاظافیر فدل علی انه لم یکن لابوابه حلق؛ اتاق‌های رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از شاخه و چوب عَرعَر به وسیله مو بافته شده بود، و در تاریخ بخاری آمده است: دَرِ خانه پیامبر را با نُک انگشتان و ناخن‌ها می‌زدند و این دلالت بر این دارد که حلقه‌هایی برای کوبیدن بر در نداشته است.»

۲.۳.۴ - روایت چهارم

بخاری در ادب المفرد می‌نویسد:
«عن محمد بن هلال انه رای حجر ازواج النبی ( (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ) من جرید مستورة بمسوح الشعر فسالته عن بیت عائشة فقال کان بابه من وجهة الشام فقلت مصراعا کان او مصراعین قال کان بابا واحدا قلت من‌ای شیء کان قال من عرعر او ساج؛ محمد بن هلال خانههای همسران پیامبر را دیده است که پوششی بافته شده از مو بوده است. از وی در باره خانه عائشه پرسیدم، گفت: درِ خانه اش به طرف شام باز می‌شد، پرسیدم: یک لنگه داشت یا دو لنگه؟ گفت: یک لنگه بیشتر نداشت، گفتم: جنسش از چه بود؟ گفت از چوب درخت عرعر یا ساج.»

۲.۳.۵ - روایت پنجم

عاصمی شافعی (متوفای ۱۱۱۱) می‌نویسد:
«کان باب عائشة مواجه الشام و کان بمصراع واحد من عرعر او ساج؛ درِ خانه عائشه به طرف شام بود و یک لنگه داشت که از چوب درخت عرعر یا ساج بود.»

۲.۳.۶ - روایت ششم

ابوالبقاء مکی حنفی (متوفای ۸۶۴) می‌نویسد:
«وکان لبیت عائشة رضی الله عنها مصراع واحد من عرعر اوساج؛ برای خانه عائشه یک در بود که یک لنگه داشت و از چوب عرعر یا ساج بود.»

۲.۳.۷ - روایت هفتم

محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح خود می‌نویسد:
«حدثنا محمد بن عبد اللَّهِ بن حَوْشَبٍ حدثنا عبد الْوَهَّابِ حدثنا یحیی بن سَعِیدٍ قال اَخْبَرَتْنِی عَمْرَةُ قالت سمعت عَائِشَةَ رضی الله عنها تَقُولُ لَمَّا جاء قَتْلُ زَیْدِ بن حَارِثَةَ وَجَعْفَرٍ وَعَبْدِ اللَّهِ بن رَوَاحَةَ جَلَسَ النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) یُعْرَفُ فیه الْحُزْنُ وانا اَطَّلِعُ من شَقِّ الْبَابِ؛ ازعائشه نقل است: هنگامی که خبر شهادت جعفر بن ابو طالب و عبدالله بنرواحه را آوردند؛ پیامبر بر زمین نشست و آثار حزن و‌اندوه در صورتش نمایان شد، و من ازشکاف در (شق الباب) او را می‌نگریستم.»
شکاف یا سوراخ دَر دلیل بر مدعای ما است که خانه‌ها بدون دَر نبوده است؛ بلکه درهایی که از «تخته» یا «سعف نخل» ساخته می‌شدند بر ورودی‌های منازل وخانه‌ها نصب می‌کرده‌اند.

۲.۳.۸ - روایت هشتم

همچینن در برخی از روایات شیعه و سنی آمده است که خانه حضرت علی (علیه‌السّلام) دارای دَرِ چوبی از نوع: سَعَفٍ (شاخه درخت خرما) عرعر، (درخت سرو) ساج و... بوده است.
در داستان ازدواج فاطمه زهرا و امیرمؤمنان (علیهما‌السّلام) آمده است:
«ثُمَّ دَعَا عَلِیّاً (علیه‌السّلام) فَصَنَعَ بِهِ کَمَا صَنَعَ بِهَا ثُمَّ دَعَا لَهُ کَمَا دَعَا لَهَا ثُمَّ قَالَ قُومَا اِلَی بَیْتِکُمَا جَمَعَ اللَّهُ بَیْنَکُمَا وَ بَارَکَ فِی نَسْلِکُمَا وَ اَصْلَحَ بَالَکُمَا ثُمَّ قَامَ فَاَغْلَقَ عَلَیْهِ بَابَه؛ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علی بن ابوطالب (علیه‌السّلام) را احضار نمود و همان عملی را که با فاطمه انجام داده بود با علی نیز انجام داد. آنگاه همان دعائی را برای علی خواند که برای فاطمه خوانده بود. سپس به علی و فاطمه (علیهما‌السّلام) فرمود: برخیزید بسوی خانه خود روید، خدا شما را نسبت به یک دیگر مهربان کند! و به نسل شما برکت دهد! و عاقبت شما را بخیر نماید! رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از این دعاها برخاست و دَرِ خانه را بست.»

۲.۳.۹ - روایت نهم

امام کاظم از پدرش امام صادق (علیهماالسلام) نقل کرده است که فرمود:
«جَمَعَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ وَفَاطِمَةَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَاَغْلَقَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ الْبَابَ وَقَالَ یَا اَهْلِی وَاَهْلَ اللَّه...؛ پیامبر اکرم؛ علی بن ابوطالب، فاطمه، حسن و حسین (علیهم‌السّلام) را جمع کرد و درب را بر روی آن‌ها بست و فرمود: ‌ای خانواده من که پیوستگان خدائید، پروردگار به شما سلام می‌رساند....»

۲.۳.۱۰ - روایت دهم

و در حدیثی دیگر از پدرش امام صادق (علیهماالسلام) نقل می‌کند که فرمود:
«لَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَةُ الَّتِی قُبِضَ النَّبِیُّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فِی صَبِیحَتِهَا دَعَا عَلِیّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ (علیهم‌السّلام) وَ اَغْلَقَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ الْبَابَ وَ قَالَ یَا فَاطِمَةُ وَاَدْنَاهَا مِنْهُ فَنَاجَاهَا مِنَ اللَّیْلِ طَوِیلًا فَلَمَّا طَالَ ذَلِکَ خَرَجَ عَلِیٌّ وَ مَعَهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ اَقَامُوا بِالْبَابِ وَ النَّاسُ خَلْفَ الْبَاب؛ شبی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صبح آن از دنیا رفت، علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم‌السّلام) را فراخواند و دَرِ خانه را بست و فرمود: فاطمه جانم! سپس او را نزدیک خودش برد و با دخترش مدتی طولانی مشغول گفتگو شد و چون مدت طولانی شد، علی و دو فرزندش حسن و حسین (علیهم‌السّلام) از خانه بیرون آمدند و پشت در همراه با مردم به انتظار ماندند.»
بستن دَر دلیل بر چه چیزی می‌تواند باشد؟

۲.۳.۱۱ - روایت یازدهم

محمد بن جریر طبری شیعی می‌نویسد:
«قَالَ سَلْمَانُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَمَضَیْتُ اِلَیْهَا فَطَرَقْتُ الْبَابَ وَ اسْتَاْذَنْتُ فَاَذِنَتْ لِی بِالدُّخُولِ فَدَخَلْتُ فَاِذَا هِیَ جَالِسَة؛ سلمان می‌گوید: به خانه فاطمه رفتم، در را کوبیدم و اجازه ورود گرفتم، به من اجازه داد تا وارد شوم. هنگامی که وارد شدم دیدم نشسته است.»
در این حدیث سلمان می‌گوید: دَر را کوبیدم، آیا کوبیدن دَر مفهومی غیر از معنای رایج آن دارد؟

۲.۳.۱۲ - روایت دوازدهم

در روایت هجوم به خانه فاطمه (سلام‌الله‌علیها) آمده است:
«قَالَ عُمَرُ قُومُوا بِنَا اِلَیْهِ فَقَامَ اَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ وَ خَالِدُ بْنِ الْوَلِیدِ وَ الْمُغِیرَةُ بْنُ شُعْبَةَ وَ اَبُو عُبَیْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ وَ سَالِمٌ مَوْلَی اَبِی حُذَیْفَةَ وَ قُنْفُذٌ وَ قُمْتُ مَعَهُمْ فَلَمَّا انْتَهَیْنَا اِلَی الْبَابِ فَرَاَتْهُمْ فَاطِمَةُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا اَغْلَقَتِ الْبَابَ فِی وُجُوهِهِمْ وَ هِیَ لا تَشُکُّ اَنْ لا یُدْخَلَ عَلَیْهَا اِلا بِاِذْنِهَا فَضَرَبَ عُمَرُ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَکَسَرَهُ وَ کَانَ مِنْ سَعَفٍ؛عمر گفت: ما را نزد وی ببر، ابوبکر و عمر و عثمان و خالد بن ولید و مغیرة بن شعبه و ابوعبیده جراح و سالم مولی ابوحذیفه و قنفذ حرکت کردند و من نیز با آنان به راه افتادم. هنگامی که به خانه رسیدیم، فاطمه آن‌ها را دید، در را بر روی آنان بست، فاطمه شک نداشت که آنان بدون اجازه وی داخل نخواهند شد؛ اما عمر با لگد در را که از چوب درخت خرما بود، شکست.»

۲.۳.۱۳ - روایت سیزدهم

در روایت ابن‌قتیبه آمده است:
«ثم قام عمر، فمشی معه جماعة، حتی اتوا باب فاطمة، فدقوا الباب، فلما سمعت اصواتهم نادت باعلی صوتها: یا ابت یا رسول الله، ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب وابن ابی قحافة..؛ عمر وگروهی همراه وی به خانه فاطمه رسیدند، دقّ الباب کردند، فاطمه هنگامی که صدای آنان را شنید، فریاد زد: ‌ای پدر بزرگوارم، ‌ای رسول خدا! پس از تو از دست پسر خطاب (عمر) و ابوقحافه (ابوبکر) چه رنج‌ها که ندیدم.»


استدلال به روایت و فرمایش علی (علیه‌السّلام): «لا سُقُوفَ لِبُیُوتِنَا وَ لا اَبْوَابَ» اهل‌سنت را به مقصودشان نمی‌رساند؛ زیرا: اولاً: طراح شبهه سخن علی (علیه‌السّلام) را ناقص نقل کرده است؛ به گونه‌ای که خواننده احساس می‌کند که اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) منزل مسکونی به شکل متعارف نداشته‌اند؛ چون خانه‌ای که نه سقف دارد و نه دَر و نه دیوار، قابل تصور نیست؛ در حالی که متن حدیث چنین است: نحن اهل بیت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) لا سقوف لبیوتنا ولا ابواب ولا ستور (در نقل شیخ مفید، ستور به معنای دیوار آمده است) الا الجرائد وما اشبهها.
جمله پایانی این حدیث گویای استفاده از چوب حاصل شده از برگه‌های درخت خرما است؛ چون جریده به معنای چوب باقی مانده پس از تراشیدن اضافات آن است که با بستن آن چوبها کنار یکدیگر برای پوشش و دیوار کشی و در ورودی و غیر آن استفاده می‌شده است؛ بنابراین از این روایت و روایات دیگر استفاده می‌شود که خانه اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) از جمله خانه فاطمه زهرا و علی (علیهماالسلام) مانند خانههای افراد دیگر دارای در ورودی بوده است که باز و بسته می‌شده و از استحکام مخصوصی هم برخوردار بوده است.
همچنین روایات دیگری از مصادر اهل‌سنت نقل شد که خانههای مدینه و نیز خانه امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) دَر داشته است و این دَرها نیز چوبی بوده است.


۱. شیخ الصدوق، الخصال، ص۳۶۴-۳۸۲    
۲. قاضی النعمان المغربی، شرح الاخبار، ج۱، ص۳۴۹.    
۳. شیخ المفید، الاختصاص، ص۱۷۲.    
۴. علامة المجلسی، بحار الانوار، ج۳۸، ص۱۷۵.    
۵. العاملی، السیدجعفر مرتضی (معاصر)، ماساة الزهراء (علیهاالسّلام) شبهات وردود، ج۲، ص۲۳۲، ناشر:دار السیرة بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۸ه ۱۹۹۷ م.    
۶. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۷. السجستانی الازدی، سلیمان بن الاشعث ابوداود (متوفای۲۷۵ه)، سنن ابی داود، ج۴، ص۳۶۰، ح۵۲۳۸.    
۸. البانی، صحیح و ضعیف سنن ابوداوود، شماره ۵۲۳۸.    
۹. النیسابوری، مسلم بن الحجاج ابو الحسین القشیری (متوفای۲۶۱ه)، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۵۹۳، ح۲۰۱۰، کتاب الاشربة (والاطعمة)، باب فِی شُرْبِ النَّبِیذِ وَتَخْمِیرِ الاِنَاءِ، تحقیق:محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر:دار احیاء التراث العربی - بیروت.    
۱۰. القرشی الدمشقی، اسماعیل بن عمر بن کثیر ابو الفداء (متوفای۷۷۴ه)، البدایة والنهایة، ج۳، ص۲۶۸.    
۱۱. البخاری الجعفی، محمد بن اسماعیل ابو عبدالله (متوفای۲۵۶ه)، الادب المفرد، ج۱، ص۴۱۶، تحقیق:محمد فؤاد عبدالباقی، ناشر:دار البشائر الاسلامیة - بیروت، الطبعة:الثالثة، ۱۴۰۹ه ۱۹۸۹م    
۱۲. العاصمی المکی، عبد الملک بن حسین بن عبد الملک الشافعی (متوفای۱۱۱۱ه)، سمط النجوم العوالی فی انباء الاوائل والتوالی، ج۱، ص۳۶۷، تحقیق:عادل احمد عبد الموجود- علی محمد معوض، ناشر:دار الکتب العلمیة.    
۱۳. ابوالبقاء مکی حنفی، تاریخ مکة المشرفة والمسجد الحرام والمدینة الشریقة والقبر الشریف، ج۱، ص۲۶۸، ناشر:دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۲۴ه، ۲۰۰۴م، الطبعة:الثانیة، تحقیق:علاء ابراهیم، ایمن نصر.    
۱۴. البخاری الجعفی، محمد بن اسماعیل ابو عبدالله (متوفای۲۵۶ه)، صحیح البخاری، ج۲، ص۸۴، بَاب ما یُنْهَی عن النَّوْحِ وَالْبُکَاءِ وَالزَّجْرِ عن ذلک.    
۱۵. الصنعانی، ابو بکر عبدالرزاق بن همام (متوفای۲۱۱ه)، المصنف، ج۵، ص۴۸۶، تحقیق حبیب الرحمن الاعظمی، ناشر:المکتب الاسلامی - بیروت، الطبعة:الثانیة، ۱۴۰۳ه.    
۱۶. الطبرانی، سلیمان بن احمد بن ایوب ابو القاسم (متوفای۳۶۰ه )، المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۱۳۲.    
۱۷. التمیمی المغربی، ابوحنیفة النعمان بن محمد (متوفای۳۶۳ ه)، شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، ج۲ ص۳۵۹، تحقیق:السید محمد الحسینی الجلالی، ناشر:مؤسسة النشر الاسلامی قم، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۴ ه.    
۱۸. المجلسی، محمد باقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۴۲، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ - ۱۹۸۳ م.    
۱۹. المجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار، ج۲۴، ص۲۱۹، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ - ۱۹۸۳ م.    
۲۰. المجلسی، محمد باقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار، ج۲۲، ص۴۹۰، باب ۱، وصیته صعند قرب وفاته و فیه، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ - ۱۹۸۳ م.    
۲۱. الطبری، ابی جعفر محمد بن جریر بن رستم (قرن۵ه)، دلائل الامامة، ص۱۰۷، نشر و تحقیق:مؤسسة البعثة قم، الطبعة الاولی، ۱۴۱۳ه.    
۲۲. المجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار، ج۹۴، ص۲۲۶، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ - ۱۹۸۳ م.    
۲۳. المجلسی، محمد باقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار، ج۲۸، ص۲۲۷، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ - ۱۹۸۳ م.    
۲۴. الدینوری، ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای۲۷۶ه)، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۶، تحقیق:خلیل المنصور، ناشر:دار الکتب العلمیة - بیروت - ۱۴۱۸ه - ۱۹۹۷م، با تحقیق شیری، ج۱، ص۳۷، و با تحقیق، زینی، ج۱، ص۲۴.    



موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا خانههای مدینه دَرِ چوبی داشت؟»    






جعبه ابزار