خَزْم (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَزْم (به فتح خاء و سکون راء) یا
خِزامه (به کسر خاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای حلقهای از
پشم است که در زیر افسار بالای بینی
شتر گذاشته میشود تا افسار محکم بسته شود. این واژه فقط دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
خَزْم یا
خِزامه به معنای حلقهای از پشم است که در زیر افسار بالای بینی شتر گذاشته میشود تا افسار محکم بسته شود. جمع آن خزائم است.
امام علی (علیهالسلام) بعد از بیعت خویش ضمن کلامی فرمود:
«أَيُّهَا النَّاسُ، أَعِينُوني عَلى أَنْفُسِكُمْ، وَايْمُ اللهِ لاَُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ، وَلاََقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِهَ» «مردم مرا در کار خودتان یاری میکنید، به خدا قسم، داد مظلوم را از ظالمش میگیرم و
ظالم را با افسار خود میکشم.»
(شرحهای خطبه:
)
در رابطه با جنود
شیطان فرموده:
«وَأَحَلُّوكم وَرَطَاتِ الْقَتْلِ ... وَسوقاً بِخَزَائمِ الْقَهْرِ إِلَى النَّارِ» «آنها شما را به ورطههای قتل داخل کردهاند تا با زمامهای قهر به آتش بکشند.»
(شرحهای خطبه:
)
واژه خِزامه فقط دو بار در نهج آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خزم»، ج۱، ص۳۳۸.