• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خمریه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خَمریّه‌، سروده‌هایی‌ که‌ درون‌مایۀ اصلی‌ آن‌ها باده‌ و باده‌خواری‌، و ملزومات‌ و مقتضیات‌ آن‌ باشد.
[۱] حسین‌ واعظ‌ کاشفی‌، بدایع‌الافکار فی‌ صنایع‌ الاشعار، ج۱، ص‌ ۳۷، چاپ‌ رحیم‌ مسلمانقلف‌، مسکو، ۱۹۷۷ میلادی‌.




مرادف‌های‌ متداول‌ خمر در فارسی‌، باده‌ ، می‌ ، شراب‌ ، مُل‌، صهبا، و نبید (نبیذ) است‌.
بیش‌ از صد معادل‌ عربی‌ برای باده‌ وجود دارد که‌ معدودی‌ از آن‌ها، مانند راح‌ و رحیق‌، در اشعار فارسی‌ نیز به‌ کار رفته‌ است‌.
[۲] دهخدا،«باده‌»، «شراب‌»، ذیل‌ «خمر».



از نخستین‌ مراحل‌ ظهور و تکوین‌ شعر فارسی‌ در سده‌های‌ آغازین‌ اسلامی‌، خمریه‌ یکی‌ از مهم‌ترین‌ موضوعات‌ فارسی ‌سرایان‌ بوده‌ است‌.
گرایش‌ به‌ خمریه ‌سرایی‌، پس‌ از اسلام‌ ، امری‌ خلق‌ السّاعه‌ و بی ‌پیشینه‌ نبوده‌ است‌.
مجاورت‌ جغرافیایی‌ و داد و ستد فرهنگی‌ میان‌ ایران‌ و جهان‌ عرب‌ ، به‌ ویژه‌ پس‌ از ورود اسلام‌ به‌ ایران‌، سبب‌ تأثیرپذیری‌ شعر فارسی‌ از ادب‌ عرب‌ شده‌ است‌،
[۳] محمدجعفر محجوب‌، سبک‌ خراسانی‌ در شعر فارسی‌، ج۱، ص‌ ۹۱ـ۹۲، تهران‌، ۱۳۵۵ ش‌.
به‌ویژه‌ از حیث‌ قالب‌ها، پاره‌ای‌ ویژگی‌های‌ صوری‌ و بعضی‌ مضامین‌ خمری‌، نه‌ اصل‌ پیوند شعر و شراب‌.


شواهد فراوانی‌ بیانگر این‌ است‌ که‌ ایرانیان‌ از روزگار بسیار کهن‌ با تاک‌ آشنا بوده‌ و میگساری‌ در میان‌ آنان‌ رواج‌ داشته‌ است‌.
مثلاً، منوچهری‌ در قصیده‌ای‌، می‌ را دختر جمشید خوانده‌ که‌ هفتصد هشتصد سال‌ در خانه‌ گبرکان‌ محبوس‌ بوده‌ است‌.
[۴] احمد بن‌ قوص‌ منوچهری‌ دامغانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۴۳، چاپ‌ محمود دبیرسیاقی‌، ۱۳۴۷ ش‌.

اشارات‌ متعدد شاهنامه‌، از اهمیت‌ می‌ در شادی‌ها و جشن‌های‌ ایرانیان‌ عهد باستان‌ حکایت‌ می‌کند.
[۵] ابوالقاسم‌ فردوسی‌، شاهنامه‌، ج۱، ص‌۴۴، چاپ‌ جلال‌ خالقی‌ مطلق‌، نیویورک‌، ۱۳۶۶ ش‌ ـ.
[۶] ابوالقاسم‌ فردوسی‌، شاهنامه‌، ج۱، ص‌۶، چاپ‌ جلال‌ خالقی‌ مطلق‌، نیویورک‌، ۱۳۶۶ ش‌ ـ.
[۷] ابوالقاسم‌ فردوسی‌، شاهنامه‌، ج۱، ص‌ ۳۲۴، چاپ‌ جلال‌ خالقی‌ مطلق‌، نیویورک‌، ۱۳۶۶ ش‌ ـ.
[۸] ابوالقاسم‌ فردوسی‌، شاهنامه‌، ج۱، ص‌۳۳۹، چاپ‌ جلال‌ خالقی‌ مطلق‌، نیویورک‌، ۱۳۶۶ ش‌ ـ.
[۹] محمد معین‌، فردیسناو ادب‌ پارسی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۵۰ـ۴۵۱، تهران‌، ۱۳۳۸ ش‌.

از آغاز ظهور شعر فارسی‌، خمریه‌ و خمریه‌سرایی‌ در کنار وصف‌ معشوق‌، یکی‌ از درون ‌مایه‌های‌ اصلی‌ شعر فارسی‌ و دارای‌ گذاشته‌ای‌ کهن‌ بوده‌ است‌.
اینکه‌ در یکی‌ از مسمط‌های‌ منوچهری‌ از زردشت‌ به‌ رزبان‌ پیام‌ می‌رسد که‌ دخترکان‌ تاک‌ را «دگرباره‌ بباید کشت‌»
[۱۰] احمد بن‌ قوص‌ منوچهری‌ دامغانی‌، ج۱، ص‌ ۲۰۲،بیت‌ ۲۴۹۵، دیوان‌، چاپ‌ محمود دبیرسیاقی‌، ۱۳۴۷ ش‌.
و اینکه‌ در سیرالملوک‌ نظام‌الملک
[۱۱] ابوعلی‌ حسن‌ نظام‌الملک‌ طوسی‌، سیرالملوک‌، ج۱، ص‌ ۱۷۳ـ۱۷۴، چاپ‌ محمد استعلامی‌، تهران‌، ۱۳۸۵ ش‌.
و قابوس‌نامۀ عنصرالمعالی‌
[۱۲] عنصرالمعالی‌ کیکاووس‌ بن‌ اسکندر، قابوس‌نامه‌، ج۱، ص‌ ۶۷ـ۷۰، چاپ‌ غلامحسین‌ یوسفی‌، تهران‌، ۱۳۶۴ ش‌.
و راحة‌الصدور راوندی‌
[۱۳] محمد بن‌ علی‌ راوندی‌، راحة‌الصدور و آیة‌السرور، ج۱، ص‌ ۴۱۶ـ۴۲۸، چاپ‌ محمد اقبال‌، تهران‌، ۱۳۳۳ ش‌.
فصلی‌ به‌ آداب‌ مجلس‌ شراب‌ و شرایط‌ و سود و زیان‌ شراب‌ اختصاص‌ دارد، نشان‌ می‌دهد که‌ خمریه‌سرایان‌ سده‌های‌ آغازین‌ شعر فارسی‌، از قرن‌ها می‌سازی‌ و میگساری‌ در تاریخ‌ ایران‌ آگاهی‌ گسترده‌ای‌ داشته‌ و بیش‌تر اصطلاحات‌ و صور خیال‌ خود را بر پایۀ آن‌ پیشینه‌ ساخته‌اند.
به‌ سبب‌ نفوذ زبان‌ و ادب‌ عربی‌ در ایران‌، خمریه‌سرایی عرب‌ نیز در کار شاعران‌ ایرانی‌ تأثیر گذاشته‌ است‌.
[۱۴] ویکتور الکِک‌، «رابطۀ‌ خمریات‌ منوچهری‌ با مضامین‌ شعرای‌ عرب‌»، ج۱، ص‌ ۵۲ ـ۶۱، مجموعۀ مقالات‌ چهارمین‌ کنگرۀ تحقیقات‌ ایران‌، به‌کوشش‌ محمدعلی‌ صادقیان‌، شیراز، ۱۳۵۳ ش‌.



نخستین‌بار در سروده‌های‌ شاعران‌ عهد سامانی‌ (۲۶۱ـ۳۸۹) خمر وصف‌ شد.
به ‌نظر هرمان اته‌، احتمالاً سرایندۀ‌ اولین‌ خمریۀ فارسی‌ ابوعبداللّه‌ محمد جنیدی‌ ، از شاعران‌ عصر سامانی‌، بوده‌ است‌.
[۱۵] هرمان‌ اته‌، تاریخ‌ ادبیات‌ فارسی‌، ج۱، ص‌ ۲۲، ترجمۀ‌ صادق‌ رضازادۀ شفق‌، تهران‌، ۱۳۳۷ ش‌.

نخستین‌ شعر مهم‌ و مفصّلی‌ که‌ با درون‌مایۀ‌ خمر از عهد سامانیان‌ در دست‌ است‌، قصیدۀ نونیۀ۹۲ بیتی‌ رودکی‌ سمرقندی‌ (متوفی‌ ۳۲۹) است‌ که‌ سرمشق‌ بسیاری‌ از خمریه‌سرایان‌ پس‌ از او شد.


رودکی‌ مراحل‌ تهیۀ می‌ را با بیانی‌ شاعران‌ وصف‌ کرده‌ است‌: از زمانی‌ که‌ انگور از درخت‌ چیده‌ می‌شود تا زمانی‌ که‌ شیرۀ آن‌ به‌ صورت‌ بادۀ گلرنگ‌، رامش‌افزای‌ مجلس‌ انس‌ ممدوحش‌، نصر بن‌ احمد سامانی‌ ، می‌گردد؛ مجلسی‌ که‌ در آن‌ امیر خراسان‌ و بزرگان‌ و اطرافیان‌ او به‌ یاد ابوجعفر، شهریار سجستان‌، باده‌ می‌نوشند.
[۱۶] تاریخ‌ سیستان‌، چاپ‌ محمدتقی‌ بهار، ج۱، ص‌ ۳۱۷ـ۳۱۹، تهران‌، بی‌تا.

در برخی‌ اشعار سرایندگان‌ دورۀ‌ سامانی‌ و اوایل‌ عهد غزنوی‌ ، مضامین‌ خمری‌ به‌ چشم‌ می‌خورد، مانندِ دو بیت‌ از شعرهای‌ ابوالحسن‌ علی‌ لوکری‌ (متوفی‌ ۳۸۷)،
[۱۷] ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۲۲، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
سروده‌های‌ طاهر بن‌ فضل‌ چغانی‌ ،
[۱۸] ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۲۸، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
ابوالعلاء شوشتری‌ ،
[۱۹] ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۳۹، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
ابوعبداللّه‌ محمد جنیدی‌،
[۲۰] ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۴۱، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
ابوالمؤید بلخی‌ ،
[۲۱] ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۰۳، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
کسائی‌مروزی‌،
[۲۲] ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۴۷، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
عمارۀ مروزی‌، ابوشکور بلخی‌، آقاچی‌ و رونقی‌ بخاری‌.
[۲۳] محمدجعفر محجوب‌، سبک‌ خراسانی‌ در شعر فارسی‌، ج۱، ص‌ ۹۳، تهران‌، ۱۳۵۵ ش‌.

به‌ نظر می‌رسد که‌ بشار مرغزی‌ بهترین‌ و کامل‌ترین‌ وصف‌ می‌ را، بعد از رودکی‌، سروده‌ باشد.
این‌ قصیدۀ‌ هجده‌ بیتی‌، نمونۀ خمریه‌ای‌ تقریباً کامل‌ است‌ که‌ یکی‌ از الگوهای‌ خمریه‌سرای‌ عهد غزنوی‌، منوچهری‌ دامغانی‌ (متوفی‌ ۴۳۲)، بوده‌ است‌.
[۲۴] ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۵۲، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.

خمریه‌سرایی‌ در چکامه‌ها و چامه‌های‌ منوچهری‌ به‌ اوج‌ زیبایی‌ خود می‌رسد.


با همۀ‌ تأثیری‌ که‌ ممکن‌ است‌ منوچهری از شعر عرب‌ پذیرفته‌ باشد، بسیاری‌ از تشبیهات‌ و استعارات‌ و مضمون‌هایی‌ که‌ او در وصف‌ شراب‌ آفریده‌، نو و با ذوق‌ و طبع‌ عرب‌ ناسازگار است‌.
[۲۵] ویکتور الکِک‌، «رابطۀ‌ خمریات‌ منوچهری‌ با مضامین‌ شعرای‌ عرب‌»، ج۱، ص‌ ۵۴ ـ۶۳، مجموعۀ مقالات‌ چهارمین‌ کنگرۀ تحقیقات‌ ایران‌، به‌کوشش‌ محمدعلی‌ صادقیان‌، شیراز، ۱۳۵۳ ش‌.

خمریه‌سرایی‌ گرچه‌ به‌ وسعت‌ و کیفیت‌ اشعار منوچهری‌ ادامه‌ نیافت‌، ولی‌ خمر و خمریه‌سرایی‌ به‌گونه‌ای‌ رکن‌ ثابت‌ شعر فارسی‌ باقی‌ ماند.
هر جا شاعر از شادی‌ یا غم‌ سخن‌ می‌راند، باده‌ حضور دارد؛ وی‌ افزایش‌ فرح‌ و کاهش‌ افسردگی‌ را در باده‌ می‌بیند.


حتی‌ شاعران‌ متدین‌ و پرهیزکاری‌ چون‌ سنایی‌
[۲۶] مجدود بن‌ آدم‌ سنائی‌ غزنوی‌، در اقلیم‌ روشنائی‌، ج۱، ص‌ ۱۲ـ۱۳،، تفسیر چند غزل‌ از حکیم‌ سنائی‌ غزنوی‌، چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۳ ش‌.
[۲۷] مجدود بن‌ آدم‌ سنائی‌ غزنوی‌، در اقلیم‌ روشنائی‌، ج۱، ص‌۲۸ـ۲۹،، تفسیر چند غزل‌ از حکیم‌ سنائی‌ غزنوی‌، چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۳ ش‌.
[۲۸] مجدود بن‌ آدم‌ سنائی‌ غزنوی‌، در اقلیم‌ روشنائی‌، ج۱، ص‌۱۰۷ـ۱۰۹،، تفسیر چند غزل‌ از حکیم‌ سنائی‌ غزنوی‌، چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۳ ش‌.
و خاقانی‌ ،
[۲۹] افضل‌الدین‌ بدیل‌ خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۳۹، چاپ‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
[۳۰] افضل‌الدین‌ بدیل‌ خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۴۳ـ۱۴۴، چاپ‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
[۳۱] افضل‌الدین‌ بدیل‌ خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۶۳۰ـ۶۳۱، چاپ‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
در اشعار خود از باده‌ سخن‌ گفته‌اند.
نسیب‌ قصایدی‌ که‌ در وصف‌ شراب‌، ساقی‌، حلقه باده‌نوشان‌ در خانه‌ها یا در دامان‌ دشت‌ و صحرا است‌، از دلنشین‌ترین‌ و زنده‌ترین‌ نسیبهاست‌.
یکی‌ از شاعران‌ خمریه‌سرا، سراج‌الدین‌ قمری‌ (متوفی‌ ۶۲۵) است‌ که‌ مقدمۀ بعضی‌ از چکامه‌هایش‌ را به‌ وصف‌ شراب‌ اختصاص‌ داده‌ است‌.
عبید زاکانی‌ (متوفی‌ ۷۷۱) نیز در برخی‌ از قصاید و در ترکیب‌بندش‌ از می‌ و باده‌ گساری‌ سخن‌ گفته‌ است‌.
[۳۲] عبید زاکانی‌، کلیات‌ عبید زاکانی‌، ج۱، ص‌ ۳۳ـ۳۴، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۷۶ ش‌.
[۳۳] عبید زاکانی‌، کلیات‌ عبید زاکانی‌، ج۱، ص‌ ۹۷ـ ۹۸، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۷۶ ش‌.

بدر چاچی‌، از شاعران‌ سده هشتم‌، در قصیده‌ای‌ پر استعاره‌ به‌ وصف‌ جام‌ و بادۀ ممدوح‌ خود پرداخته‌ است‌.
[۳۴] بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص‌ ۳۳ـ۳۴، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.

مثنوی‌ ۵۷۷ بیتی‌ دستورنامه‌، سرودۀ نزاری‌ قهستانی‌ (متوفی‌ ۷۲۱)، در واقع‌ نوعی‌ ستایش‌ می‌ و آداب‌ می‌خواری‌ است‌.
[۳۵] بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص‌ ۲۶۴ـ۲۶۵، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
[۳۶] بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص۲۶۷، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
[۳۷] بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص۲۷۲، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
[۳۸] بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص۲۹۵، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
[۳۹] بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص‌ ۲۵۴، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.

از شاعران‌ دیگری‌ که‌ به‌ نظر می‌رسد گرایش‌ بیشتری‌ به‌ خمریه‌سرایی‌ داشته‌ و آثاری‌ در این‌ نوع‌ ادبی‌ آفریده‌اند، یغمای‌ جندقی‌ (متوفی‌ ۱۲۷۶)
[۴۰] جندقی‌، ص‌ ۱۰۸ـ۱۱۰.
[۴۱] جندقی‌، ص۱۴۱ـ۱۴۲.
و میرزا حبیب‌ قاآنی‌ (متوفی‌ ح ۱۲۷۲)
[۴۲] حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۵۰۵ ـ۵۰۶، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
[۴۳] حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۵۸۲، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
[۴۴] حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۹۲۴، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
بوده‌اند.
از معاصران‌، ملک‌الشعرای‌ بهار (متوفی‌ ۱۳۳۰ ش‌) علاوه‌ بر اشعار خمری‌ پراکنده‌،
[۴۵] محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۷۳ـ۱۷۴، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
[۴۶] محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۰، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
[۴۷] محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌۲۶۸، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
قصیدۀ مفصّلِ «شب‌ و شراب‌»
[۴۸] محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۰۲ـ۶۰۶، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
را در وصف‌ می‌، بر وزن‌ و قافیۀ خمریۀ بشار مرغزی‌، و قصیدۀ «در وصف‌ انگور»
[۴۹] محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۱۸ـ۱۱۹، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
را در حال‌ و هوای‌ خمریۀ رودکی‌ سروده‌ است‌.
عماد خراسانی‌ (متوفی‌ ۱۳۸۲ ش‌) نیز در کمتر غزلی‌ از غزل‌هایش‌، یکی‌ دو بیت‌ را به‌ می‌ و می‌خواری‌ اختصاص‌ نداده‌ است‌.
[۵۰] عماد خراسانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۱۱۳، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
[۵۱] عماد خراسانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۱۶، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
[۵۲] عماد خراسانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۳۵، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
[۵۳] عماد خراسانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۲۴۱، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.



خمریه‌ها انگیزۀ ابداع‌ صدها نام‌، لقب‌، استعاره‌ و کنایه‌ شده‌اند.
شاعران‌ القابی‌ برای‌ خمر ساخته‌اند که‌ بر محبوبیت‌ آن‌ نزد ایشان‌ دلالت‌ می‌کند، و بر صفاتی‌ از شراب تأکید می‌کنند، نظیر گلرنگ‌، ناب‌، نوشین‌، شفقی‌، خردسوز، کهن‌، زلال‌، روشن‌، زرد، سوری‌، مردافکن‌، می‌ دو ساله‌، کافور (سفید)، دینارگون‌، صبحگاهی‌ و غیره‌.
به‌علاوه‌، درخت‌ رز ، انگور و عصارۀ‌ آن‌ صور متفاوتی‌ را در ذهن‌ شاعر ترسیم‌ کرده‌ و منشأ استعاره‌ها و تشبیه‌های‌ رنگارنگی‌ شده‌ است‌.
این‌ توصیف‌های‌ کنایی‌ دیدگاه‌ شاعران‌ را به‌ هر چه‌ مربوط‌ به‌ خمر است‌ نشان‌ می‌دهد، نظیر دختر رز، کودک‌ انگور، فرزند مجوس‌ ، چشمۀ خورشید، خون‌ خروس‌ ، اشک‌ صراحی‌، سیم‌ مذاب‌، چشم‌ کبوتر ، گل‌ نشاط‌، شعلۀ‌ تاک‌، عیسی‌ هر درمان‌، امّ الخبائث‌ و آب‌ حرام‌ .
پاره‌ای‌ از صفات‌ بیانگر نوع‌ شراب‌ است‌، مانند پخته‌، خام‌، پشت‌ دار (ادویه‌دار)، بی‌پشت‌، سرجوش‌ (کنایه‌ از بادۀ‌ صاف‌)، سیکی‌ یا مثلث‌ یا سه‌ منی‌ (شرابی‌ که‌ دو سومش‌ تبخیر شده‌ باشد)، یک‌ آتشه‌، دو آتشه‌، دُرد و درده‌.
[۵۴] دهخدا، ذیل‌ «می‌» و «شراب‌».

این‌ تلخ‌ وشِ شیرین‌ اثر را باید در محل‌هایی‌ خاص‌ انبار کنند، از جمله‌ در میخانه‌ ، میکده‌، خم‌خانه‌، خمستان‌، خمّارخانه‌، شراب‌خانه‌ و باده‌خانه‌؛ افراد خاصی‌ به‌ نام‌ خَمّار ، می‌ فروش‌، پیر میخانه‌، شرابی‌ و شراب‌ فروش‌ آن‌ را از خم‌ بیرون‌ آرند؛ به‌ پیمانه‌ و رطل‌ اندازه‌ گیرند و بفروشند؛ در قرابه‌ و سبو و صراحی‌ به‌ مجالس‌ بزم‌ و میگساری‌ بیاورند؛ و باز افرادی‌ خاص‌ به‌ نام‌های‌ ساقی‌، شرابی‌، شرابدار، پیاله‌دار آن‌ را در ظرفی‌ با نام‌هایی‌ نظیر جام‌، کاسه‌، پیاله‌، ساغر، قدح‌، مینا، شرابه‌، ساتکین‌، به‌ طالبان‌ باده‌ بپیمانید، گاه‌ بدان‌ اندازه‌ که‌ فقط‌ شاد شوند و گاه‌ بر اثر افراط‌، مست‌ لایعقل‌، می‌زده‌، سرانداز و شراب‌ آلوده‌ گردند.
بنابراین‌، می‌خوارگی‌ هر گروه‌ حدی‌ دارد که‌ بر دیوارۀ‌ جام‌ با خطوطی‌ مشخص‌ شده‌ است‌؛ کم‌ طاقتان‌ باید از خط‌ فرودینه‌ (خط‌ هفتم‌) آغاز کنند و پر تحمل‌ترها به‌ خط‌ کاسه‌گر روند و پله‌پله‌ به‌ خط‌ ورشکر (یا خط‌ اشک‌)، خط‌ ازرق‌ (یا سبز ، سیاه‌ )، خط‌ بصره‌ ، خط‌ بغداد بروند تا سرانجام‌ به‌ خط‌ جود یا خط‌ اول‌ برسند که‌ در این‌صورت‌، هفت‌ خط‌ خواهند بود.
[۵۵] دهخدا، ذیل‌ «خط‌».
[۵۶] محمد معین‌، فردیسناو ادب‌ پارسی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۴۶، تهران‌، ۱۳۳۸ ش‌.



تا اواخر سدۀ پنجم‌، می‌ و میگساری‌ در معنای‌ حقیقی‌ و اصلی‌ خود به‌کار می‌رفت‌ و مراد از زلال‌ فرح‌بخش‌، عصارۀ‌ سکرآور انگور بود.
با گسترش‌ تصوف‌ و استخدام‌ شعر برای‌ بیان‌ اندیشه‌های‌ عرفانی‌، خمریات‌ و اصطلاحات‌ خمری‌ به‌صورت‌ مجازی‌ به‌کار گرفته‌ شدند.
[۵۷] نصراللّه‌ پورجوادی‌، «بادۀ عشق‌»، ج۱، ص‌ ۷ـ۱۳، نشر دانش‌، سال‌ یازدهم‌، شماره ششم‌، مهر و آبان‌ ۱۳۷۰ ش‌.

متصوفه‌ که‌ رواج‌ شعر را در میان‌ مردم می‌دیدند‌، دریافتند که‌ برای‌ انتقال‌ و تعلیم‌ اندیشه‌های‌ عرفانی‌، شعر از نثر جذاب‌تر است‌.
آنچه‌ جذاب‌ بود نه‌ صرف‌ موزون‌ بودن‌ کلام‌، بلکه‌ چاشنی‌ عشق‌ و شیدایی‌ و شور شراب‌ بود.
شاعران‌ صوفی‌، از خشکی‌ تعلیمات‌ فلسفی‌گونه‌ و گاه‌ بسیار انتزاعی‌ با زبان‌ پر طراوت‌ خمریات‌ کاستند و اذهان‌ سالکان‌ طریقت‌ را به‌ اندیشه‌های‌ صوفیانه‌ راغب‌ کردند.
درنتیجه‌، شاعرانی‌ که‌ احتمالاً حتی‌ می‌ را نچشیده‌ یا با گرویدن‌ به‌ تصوف‌ دست‌ از باده‌ پیمایی‌ کشیده‌ بودند، تجربیات‌ عرفانی‌ و ذوق‌ معنوی‌ خود را با واژگان‌ خمری‌ بیان‌ کردند.
از جمله‌ باب‌ چهل‌ و چهارم‌ مختارنامۀ عطار
[۵۸] فریدالدین‌ عطار نیشاوری‌، مختارنامه‌، ص۲۹۲-۳۰۰،چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۵ ش‌.
، قلندریات‌ و خمریات‌ نام‌ دارد.
اندکی‌ بعد، این‌ شیوه‌ چنان‌ در ادب‌ فارسی‌ مرسوم‌ شد که‌ دلنشین‌ترین‌ اشعار فارسی‌ آنهایی‌ بود که‌ ظاهر خمری‌ و باطن‌ عرفانی‌ داشت.
این‌ تحول‌ در شعر حافظ‌ به‌ اوج‌ خود رسید.


کاربرد زبان‌ خمری‌ در معانی‌ حقیقی‌ همچنان‌ ادامه‌ یافت‌ و زمانی‌ رسید که‌ تشخیص‌ زبان‌ حقیقی‌ از مجازی‌ دشوار و حتی‌ ناممکن‌ گردید.
آنچه‌ مخصوصاً کار را پیچیده‌تر کرد، این‌ بود که‌ بعضی‌ از شاعران‌ هم‌ خمر حقیقی‌ و هم‌ مجازی‌ را در سروده‌های‌ خود وارد کردند.
بر اثر خلط‌ کاربردهای‌ حقیقی‌ و مجازی‌، بازشناسی‌ خمر مادّی‌ از خمر معنوی‌ مشکل‌ گردید و گروهی‌ از اهل‌ تحقیق‌، در شرح‌ معانی‌ رمزی‌ واژگان‌ خمری‌ رسالات‌ و کتاب‌هایی‌ نوشتند.
مثلاً، بخشی‌ از کتاب‌ گلشن‌ راز
[۵۹] سعدالدین‌ محمود بن‌ عبدالکریم‌ شبستری‌، گلشن‌ راز، ج۱، ص‌ ۹۷ـ۱۰۸، چاپ‌ صمد موحد، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
در واقع‌ توضیح‌ پاره‌ای‌ از همین‌ معانی‌ رمزی‌ است‌.
شرح‌ بیشتر این‌ معانی‌ را شمس‌الدین‌ محمد لاهیجی‌ (متوفی‌ ۹۱۲) در مفاتیح‌الاعجاز فی‌ شرح‌ گلشن‌ راز
[۶۰] محمد لاهیجی‌، مفاتیح‌ الاعجاز فی‌ شرح‌ گلشن‌ راز، ج۱، ص‌ ۵۰۶ ـ۵۱۴، چاپ‌ محمدرضا برزگر خالقی‌ و عفّت‌ کرباسی‌، تهران‌، ۱۳۷۱ ش‌.
و شاه‌ داعی‌ شیرازی‌ (متوفی‌ ۸۷۰) در نسایم‌ گلشن‌
[۶۱] شاه‌داعی‌ شیرازی‌، نسایم‌ گلشن‌، ج۱، ص‌ ۲۶۶ـ۲۷۲، چاپ‌ محمدنذیر رانجها، اسلام‌آباد، ۱۳۶۲ ش‌.
به‌ دست‌ داده‌اند.
شیخ‌ محمود شبستری‌ (متوفی‌ ۷۲۰)،
[۶۲] سعدالدین‌ محمود بن‌ عبدالکریم‌ شبستری‌، گلشن‌ راز، ج۱، ص‌ ۹۷ـ۹۸، چاپ‌ صمد موحد، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
محمد شیرین‌ مغربی‌ (متوفی‌ ۸۱۰)
[۶۳] محمد شیرین‌ مغربی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۶ـ ۸، چاپ‌ لئونارد لویزن‌، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
و هاتف‌ اصفهانی‌ (متوفی‌ ۱۱۹۸)
[۶۴] احمدهاتف‌ اصفهانی‌، دیوان‌،ص۲۹، چاپ‌ حسن‌ وحید دستگردی‌، با مقدمه عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۴۵ ش‌.
تصریح‌ می‌کنند که‌ مراد اهل‌ معنی‌ یا «ارباب‌ معرفت‌» از اصطلاحاتی‌ چون‌ می‌ و ساقی‌ و خرابات‌ معناهایی‌ رمزی‌ است‌.


از آغاز شعر دری‌، درون‌مایۀ خمر به‌ اندازه‌ای‌ برای‌ شاعران‌ کشش‌ داشته‌ که‌ کمابیش‌ از آن‌ در هر قالب‌ شعری‌ استفاده‌ کرده‌اند.
گرچه‌ قصایدی‌ که‌ تماماً به‌ موضوع‌ خمر پرداخته‌ باشد، معدود است‌، ولی‌ قصیده‌هایی‌ که‌ تشبیب‌ آنها را خمریات‌ تشکیل‌ می‌دهد فراوان‌ است‌.
مضامین‌ خمری‌ که‌ در طول‌ تاریخ‌ دوازده‌ سده‌ای‌ غزل‌ فارسی‌ خلق‌ شده‌، از حد احصا بیرون‌ است‌.
مع‌ذلک‌، غزل‌های‌ خمری‌ خواجه‌ حافظ‌ ، در این‌ میان‌ شاخص‌ است و به‌ نظر می‌رسد که حافظ بیش‌ از هر شاعر دیگری‌ از می‌ و می‌خوارگی‌ گفته‌ است‌.
بسیاری‌ از رباعیات‌ نیز محتوای‌ خمری‌ دارند
[۶۵] جمال‌ خلیل‌ شروانی‌، نزهة‌المجالس‌ ،ص۱۳۹-۱۴۹،چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی‌، تهران‌، ۱۳۶۶ ش‌.
اما رباعیات‌ منسوب‌ به‌ خیام‌، از این‌ لحاظ‌، وضع‌ ویژه‌ای‌ دارند.
می‌ در این‌ رباعی‌ها بی‌گمان‌ می‌ انگوری‌ است‌، منتها در بافت‌ اندیشه‌های‌ خیامی‌ نقش‌ خاصی‌ پیدا کرده‌ است‌ و باید با توجه‌ به‌ دغدغه‌های‌ فلسفی‌ او در نظر گرفته‌ شود.
مسمط‌ها و ترکیب‌بندها و ترجیع‌بندهای‌ خمری‌ به‌ منوچهری‌ ختم‌ نمی‌شود.
در طول‌ تاریخ‌ شعر فارسی‌ ، هر شاعری‌ که‌ از این‌ قالب‌ها استفاده‌ کرده‌، بخشی‌ از آن‌ها را به‌ خمریات‌ اختصاص‌ داده‌ است‌، مانند ترجیع‌بند عارفانۀ وحشی‌ بافقی‌ (متوفی‌ ۹۹۱)
[۶۶] کمال‌الدین‌ وحشی‌ بافقی‌، دیوان، ج۱، ص‌ ۶۲۵ـ ۶۳۵، چاپ‌ حسین‌ آذران‌ (نخعی‌)، تهران‌، ۱۳۸۰ ش‌.
و بخش‌هایی‌ از بعضی‌ قصاید و مسمط‌های‌ قاآنی‌ (متوفی‌ ۱۲۷۰).
[۶۷] حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۲۴، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
[۶۸] حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۴۷، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
[۶۹] حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۲۸۷، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
[۷۰] حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۳۸۸، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
[۷۱] حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۸۱۰ ـ۸۱۱، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.

حجم‌ مثنوی‌های‌ خمری‌ درخور توجه‌ است‌، ولی‌ آنچه‌ در این‌ قالب‌ سهم‌ بیشتری‌ از خمریات‌ را دارد، ساقی‌نامه‌هاست‌.


(۱) هرمان‌ اته‌، تاریخ‌ ادبیات‌ فارسی‌، ترجمۀ‌ صادق‌ رضازادۀ شفق‌، تهران‌، ۱۳۳۷ ش‌.
(۲) ویکتور الکِک‌، «رابطۀ‌ خمریات‌ منوچهری‌ با مضامین‌ شعرای‌ عرب‌»، مجموعۀ مقالات‌ چهارمین‌ کنگرۀ تحقیقات‌ ایران‌، به‌کوشش‌ محمدعلی‌ صادقیان‌، شیراز، ۱۳۵۳ ش‌.
(۳) بدر چاچی‌، قصاید، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
(۴) محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
(۵) نصراللّه‌ پورجوادی‌، «بادۀ عشق‌»، نشر دانش‌، سال‌ یازدهم‌، شماره ششم‌، مهر و آبان‌ ۱۳۷۰ ش‌.
(۶) تاریخ‌ سیستان‌، چاپ‌ محمدتقی‌ بهار، تهران‌، بی‌تا.
(۷) افضل‌الدین‌ بدیل‌ خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، چاپ‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
(۸) شاه‌داعی‌ شیرازی‌، نسایم‌ گلشن‌، چاپ‌ محمدنذیر رانجها، اسلام‌آباد، ۱۳۶۲ ش‌.
(۹) دهخدا.
(۱۰) محمد بن‌ علی‌ راوندی‌، راحة‌الصدور و آیة‌السرور، چاپ‌ محمد اقبال‌، تهران‌، ۱۳۳۳ ش‌.
(۱۱) مجدود بن‌ آدم‌ سنائی‌ غزنوی‌، در اقلیم‌ روشنائی‌،، تفسیر چند غزل‌ از حکیم‌ سنائی‌ غزنوی‌، چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۳ ش‌.
(۱۲) سعدالدین‌ محمود بن‌ عبدالکریم‌ شبستری‌، گلشن‌ راز، چاپ‌ صمد موحد، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
(۱۳) جمال‌ خلیل‌ شروانی‌، نزهة‌المجالس‌، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی‌، تهران‌، ۱۳۶۶ ش‌.
(۱۴) ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
(۱۵) عبید زاکانی‌، کلیات‌ عبید زاکانی‌، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۷۶ ش‌.
(۱۶) فریدالدین‌ عطارنیشاوری‌، مختارنامه‌، چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۵ ش‌.
(۱۷) عماد خراسانی‌، دیوان‌، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
(۱۸) عنصرالمعالی‌ کیکاووس‌ بن‌ اسکندر، قابوس‌نامه‌، چاپ‌ غلامحسین‌ یوسفی‌، تهران‌، ۱۳۶۴ ش‌.
(۱۹) ابوالقاسم‌ فردوسی‌، شاهنامه‌، چاپ‌ جلال‌ خالقی‌ مطلق‌، نیویورک‌، ۱۳۶۶ ش‌ ـ.
(۲۰) حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
(۲۱) حسین‌ واعظ‌ کاشفی‌، بدایع‌الافکار فی‌ صنایع‌ الاشعار، چاپ‌ رحیم‌ مسلمانقلف‌، مسکو، ۱۹۷۷ میلادی‌.
(۲۲) محمد لاهیجی‌، مفاتیح‌ الاعجاز فی‌ شرح‌ گلشن‌ راز، چاپ‌ محمدرضا برزگر خالقی‌ و عفّت‌ کرباسی‌، تهران‌، ۱۳۷۱ ش‌.
(۲۳) محمدجعفر محجوب‌، سبک‌ خراسانی‌ در شعر فارسی‌، تهران‌، ۱۳۵۵ ش‌.
(۲۴) محمد معین‌، فردیسناو ادب‌ پارسی‌، تهران‌، ۱۳۳۸ ش‌.
(۲۵) محمد شیرین‌ مغربی‌، دیوان‌، چاپ‌ لئونارد لویزن‌، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
(۲۶) احمد بن‌ قوص‌ منوچهری‌ دامغانی‌، دیوان‌، چاپ‌ محمود دبیرسیاقی‌، ۱۳۴۷ ش‌.
(۲۷) نزاری‌ قُهستانی‌، دیوان‌، چاپ‌ مظاهر مصفّا، تهران‌، ۱۳۷۱ ش‌.
(۲۸) ابوعلی‌ حسن‌ نظام‌الملک‌ طوسی‌، سیرالملوک‌، چاپ‌ محمد استعلامی‌، تهران‌، ۱۳۸۵ ش‌.
(۲۹) کمال‌الدین‌ وحشی‌ بافقی‌، دیوان، چاپ‌ حسین‌ آذران‌ (نخعی‌)، تهران‌، ۱۳۸۰ ش‌.
(۳۰) احمدهاتف‌ اصفهانی‌، دیوان‌، چاپ‌ حسن‌ وحید دستگردی‌، با مقدمه عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۴۵ ش‌.


۱. حسین‌ واعظ‌ کاشفی‌، بدایع‌الافکار فی‌ صنایع‌ الاشعار، ج۱، ص‌ ۳۷، چاپ‌ رحیم‌ مسلمانقلف‌، مسکو، ۱۹۷۷ میلادی‌.
۲. دهخدا،«باده‌»، «شراب‌»، ذیل‌ «خمر».
۳. محمدجعفر محجوب‌، سبک‌ خراسانی‌ در شعر فارسی‌، ج۱، ص‌ ۹۱ـ۹۲، تهران‌، ۱۳۵۵ ش‌.
۴. احمد بن‌ قوص‌ منوچهری‌ دامغانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۴۳، چاپ‌ محمود دبیرسیاقی‌، ۱۳۴۷ ش‌.
۵. ابوالقاسم‌ فردوسی‌، شاهنامه‌، ج۱، ص‌۴۴، چاپ‌ جلال‌ خالقی‌ مطلق‌، نیویورک‌، ۱۳۶۶ ش‌ ـ.
۶. ابوالقاسم‌ فردوسی‌، شاهنامه‌، ج۱، ص‌۶، چاپ‌ جلال‌ خالقی‌ مطلق‌، نیویورک‌، ۱۳۶۶ ش‌ ـ.
۷. ابوالقاسم‌ فردوسی‌، شاهنامه‌، ج۱، ص‌ ۳۲۴، چاپ‌ جلال‌ خالقی‌ مطلق‌، نیویورک‌، ۱۳۶۶ ش‌ ـ.
۸. ابوالقاسم‌ فردوسی‌، شاهنامه‌، ج۱، ص‌۳۳۹، چاپ‌ جلال‌ خالقی‌ مطلق‌، نیویورک‌، ۱۳۶۶ ش‌ ـ.
۹. محمد معین‌، فردیسناو ادب‌ پارسی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۵۰ـ۴۵۱، تهران‌، ۱۳۳۸ ش‌.
۱۰. احمد بن‌ قوص‌ منوچهری‌ دامغانی‌، ج۱، ص‌ ۲۰۲،بیت‌ ۲۴۹۵، دیوان‌، چاپ‌ محمود دبیرسیاقی‌، ۱۳۴۷ ش‌.
۱۱. ابوعلی‌ حسن‌ نظام‌الملک‌ طوسی‌، سیرالملوک‌، ج۱، ص‌ ۱۷۳ـ۱۷۴، چاپ‌ محمد استعلامی‌، تهران‌، ۱۳۸۵ ش‌.
۱۲. عنصرالمعالی‌ کیکاووس‌ بن‌ اسکندر، قابوس‌نامه‌، ج۱، ص‌ ۶۷ـ۷۰، چاپ‌ غلامحسین‌ یوسفی‌، تهران‌، ۱۳۶۴ ش‌.
۱۳. محمد بن‌ علی‌ راوندی‌، راحة‌الصدور و آیة‌السرور، ج۱، ص‌ ۴۱۶ـ۴۲۸، چاپ‌ محمد اقبال‌، تهران‌، ۱۳۳۳ ش‌.
۱۴. ویکتور الکِک‌، «رابطۀ‌ خمریات‌ منوچهری‌ با مضامین‌ شعرای‌ عرب‌»، ج۱، ص‌ ۵۲ ـ۶۱، مجموعۀ مقالات‌ چهارمین‌ کنگرۀ تحقیقات‌ ایران‌، به‌کوشش‌ محمدعلی‌ صادقیان‌، شیراز، ۱۳۵۳ ش‌.
۱۵. هرمان‌ اته‌، تاریخ‌ ادبیات‌ فارسی‌، ج۱، ص‌ ۲۲، ترجمۀ‌ صادق‌ رضازادۀ شفق‌، تهران‌، ۱۳۳۷ ش‌.
۱۶. تاریخ‌ سیستان‌، چاپ‌ محمدتقی‌ بهار، ج۱، ص‌ ۳۱۷ـ۳۱۹، تهران‌، بی‌تا.
۱۷. ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۲۲، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
۱۸. ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۲۸، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
۱۹. ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۳۹، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
۲۰. ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۴۱، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
۲۱. ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۰۳، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
۲۲. ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۴۷، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
۲۳. محمدجعفر محجوب‌، سبک‌ خراسانی‌ در شعر فارسی‌، ج۱، ص‌ ۹۳، تهران‌، ۱۳۵۵ ش‌.
۲۴. ذبیح‌اله‌ صفا، تاریخ‌ادبیات‌ در ایران‌، ج۱، ص‌ ۴۵۲، تهران‌، ۱۳۷۸ ش‌.
۲۵. ویکتور الکِک‌، «رابطۀ‌ خمریات‌ منوچهری‌ با مضامین‌ شعرای‌ عرب‌»، ج۱، ص‌ ۵۴ ـ۶۳، مجموعۀ مقالات‌ چهارمین‌ کنگرۀ تحقیقات‌ ایران‌، به‌کوشش‌ محمدعلی‌ صادقیان‌، شیراز، ۱۳۵۳ ش‌.
۲۶. مجدود بن‌ آدم‌ سنائی‌ غزنوی‌، در اقلیم‌ روشنائی‌، ج۱، ص‌ ۱۲ـ۱۳،، تفسیر چند غزل‌ از حکیم‌ سنائی‌ غزنوی‌، چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۳ ش‌.
۲۷. مجدود بن‌ آدم‌ سنائی‌ غزنوی‌، در اقلیم‌ روشنائی‌، ج۱، ص‌۲۸ـ۲۹،، تفسیر چند غزل‌ از حکیم‌ سنائی‌ غزنوی‌، چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۳ ش‌.
۲۸. مجدود بن‌ آدم‌ سنائی‌ غزنوی‌، در اقلیم‌ روشنائی‌، ج۱، ص‌۱۰۷ـ۱۰۹،، تفسیر چند غزل‌ از حکیم‌ سنائی‌ غزنوی‌، چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۳ ش‌.
۲۹. افضل‌الدین‌ بدیل‌ خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۳۹، چاپ‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۳۰. افضل‌الدین‌ بدیل‌ خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۴۳ـ۱۴۴، چاپ‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۳۱. افضل‌الدین‌ بدیل‌ خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۶۳۰ـ۶۳۱، چاپ‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۳۲. عبید زاکانی‌، کلیات‌ عبید زاکانی‌، ج۱، ص‌ ۳۳ـ۳۴، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۷۶ ش‌.
۳۳. عبید زاکانی‌، کلیات‌ عبید زاکانی‌، ج۱، ص‌ ۹۷ـ ۹۸، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۷۶ ش‌.
۳۴. بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص‌ ۳۳ـ۳۴، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
۳۵. بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص‌ ۲۶۴ـ۲۶۵، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
۳۶. بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص۲۶۷، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
۳۷. بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص۲۷۲، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
۳۸. بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص۲۹۵، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
۳۹. بدر چاچی‌، قصاید، ج۱، ص‌ ۲۵۴، کانپور، ۱۸۹۸ میلادی‌.
۴۰. جندقی‌، ص‌ ۱۰۸ـ۱۱۰.
۴۱. جندقی‌، ص۱۴۱ـ۱۴۲.
۴۲. حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۵۰۵ ـ۵۰۶، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
۴۳. حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۵۸۲، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
۴۴. حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۹۲۴، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
۴۵. محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۷۳ـ۱۷۴، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۴۶. محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۰، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۴۷. محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌۲۶۸، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۴۸. محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۰۲ـ۶۰۶، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۴۹. محمد تقی‌ بهار، دیوان‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۱۸ـ۱۱۹، چاپ‌ مهرداد بهار، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۵۰. عماد خراسانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۱۱۳، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
۵۱. عماد خراسانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۱۶، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
۵۲. عماد خراسانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۳۵، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
۵۳. عماد خراسانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۲۴۱، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
۵۴. دهخدا، ذیل‌ «می‌» و «شراب‌».
۵۵. دهخدا، ذیل‌ «خط‌».
۵۶. محمد معین‌، فردیسناو ادب‌ پارسی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۴۶، تهران‌، ۱۳۳۸ ش‌.
۵۷. نصراللّه‌ پورجوادی‌، «بادۀ عشق‌»، ج۱، ص‌ ۷ـ۱۳، نشر دانش‌، سال‌ یازدهم‌، شماره ششم‌، مهر و آبان‌ ۱۳۷۰ ش‌.
۵۸. فریدالدین‌ عطار نیشاوری‌، مختارنامه‌، ص۲۹۲-۳۰۰،چاپ‌ محمدرضا شفیعی‌ کدکنی‌، تهران‌، ۱۳۷۵ ش‌.
۵۹. سعدالدین‌ محمود بن‌ عبدالکریم‌ شبستری‌، گلشن‌ راز، ج۱، ص‌ ۹۷ـ۱۰۸، چاپ‌ صمد موحد، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۶۰. محمد لاهیجی‌، مفاتیح‌ الاعجاز فی‌ شرح‌ گلشن‌ راز، ج۱، ص‌ ۵۰۶ ـ۵۱۴، چاپ‌ محمدرضا برزگر خالقی‌ و عفّت‌ کرباسی‌، تهران‌، ۱۳۷۱ ش‌.
۶۱. شاه‌داعی‌ شیرازی‌، نسایم‌ گلشن‌، ج۱، ص‌ ۲۶۶ـ۲۷۲، چاپ‌ محمدنذیر رانجها، اسلام‌آباد، ۱۳۶۲ ش‌.
۶۲. سعدالدین‌ محمود بن‌ عبدالکریم‌ شبستری‌، گلشن‌ راز، ج۱، ص‌ ۹۷ـ۹۸، چاپ‌ صمد موحد، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۶۳. محمد شیرین‌ مغربی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۶ـ ۸، چاپ‌ لئونارد لویزن‌، تهران‌، ۱۳۷۲ ش‌.
۶۴. احمدهاتف‌ اصفهانی‌، دیوان‌،ص۲۹، چاپ‌ حسن‌ وحید دستگردی‌، با مقدمه عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۴۵ ش‌.
۶۵. جمال‌ خلیل‌ شروانی‌، نزهة‌المجالس‌ ،ص۱۳۹-۱۴۹،چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی‌، تهران‌، ۱۳۶۶ ش‌.
۶۶. کمال‌الدین‌ وحشی‌ بافقی‌، دیوان، ج۱، ص‌ ۶۲۵ـ ۶۳۵، چاپ‌ حسین‌ آذران‌ (نخعی‌)، تهران‌، ۱۳۸۰ ش‌.
۶۷. حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌ ۲۴، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
۶۸. حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۴۷، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
۶۹. حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۲۸۷، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
۷۰. حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۳۸۸، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.
۷۱. حبیب‌ قاآنی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۸۱۰ ـ۸۱۱، چاپ‌ محمدجعفر محجوب‌، تهران‌، ۱۳۳۶ ش‌.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خمریه»، شماره۵۰۵۸.    


رده‌های این صفحه : ادبیات فارسی | شعر




جعبه ابزار