خلود
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خلود به معنای جاودانگی ،یکی از اوصاف
جهان آخرت و دنیای بعد از
مرگ است؛ و در
قرآن به
خلود بهشتیان و جهنمیان تصریح شده است.
بیشتر
اهل لغت، کلمه «
خلود» را به معنای دوام، بقا و
جاودانگی دانستهاند و
طول عمر را از باب تشبیه،
خلود خواندهاند.
برخی نیز آن را به معنای بقا و طول عمر دانسته و از باب تشبیه به معنای حیات جاودان به کار بردهاند.
قرآن به صراحت بیان میکند که آدمیان در جهان آخرت در
بهشت یا
جهنم جاودانهاند و تعابیر گوناگونی- همانند
خلود، اقامت، قرار و مکث- را برای این معنا به کار میبرد. «
خلود» در
آیات قرآنی، در قالبهای مختلف وصفی، فعلی و مصدری، برای جاودانگی در بهشت و دوزخ به کار رفته است. گاه
قرآن به صراحت بیان میدارد که
اهل جهنم هیچ گاه از
عذاب جهنم رها نمیشوند و بهشتیان، جاوداناند.
کسانی که بنابر آیات
قرآنی در
دوزخ جاودان خواهند بود، عبارتاند از: ۱.
کافران ؛ ۲.
منافقان ؛ ۳. آنان که غرق در گناهاند.
؛ ۴. آنان که کسی را به ناحق و عمدی بکشند.
؛ ۵.
ربا خواران
؛ ۶.ستمگران
؛ ۷. کسانی که
میزان اعمالشان سبک است
؛ ۸. گنهکاران.
از این آیه و قرائن موجود در آن بسیاری از مفسران تصریح کردهاند که گناه آن گاه مایه جاودانگی در دوزخ است که از نافرمانی در
توحید ریشه گیرد
پس اگر ایراد شود که به مقتضای بودن ثواب به تفضل و عقاب به استحقاق و عدل لازم اید ظلم در
خلود کفار، زیرا که ایام معدوده در دنیا تمرد کرده بر کفر بودند و نافرمانی نموده اندپس نعذیب ایشان به طریق
خلود و دوام منافی عدل و زاید بر مقدار استحقاقاشان است.
پاسخ :
جواب از این ایراد این است که می گوییم اعمال و قبایچ چند قسمند بعضی افعال اعضاء و جوارح ظاهریه اند و بعضی باطنیه و بعضی قوا و مشاعر عقلیه. بر هر یک از اینها به جعل الهی تکلیفی بار است. اندازه بار آن به قدر ضعف و قوت آن است پس باید تکلیف اعضاء باطنه از تکلیف اعضاء ظاهره اتم و جزاء آن نیز اکمل و اقوم باشد.چنانچه در طاعات نیز چنین است.این مطلب در نزد عرفا به اسرار الهیه کمال وضوح دارد.
از مجموع آیات مطرح شده فهمیده میشود که
کفار و بی ایمانان در دوزخ و جاوداناند؛ همه علمای
امامیه بر آناند که
تهدید به جاودانگی در دوزخ تنها متوجه کفار است و
مؤمنان گناهکار را در برنمی گیرد.این مؤمنان پس از آنکه در
عذاب الهی از گناهان خویش پاک میشوند، از دوزخ برون میآیند و به بهشت میروند.
اهل حدیث و
مرجئه (مرجئه) نیز با این باور امامیه همراهاند؛ اما
معتزله بر آناند که تهدید به
خلود هم مؤمنان را میپوشاند و هم کافران را. (
معتزله ) دستهای از
خوارج به نام «
وعیدیه » هر
گناه کبیرهای را مایه جاودانگی در دوزخ شمردهاند.
امام خمینی ضمن تقریر
خلود عذاب از دیگران،
خلود در آتش را از
ضروریات دین میداند
و معتقد است علت
خلود در
جهنم زوال
ایمان به واسطه بعضی از
ملکات نفسانی است.
رویکرد امام خمینی به مسئله
خلود در عذاب به گونهای است که تنها به بیان شرایط، الزامات و ویژگیهای
مخلدین در آتش منحصر نمیشود بلکه در کنار آن به بیان علت عدم تحمل عذاب آخرت، همچنین راههای خلاصی از آتش جهنم نیز اشاره میکند. امام خمینی خاموشی نور
فطرت را دلیلی بر
خلود عذاب و آتش میداند و معتقد است خلوت در جهنم تابع انطفاء نور فطرت است.
اگر
انسان از خود غفلت کند و در صدد اصلاح نفس برنیاید و حجابهای معتقد بر
قلب او بنشیند، نور فطرت به کلی خاموش میشود و
مخلد در ارض طبیعت میگردد که باطن آن در عالم دیگر جلوه آن
خلود در عذاب جهنم است.
پس اگر انسان کسب
رذایل کند و تحت تربیت
شیطان باشد، یک موجود شیطانی میشود که دیگر نجات برای او محال است و در جهنم
خلود مییابد؛
اما اگر فطرت
توحید باقی باشد، مورد
شفاعت و رحمت ارحم الراحمین قرار میگیرد به این بیان که نور فطرت ظاهر شده و با نور شافع اکبر مزدوج گردیده و به جذبه نور احدی به نور فطرت توحیدی مجذوب میشود و مشمول شفاعت میگردد و از
خلود در جهنم رهایی مییابد.
گناهکاران اگر گناهکاری آنان
ایمان را از میان نبرد و موجب انکار ضروری
دین نشود، سرانجام از دوزخ میرهند.
قرآن کریم گواهی میدهد که پای فشاری بر زشتکاری و گناهکاری، مایه انکار آیات الهی است.
تنها گناهی که بدون
توبه بخشوده نمیشود،
شرک است؛ اما دیگر گناهان بسا که بی توبه مشمول بخشایش الهی شوند
و از گذر
شفاعت شفیعان (شفاعت) محو گردند.
•
فرهنگ شیعه، ج۱، ص۲۳۵، برگرفته از مقاله«خلود». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی