• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خَفَّتْ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خَفَّتْ‌:(وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازينُهُ)
«خَفَّتْ» از مادّۀ «خفّ‌» و «خفّت» به معنى «كم و سبک شمردن» است.



به موردی از کاربرد «خَفَّتْ‌» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - خَفَّتْ (آیه ۹ سوره اعراف)

(وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذينَ خَسِرواْ أَنفُسَهُم بِما كانواْ بِآياتِنا يظْلِمونَ)
«و كسانى كه كفّه‌هاى عملِ آن‌ها سبک است، افرادى هستند كه سرمايه وجود خود را، به سبب ظلم و ستمى كه نسبت به آيات ما روا مى‌داشتند، از دست داده‌اند.»


۱.۲ - خَفَّتْ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
اين آيات بطورى كه ملاحظه مى‌كنيد سنگينى را در طرف حسنات و سبكى را در طرف سيئات اثبات مى‌كند.
و امثال اين آيات اين احتمال را در نظر انسان تقويت مى‌كند كه شايد مقياس سنجش اعمال و سنگينى آن، چيز ديگرى باشد كه تنها با اعمال حسنه سنخيت دارد، بطورى كه اگر عمل حسنه بود با آن سنجيده مى‌شود و اگر سيئه بود چون سنخيت با آن ندارد سنجيده نمى‌شود، و ثقل ميزان عبارت باشد از همان سنجيده شدن و خفت آن عبارت باشد از سنجيده نشدن، عينا مانند موازينى كه خود ما داريم، چون در اين موازين هم مقياسى هست كه ما آن را واحد ثقل مى‌ناميم مانند مثقال و خروار و امثال آن، واحد را در يكى از دو كفه و كالا را در كفه ديگرى گذاشته مى‌سنجيم، اگر كالا از جهت وزن معادل آن واحد بود كه هيچ، و گرنه آن متاع را برداشته متاع ديگرى بجايش مى‌گذاريم، پس در حقیقت میزان همان مثقال و خروار است نه ترازو و يا قپان و يا باسكول، و اينها مقدمه و ابزار كار مثقال و خروارند كه به وسیله آن‌ها حال متاع و سنگينى و سبكى آن را بيان مى‌كند، و همچنين واحد طول كه يا ذرع است و يا متر و يا كيلومتر و يا امثال آن، كه اگر طول با آن واحد منطبق شد كه هيچ، و اگر نشد آن را كنار گذاشته طول ديگرى را با آن تطبيق مى‌دهيم، ممكن است در اعمال هم واحد مقياسى باشد كه با آن عمل آدمى سنجيده شود، مثلا براى نماز واحدى باشد از جنس خود آن كه همان نماز حقيقى و تمام عيار است، و براى زکات و انفاق و امثال آن‌ها مقياس و واحدى باشد از جنس خود آن‌ها، و همچنين براى گفتار واحدى باشد از جنس خودش، و آن كلامى است كه تماميش حق باشد و هيچ باطلى در آن راه نيافته باشد.


۱.۳ - خَفَّتْ در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرمایند:
آيۀ مورد بحث مى‌فرمايد: و كسانى كه ميزان‌هاى (عمل) آن‌ها سبک است افرادى هستند كه سرمايه وجود خود را به خاطر ظلم و ستمى كه به آيات ما مى‌كردند از دست داده‌اند.
بديهى است منظور از سبكى و سنگينى ميزان اعمال، سبكى و سنگينى خود ميزان نيست، بلكه ارزش و وزن چيزهايى است كه با میزان سنجيده مى‌شود (يعنى به اعتبار كمى و افزونى در وزن با مقايسه بين دو چيز است، مانند پول سبک و سنگين، گاه به اعتبار كم و زيادى وقت و زمان است، هنگامى كه در يک‌ زمان يكى بر ديگرى پيشى مى‌گيرد.
گاه به اعتبار گوارا بودن يا ناگوار بودن چيزى است كه خفيف براى مدح، و ثقیل براى ناگوار و ناپسند است و اين هم در حسيّات است و هم در معنويات، يعنى هم در جسم و هم در عقل و هم در عمل و هم در حال به كار مى‌رود).
صفت مشبهه آن، «خفيف» و جمع آن «خفاف» است.


۱. اعراف/سوره۷، آیه۹.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۸.    
۳. قزوینی رازی،احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۱۵۴.    
۴. اعراف/سوره۷، آیه۹.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۱۵۱.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۰-۱۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۱.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۵۴.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۰۸.    
۱۰. ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۶، ص۹۳-۹۴.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خفت»، ج۱، ص ۷۰۸.


رده‌های این صفحه : لغات سوره اعراف | لغات قرآن




جعبه ابزار