خَلْج (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَلْج (به فتح خاء و سکون لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای جذب، سلب، انتزاع و تحریک است. این واژه دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
خَلْج به معنای جذب، سلب، انتزاع و تحریک آمده است.
امام علی (علیهالسلام) در رابطه با اجل و
مرگ فرموده:
«وَخَلَقَ الاْجَالَ فَأَطَالَهَا وَقَصَّرَهَا، وَقَدَّمَهَا وَأَخَّرَهَا، وَوَصَلَ بَالْمَوْتِ أَسْبَابَهَ، وَجَعَلَهُ خَالِجاً لاَِشْطَانِهَا» «
خداوند اجلها را معین کرد، بعضی را طولانی، بعضی را کوتاه نمود، بعضی را پیش انداخت و بعضی را بتاخیر، و طنابهای آنها را به مرگ متصل کرد و مرگ را جذب کننده و کشنده آن طنابها قرار داد.»
(شرحهای خطبه:
)
در رابطه با
تقوی فرموده:
«فَاتَّقُوا اللهَ تَقِيَّةَ ذِي لُبٍّ... وَأَوْجَفَ الذِّكْرُ بِلِسَانِهِ، وَقَدَّمَ الْخَوْفَ لاَِمَانِهِ، وَتَنَكَّبَ الَْمخَالِجَ عَنْ وَضَحِ السَّبِيلِ» مخالج راههائی است که از جاده اصلی منشعب شده و شخص را از جاده به جای دیگر میکشند. یعنی: «بترسید از خدا ترسیدن عاقلی که
ذکر خدا را در زبان حرکت داده (جاری کرده) و خوف از خدا را برای وقت مفیدش پیش انداخته و کنار رفته از راههای منشعب از جاده راه.»
(شرحهای خطبه:
) تَنَكَّبَ به معنای مایل شده و کنار کشیده است
و وَضَح بر وزن عمل: یعنی جادّه «عن وضح السبیل» متعلق به مخالج است، یعنی شعبههای منحرف از جاده حقّ.
واژه خَلْج دو بار در نهج آمده است.
•
قرشی بنابی، سید علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خلج»، ج۱، ص۳۵۶-۳۵۷.