خلیل کمرهای
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
میرزا خلیل
کمرهای (۱۲۷۸-۱۳۶۳ش) از علما و محققین بزرگ و شناختهشده شیعه در قرن حاضر بود. وی به خاطر تلاش در جهت
وحدت اسلامی و وحدت بین
مذاهب اسلامی، شناخته میشود.
کمرهای از شاگردان مطرح
آیتالله العظمی عبدالکریم حائری و همدوره و همبحث
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) بود.
اعتبار جهانی
کمرهای موجب شد تا
پاپ از طریق سفارت
واتیکان در
تهران، سؤالات متعدد کلامی را از وی استعلام و استفسار کند و ایشان به آنها پاسخ داد، که بعدها در کتاب «قاب قوسین» منتشر گردید.
وی از مبارزین دوران انقلاب بود و در راهپیماییها شرکت میکرد و در دوره
جنگ ایران و عراق، مقالهای در حقانیت
ایران و رزمندگان ایرانی نگاشت.
ایشان پس از تحمل دوره بیماری طولانی در مهر ماه ۱۳۶۳ش وفات یافت. پیکر ایشان پس از انتقال به
قم، در حجره کنار مرقد شهید شیخ فضلالله نوری واقع در صحن بزرگ
حرم کریمه اهلبیت،
حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) به خاک سپرده شد.
حضرت آیتالله میرزا خلیل
کمرهای، فرزند ابوطالب و نوه یوسف
کمرهای خمینی، در سال ۱۲۷۸ شمسی برابر با ۱۳۱۷ قمری در روستای «فرنق» واقع در
کمره از توابع شهرستان
خمین، در خانوادهای متدین و کشاورز دیده به جهان گشود.
میرزا خلیل، تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود شروع کرد، سپس به خوانسار رفت و تحصیلات خود را در نزد اساتید بزرگواری چون: حاج
سیدعلی اکبر بیدهندی، آخوند
ملامحمد بیدهندی و آقا
سیداحمد جادهای ادامه داد. در سال ۱۳۳۷ قمری در سن ۲۰ سالگی عازم
حوزه علمیه اراک شد و از حوزه درسی
آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (قدسسره) و دیگر اساتید آن روز
اراک در
فقه،
اصول و
فلسفه بهرهمند گردید.
مرحوم
کمرهای پس از چند سال تحصیل در اراک، در سال ۱۳۴۰ قمری با مهاجرت استادش مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری به
قم و رونق مجدد
حوزه علمیه قم، اراک را ترک گفته و به قم عزیمت نمود.
ایشان در قم علاوه بر دروس رسمی فقه و اصول، از محضر اساتید برجسته
حکمت و
عرفان و
اخلاق همچون حضرات آیات میرزا
علیاکبر مدرس یزدی و
میرزاجوادآقا ملکی تبریزی (قدسسرهما) بهره برد.
این عالم ربانی در مقدمه کتاب «
لقاء الله» درباره استادش، عالم عارف، حضرت آیتالله میرزا جوادآقا ملکی تبریزی (قدساللهنفسهالزکیه) مینویسد:
مؤلف بزرگوار از اعظم فقهای «صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه، مطیعاً لامر مولاه» است.
ایمان در
عمل در شخص ایشان به قدری درخشان بود که شدت جاذبهاش، هماکنون مرا تحت تاثیر قرار داده و به یاد آن زمره از فقهای عظام میاندازد که حجتهای زمانند. به سال ۱۳۴۰ هجری قمری مرا دولت ملاقات و درک محضر آن جناب دست داد. وی بسیار مفخم و مجلل بود و در حوزه موعظهشان گویی انسان را هالهای از نور فرا میگرفت که مستمعین را از خود بیخود میکرد.
آیتالله
کمرهای از شاگردان ممتاز و فاضل حوزه درسی مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (قدسسره) بهشمار میرفت و مورد اعتماد و وثوق مؤسس حوزه علمیه قم بود.
ایشان در آن زمان با بزرگانی چون
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) همدوره بود و
اسفار ملاصدرا را با ایشان مباحثه و مذاکره علمی میکرد. همچنین با مرحوم
آیتالله العظمی مرعشی نجفی و آیتالله حاجآقا
روحالله کمالوند خرمآبادی (قدسسرهما) در فقه و اصول و
فلسفه و
تفسیر، همدرس و هممباحثه بودند.
در دورانی که
علم تفسیر در
حوزههای علمیه کمرنگ بود، میرزا خلیل
کمرهای به این امر مهم، همت گماشت و تعدادی از طلاب
علوم دینی را گرد خود جمع کرده و به آنان تفسیر آیات وحی را آموزش میداد.
حضرت آیتالله علامه
سیدمرتضی عسکری (رحمةاللهعلیه) در اینباره میگوید:
در آن ایام در حوزههای علمیه،
قرآن و
حدیث آموخته نمیشد، لذا عدهای را با خود همفکر کردم که از آن جمله، مرحوم طالقانی بودند و قرار شد درس تفسیر را وارد درسهای حوزه کنیم. میرزا خلیل
کمرهای نیز هر شب در
مسجد امام حسن عسکری قم، به ما درس تفسیر میداد.
آیتالله میرزا خلیل
کمرهای، در صحنههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تلاش فراوانی داشت. ایشان در سال ۱۳۱۴ شمسی در رابطه با مسئله
کشف حجاب به دستور
رضاخان دستگیر و روانه زندان شد، بعد از یکماه، به قید عدم خروج از تهران آزاد گردید.
وی با اینکه در تهران به سختی روزگار میگذرانید، اما در عین حال فعالیتهای علمی و تحقیقی خود را متوقف نکرده و در منزل، به تدریس متون فقهی و علمی ادامه داد.
امضای ایشان در ذیل اعلامیه روحانیون تهران در اعتراض به تصویب
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی رژیم پهلوی، همچنین حضور در راهپیمایی عظیم مردم انقلابی تهران (
روز تاسوعا) که به اقامه نماز ظهر و عصر در میدان آزادی به امامت مرحوم
آیتالله طالقانی انجامید، نمونههایی از تلاش مبارزاتی و انقلابی ایشان به حساب میآید.
با آغاز
جنگ تحمیلی توسط رژیم عراق، آیتالله
کمرهای با اینکه در کهولت سنی به سر میبرد، با نگارش مقالهای ارزنده و انتشار آن در روزنامه اطلاعات، تحت عنوان «این ننگ را عرب به کجا میبرد؟» از موضع حقطلبانه ایران دفاع کرد.
کمرهای در جهت اتحاد بین مسلمانان و دعوت آنان به برادری تلاش گستردهای نمود و از مسلمانان میخواست تا در خدمت دین باشند و
دین را به خدمت خود نگیرند. وی در این رابطه مقالات متعدد انتشار داد و دیدارهایی با علمای اسلام انجام داد و از این طریق تلاش کرد تا دیدگاه دیگران را نسبت به
مذهب تشیع عوض و اصلاح کند.
ایشان به دعوت علمای مسلمان پاکستان به آن کشور سفر نمود و با سخنرانی در آنجا به ریاست مؤتمر عالم اسلام انتخاب گردید. همچنین در سال ۱۳۷۹ قمری در مؤتمر اسلامی بیتالمقدس شرکت نمود و از آنجا به اشاره
آیتالله العظمی بروجردی (قدسسرهالشریف) به
مصر رفت تا از
شیخ شلتوت، رئیس
دانشگاه الازهر مصر به خاطر به رسمیتشمردن مذهب تشیع در آن کشور تشکر کند.
در سال ۱۳۵۳ شمسی،
پاپ رهبر کاتولیکهای جهان، توسط سفارت
واتیکان در
تهران دوازده مسئله مشکل کلامی را از ایشان استعلام و استفسار نمود که ایشان به آنها پاسخ داد، که بعدها در کتاب «قاب قوسین» منتشر گردید.
آیتالله
کمرهای از حافظهای قوی، کلامی نافذ و روحی سرشار از عطوفت و مهربانی برخوردار بود، همچنین نسبت به وقت و ارزش آن، به خوبی آگاه بود و در همه احوال، در منزل، مسجد، مسافرت، در منزل دوستان، به مطالعه و نوشتن مشغول بود. علاقه شدیدی به
اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسّلام) داشت و همهساله در دهه اول
محرم، مراسم
سوگواری حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) را برگزار میکرد.
آیتالله میرزا خلیل
کمرهای پس از مدت پنجسال بیماری که بارها در این مدت از سوی امام خمینی (قدسسره) مورد تفقد قرار گرفت، در مهرماه سال ۱۳۶۳ شمسی وفات یافت.
پیکر ایشان پس از انتقال به قم، در حجره کنار مرقد شهید
شیخ فضلالله نوری واقع در صحن بزرگ
حرم کریمه اهلبیت،
حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) به خاک سپرده شد.
به مناسبت ارتحال آن عالم ربانی از سوی آیات عظام
گلپایگانی و
نجفی مرعشی (قدسسرهما) مجالس بزرگداشتی برگزار گردید.
مجله افق حوزه، ۱۵ آذر ماه ۱۳۹۱، شماره ۳۵۲، برگرفته از مقاله «آیتالله میرزا خلیل کمرهای»، تاریخ بازیابی ۹۸/۰۱/۱۰.