• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خُلَفاءَ الاَرض (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خُلَفاءَ الاَرض:(يَجْعَلُكُمْ خُلَفاء الْأَرْضِ)
«خُلَفاءَ الاَرض» «خلفاء» جمع «خليف»، و خليف و خلیفه هر دو به معنى «جانشين و نماينده» است و نيز اشاره كرديم كه بعضى «خلائف» را جمع «خليف و خليفه» هر دو دانسته‌اند.



به موردی از کاربرد «خُلَفاءَ الاَرض» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - خُلَفاءَ الاَرض (آیه ۶۲ سوره نمل)

(أَمَّن يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاء الْأَرْضِ أَ إِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَليلًا مّا تَذَكَّرونَ)
«يا كسى كه دعاى مضطر را هنگامى كه او را بخواند اجابت مى‌كند و ناراحتى او را برطرف مى‌سازد، و شما را خلفاى زمین قرار مى‌دهد؛ آيا معبودى با خداست؟! كمتر متذكّر مى‌شويد.»


۱.۲ - خُلَفاءَ الاَرض در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
(وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ) آن‌چه از سياق استفاده مى‌شود اين است كه: مراد از خلافت، خلافت زمينى باشد كه خدا آن را براى انسان‌ها قرار داده، تا با آن خلافت در زمين و هر چه مخلوق زمينى است به هر طورى كه خواستند تصرف كنند.


۱.۳ - خُلَفاءَ الاَرض در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرمایند:
منظور از جملۀ (خُلَفاءَ اَلْأَرْضِ‌) در آيۀ (وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ اَلْأَرْضِ‌) ممكن است به معنى ساكنان زمين و صاحبان آن باشد، چرا كه خدا با آن‌ همه نعمت و اسباب رفاه و آسايش و آرامش كه در زمين قرار داده انسان را حكمران اين كرۀ خاكى ساخته و او را براى سلطه برآن آماده كرده است.
مخصوصا هنگامى كه انسان در اضطرار فرومى‌رود و به درگاه خدا رو مى‌آورد و او به لطفش بلاها و موانع را بر طرف مى‌سازد، پايه‌هاى اين خلافت مستحكم‌تر مى‌شود (و از اين جا رابطۀ ميان اين دو بخش از آيه روشن مى‌شود).
و نيز ممكن است اشاره به اين باشد كه خدا ناموس حیات را چنين قرار داده كه دائما اقوامى مى‌آيند و جانشين اقوام ديگر مى‌شوند كه اگر اين تناوب نبود تكاملى صورت نمى‌گرفت.
بنابراين، (خُلَفاءَ اَلْأَرْضِ‌) به معنى «خلفاء فى الارض» است.


۱. نمل/سوره۲۷، آیه۶۲.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص.۶۸۸    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۳.    
۴. نمل/سوره۲۷، آیه۶۲.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۳۸۲.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۴۸.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۸۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۳۱-۱۳۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۵۱۸.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خلفاء الارض»، ج۱، ص ۷۲۹.


رده‌های این صفحه : لغات سوره نمل | لغات قرآن




جعبه ابزار