داود بن محمود قیصری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شرف الدین داود بن محمود معروف به قیصری، متوفای سال ۷۵۱ ه. ق از اهالی قرمان در جنوب شرقی قونیه است. وی در
عرفان نظری و تسلط در تبیین
و توضیح مسائل اساسی در این فن تبحر دارد.
شرف الدین داود بن محمود معروف به قیصری، متوفای سال ۷۵۱ ه. ق از اهالی قرمان در جنوب شرقی قونیه است که در جوانی به مصر رفت
و سالها در آنجا درس خواند
و پس از بازگشت به
ترکیه، «ارخان» -سلطان دوم عثمانی- اولین مدرسه را در مملکت خود برای وی بنا نمود.
در مقدمه شرح خود بر
فصوص الحکم ابن عربی خود را از حیث مولد قیصری
و از حیث اصل ساوی معرفی میکند. در مورد جزئیات زندگی او، سالهای حضورش در
وطن اصلی
و مصر، اساتید، مشایخ
و شاگردانش اطلاع دقیقی در دست نیست تنها استادی که از او نام میبرد
و به شاگردی او افتخار میکند
عبد الرزاق کاشانی است که در
عرفان مراد
و استاد قیصری بوده است
و قیصری نیز در مقدمه شرح خود بر فصوص از او با عناوین «مولانا الامام،
العلامة الکامل المکمل،
وحید دهره
و فرید عصره، فخر العارفین، قرة
عین ذات الموحدین
و نور بصر المحققین
و کمال الملة
و الحق
و الدین» یاد میکند.
قیصری کتاب شرح فصوص الحکم
و تاویلات القرآن و اصطلاحات الصوفیة عبد الرزاق کاشانی را نزد او قرائت نموده
و در رسالهای از مقام استادش در برابر طاعنان دفاع نموده است.
آثار
و تالیفات قیصری به خصوص مقدمه او بر فصوص الحکم ابن عربی حاکی از تبحر
و مهارت او در
عرفان نظری و توانایی
و تسلط او در تبیین
و توضیح مسائل اساسی در این فن است. وجود این ویژگیها در او موجب شده است تا اثر ارزشمند او یعنی شرح فصوص الحکم
و مقدمه بی نظیرش بر این کتاب در حوزههای درس گوی سبقت را از عالیترین شروح فصوص الحکم چون شرح
مؤید الدین جندی و شرح
ملا عبد الرزاق کاشانی و... برباید
و به عنوان یکی از مهمترین متون آموزش در عرفان نظری، توجه
و نظر محققان
و پژوهشگران را به خود جلب نماید.
(متاسفانه اطلاع دقیقی از زندگی قیصری، اساتید، شاگردان، موقعیت اجتماعی، سفرهای او
و... در دست نیست. آنچه در این مختصر آمده است برگرفته از منابع متعددی است که در شرح احوال
و زندگی بزرگان
علما و عرفا نوشته شده است. از قبیل
ریحانة الادب،
الاعلام،
هدیة العارفین، م
عجم المؤلفین،
لغت نامه دهخدا،
کشف الظنون،
الشقائق النعمانیة، مقدمه استاد
سید جلال الدین آشتیانی بر شرح مقدمه قیصری
و بر شرح قیصری، مقدمه ویلیام چیتیک بر
نص النصوص جامی
و...)
اسماعیل پاشا بغدادی در کتاب
هدیة العارفین سیزده اثر برای قیصری برشمرده است که عبارتند از:
۱-
تحقیق ماء الحیاة۲-
کشف اسرار الظلمات۳- شرح حدیث الاربعین
۴- شرح
العروض (اثر اندلسی)
۵- شرح فصوص الحکم
۶- شرح
قرة عین الشهود (اثر شیخ اکبر، ابن عربی)
۷- شرح
القصیدة الخمریة (اثر
ابن فارض)
۸- شرح
منازل السائرین۹-
کشف وجوه الغر لمعانی الدر۱۰- شرح
تائیه ابن فارض
۱۱-مراتب
التوحید۱۲-
مطلع خصوص الکلم فی معانی فصوص الحکم (این عنوان را قیصری در مقدمه شرح خود بر فصوص برای آن برگزیده است
و در نتیجه شرح فصوص الحکم،
و مطلع خصوص الکلم، دو کتاب به شمار نمیروند.)
۱۳-
نهایة البیان فی درایة الزمان
سه رساله از رسائل قیصری با عنوانهای «
التوحید و النبوة و الولایة»، «
اساس الوحدانیة»، «نهایة البیان فی درایة الزمان» در سال ۱۳۵۷ ه. ش با تعلیقات
و مقدمه
و تصحیح استاد سید جلال الدین آشتیانی به چاپ رسیده است.
امام خمینی در تعلیقههای خود بر شرح
فصوص الحکم قیصری، برخی مبانی قیصری را نقد کرده
و معتقد است در مواردی قیصری به عمق کلام
ابن عربی نرسیده است.
از اینرو امام خمینی برای حل مشکل متن یا شرح فصوص الحکم، گاه تعبیر
و تفسیر دقیقتری پیشنهاد میدهد، ازجمله:
۱- قیصری میزان در تمییز
اسماء ذات و غیر آنرا به اعتبار ظهور ذات در آن میداند. امام خمینی این را خلاف ذوق عرفانی دانسته
و بر این باور است وقتی
سالک در
عرفان از فعل خود فانی شد، هرگونه تجلی حق در این مقام بر قلب او، از اسماء فعل است
و پس از گذر از حجاب فعلی، تجلی حق بر قلب او به اسماء صفاتی است
و پس از این، تجلی به اسماء ذاتی رخ میدهد.
۲- در نگاه قیصری
ماهیات مجعول نیستند. امام خمینی بر خلاف نظر قیصری، معتقد است جعل به ماهیات تعلق میگیرد، زیرا بر مبنای
وحدت شخصی وجود، از اساس جعلی در وجود نیست
و تعینات هم اموری اعتباریاند
و اطلاق جعل
و مجعول بر تجلیات وجودی اسمایی در
علم و عین، روش محجوبان است.
۳- امام خمینی، سخن قیصری را درباره ترتیب
حضرات خمس، خلاف ذوق عرفانی میداند
و معتقد است حضرت اول غیب مطلق
و عالم آن سر وجودی میباشد
و حضرت دوم شهادت مطلق که
عالم آن اعیان
و حضرت
علمیه و عینیه است به نظر ایشان
عوالم ملکوت، مثال
و طبیعت در حضرت شهادت مطلق قرار میگیرند، زیرا اعیان در حضرت
علمی و عینی همه داخل در شهادت مطلقاند.
۴- قیصری درباره قلب، قائل است
قلب وسیعتر از وجود نیست. امام خمینی معتقد است این به زبان عموم است ولی به زبان خاص، قلب اوسع از وجود است، زیرا وجود،
وجود منبسط است
و قلب ختمی اوسع از وجود منبسط است، چون قلب او تا مقام او ادنی
واحدیت رسیده است.
شرح فصوص الحکم (قیصری)
• نرم افزار عرفان، مرکز تحقیقات کامپیوتری
علوم اسلامی.
•دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم
و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.