• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خلف بن ابی القاسم براذعی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بَراذِعی‌، ابوسعید خلف‌ بن‌ ابی‌ القاسم‌ اسدی‌ قیروانی‌ (د ح‌۴۳۸ق‌/ ۱۰۴۶م‌)، فقیه‌ مالکی‌ سده چهارم، و مؤلف‌ کتاب‌ التهذیب‌ که‌ در میان‌ مالکیان‌ غرب‌ اسلامی‌ از جایگاه‌ ارزشمندی‌ برخوردار است‌.



در قیروان به دنیا آمد.
درباره زمان تولدش اطلاعی در دست نیست. به نوشته ابن خلکان او استاد ابن عبدالبِرّ (متولد ۳۶۸) بود.
اگر این گفته درست باشد، احتمالاً ولادت وی در اواخر نیمه اول سده چهارم بوده است.
به گزارش ابن منظور، براذعی برای کسب علم، به دمشق سفر کرد. تاریخ این مسافرت و نام استادان او در دمشق و همچنین زمان بازگشتش به قیروان مشخص نیست.


او نزد دو تن‌ از مشایخ‌ بزرگ‌ مالکی‌ زمان‌، ابن‌ ابی‌ زید و ابوالحسن‌ قابسی‌، به‌ تحصیل‌ فقه‌ پرداخت‌. به‌ تقریب‌ با درگذشت‌ ابن‌ ابی‌ زید در ۳۸۶ق‌، براذعی‌ راهی‌ سفر شد و در مصر و دمشق‌ در محضر درس‌ استادانی‌ همچون‌ ابوالقاسم‌ عبیدالله‌ بن‌ محمد ابن‌ خلف‌، ابوبکر مهندس‌، عبدالوهاب‌ کلابی‌، ابوبکر احمد بن‌ خطاب‌، ابوبکر ابن‌ ابی‌ الحدید و عبدالله‌ بن‌ محمد بن‌ هلال‌، حضور یافت‌ و از آن‌ها بهره‌ برد.
[۴] ابن‌ عساکر، علی‌، تاریخ‌ مدینة دمشق‌، ج۵، ص۶۶۹، عمان‌، دارالبشیر.

استادان براذعی در قیروان عبارت بودند از: ابوبکر هبة‌الدین عقبه که براذعی مسائل فقهی و کتاب مدوّنه درباره فقه مالکی را نزد او فرا گرفت؛ و ابومحمد بن ابی زید که براذعی از اصحاب سرشناس او به شمار می‌آمد.


براذعی‌ پس‌ از چندی‌، با اندوخته‌هایی‌ علمی‌، به‌ قیروان‌ بازگشت‌ و به‌ تدریس‌ و تألیف‌ پرداخت‌ و آثار بسیاری‌ نگاشت‌ که‌ از مهم‌ترین‌ آنها کتاب‌ التهذیب‌ فی‌ اختصار المدونة است‌. براذعی‌ در این‌ دوره‌، ظاهراً به‌ سبب‌ ارتباط نزدیک‌ با حاکمان‌ عبیدی‌ که‌ بر اهل‌ سنت‌ سخت‌ می‌گرفتند، با بی‌مهری‌ دیگر عالمان‌ و بزرگان‌ قیروان‌ رو به‌ رو گشت‌. همچنین‌ گفته‌ شده‌ است‌ که‌ طالبان‌ علم‌ به‌ سبب‌ شعری‌ که‌ او در تأیید نسب‌ بنی‌ عبید (فاطمیان‌) سروده‌، و به‌ نوعی‌ از ایشان‌ جانبداری‌ کرده‌ بوده‌ است‌، به‌ او نزدیک‌ نمی‌شدند. از سویی‌ این‌ امر سبب‌ گشت‌ تا فقیهان‌ و بزرگان‌، آثار او را به‌ غیر از التهذیب‌، «طرح‌» کنند و عملاً او را به‌ انزوای‌ علمی‌ بکشانند؛ انزوایی‌ که‌ در نهایت‌ منجر به‌ مهاجرت‌ او از قیروان‌ به‌ صقلیه‌ (سیسیل‌) شد.
اما آنچه‌ درباره ارتباط براذعی‌ با دربار حاکمان‌ قیروان‌ و نیز تأیید او از بنی‌ عبید گفته‌ شده‌، جای‌ تأمل‌ دارد؛ زیرا در قیروان‌، عملاً دهة ۶ از سدة ۴ق‌ زمان‌ افول‌ قدرت‌ عبیدیان‌ به‌ حساب‌ می‌آید و این‌ زمانی‌ است‌ که‌ براذعی‌ دوره نوجوانی‌ خویش‌ را سپری‌ می‌کرده‌ است‌ و این‌ امر تا حدی‌ قبول‌ روایت‌ یاد شده‌ را دشوار می‌کند. برخی‌ نیز علت‌ عدم‌ اشتهار براذعی‌ در قیروان‌ و طرد او توسط بزرگان‌ قوم‌ را قدرناشناسی‌ نسبت‌ به‌ استادش‌ ابن‌ ابی‌ زید و اهانت‌ به‌ وی‌ دانسته‌اند. که‌ البته‌ دباغ‌ به‌ توضیح‌ و نقد این‌ سخن‌ پرداخته‌، و با دفاع‌ از براذعی‌ چنین‌ نسبتی‌ را ناروا دانسته‌ است‌.
[۱۴] دباغ‌، عبدالرحمان‌، معالم‌ الایمان‌، ج۳، ص۱۸۶-۱۸۷، قاهره‌، ۱۳۲۰ق‌.

براذعی‌ در صقلیه‌ با راه‌یابی‌ به‌ دربار سلاطین‌ وقت‌، توانست‌ به‌ معرفی‌ اثر خود بپردازد و در آن‌جا شهرت‌ فراوانی‌ به‌ دست‌ آورد. در برخی‌ منابع‌ آمده‌ است‌ که‌ براذعی‌ آثارش‌ را در دوره اقامتش‌ در صقلیه‌ تألیف‌ نموده‌ است‌ که‌ بنابر آنچه‌ گفته‌ شد، چندان‌ قابل‌ پذیرش‌ نمی‌نماید. ابن‌ فرحون‌ صورت‌ برخی‌ از استفتائات‌ اهل‌ صقلیه‌ از وی‌ را درج‌ کرده‌ است‌.
[۱۹] ابن‌ فرحون‌، ابراهیم‌، درة الغواص‌، ص۱۴۰، به‌ کوشش‌ محمد ابواجفان‌ و عثمان‌ بطیخ‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵م‌.
[۲۰] ابن‌ فرحون‌، ابراهیم‌، درة الغواص‌، ص ۱۸۴، به‌ کوشش‌ محمد ابواجفان‌ و عثمان‌ بطیخ‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵م‌.
[۲۱] ابن‌ فرحون‌، ابراهیم‌، درة الغواص‌، ص ۲۹۵، به‌ کوشش‌ محمد ابواجفان‌ و عثمان‌ بطیخ‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵م‌.

براذعی پس از بازگشت به قیروان به تألیف پرداخت، اما اوضاع قیروان، به علت حکومت فاطمیان در آن‌جا و مخالفت علما با آنان و درگیریهای مذهبی، به او مجال ادامه کار نداد.
علمای قیروان او را به داشتن پیوندهای دوستی با سلاطین فاطمی متهم و به سوزاندن کتابهای او حکم کردند.
[۲۳] عبدالهادی تازی، جامع القرویین، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۲۰، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.
[۲۵] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۳۱۱، بیروت ۱۹۸۶.

او قیروان را به قصد صقلیّه (جزیره سیسیل) ترک کرد و چون مذهب مالکی در صقلیه در حال رشد بود، با حمایت سلطان آنجا، به تألیف کتابهای فقهی مالکی پرداخت.


درباره مقام‌ علمی‌ براذعی‌، افزون‌ بر آنکه‌ کتاب‌ التهذیب‌ او و جایگاه‌ آن‌ در میان‌ آثار مالکی‌، خود نشان‌ از پایه وی‌ دارد، باید گفت‌ که‌ آراء فقهی‌ او در جای‌ جای‌ آثار فقهی‌ مالکی‌ بازتاب‌ یافته‌ است‌.
[۲۷] ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۵، ص۳۶۶، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
[۲۸] ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۶، ص۲۳۷، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.



تاریخ درگذشت براذعی معلوم نیست.
متقدمان از جمله قاضی عیاض در این خصوص سکوت کرده‌اند و دیگران نیز به او تأسی نموده‌اند.
[۳۲] ابن فرحون، الدیباج المذهب فی معرفة علماء المذهب، ج۱، ص۳۴۹، چاپ محمد احمدی، قاهره (بی تا).

متأخران، از جمله بغدادی،
[۳۳] اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج۱، ص۳۴۷ـ ۳۴۸، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
سال درگذشت او را ۴۰۰، کحاله،
[۳۴] عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۴، ص۱۰۶، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۳۷۶).
۴۳۰ و زرکلی
[۳۵] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۳۱۱، بیروت ۱۹۸۶.
و بروکلمان ، ۳۷۲ ثبت کرده‌اند.
تاریخ اخیر قطعاً درست نیست، زیرا زرکلی و بروکلمان سال پایان تألیف تهذیب را با سال پایان عمر مؤلف درآمیخته‌اند.
به گفته زرکلی،
[۳۶] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۳۱۱، بیروت ۱۹۸۶.
براذعی در سالهای پایان عمر به اصفهان مهاجرت کرد و در آن‌جا به تدریس پرداخت و همان‌جا درگذشت.
بر اساس‌ آنچه‌ در نسخه‌ای‌ از کتاب‌ التهذیب‌ او (در كتابخانه ازهريه‌) آمده‌، براذعی‌ در ۴۳۸ق‌ در قیروان‌ درگذشته‌ است‌.
[۳۷] فاسی‌، محمدعابد، فهرس‌ مخطوطات‌ خزانة القرویین‌، ج۱، ص۳۰۷، مغرب‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.
از این‌رو، باید گفت‌ که‌ وی‌ در اواخر عمر به‌ موطن‌ خود بازگشته‌ بوده‌ است‌.
[۳۸] زرکلی‌، الاعلام‌، ج۲، ص۳۱۱.



بیشتر آثار فقهی براذعی درباره کتاب مدوّنه اثر سُحنون (متوفی ۲۵۹)، رایجترین متن فقه مالکی در مغرب، است.
این کتابها عبارت‌اند از: التهذیب فی اختصار المدوّنة، که برخی زواید و همچنین افزوده های استادش ابومحمد را از آن حذف کرده است.
احسان عباس از براذعی در مقدمه آن نقل کرده است که این کتاب آسانترین مأخذ برای فراگیری فقه است و در نگارش آن راه ایجاز انتخاب شده است.
التهذیب را از منابع مهم فقه در مغرب به شمار آورده‌اند.
براذعی این کتاب را در ۳۷۲ به پایان رسانده است.
براذعی‌ آثار مهمی‌ تألیف‌ نمود که‌ از آن‌ جمله‌ است‌: اختصار الواضحة (اختصار الواضحات)؛ التمهید لمسائل المدوّنة؛ الشرح‌ و التمامات‌ لمسائل‌ المدونة؛ التمهید لمسائل‌ المدونة؛ و نیز کتابی‌ به‌ شیوه مشیخه‌ که‌ در آن‌ از مشایخی‌ نام‌ برده‌ که‌ آنها را ملاقات‌ کرده‌، و از آن‌ها علم‌ اندوخته‌ بوده‌ است‌.
[۴۴] شکیب‌ ارسلان‌، الحلل‌ السندسیة، ج۲، ص۱۷۰، قاهره‌، ۱۳۵۵ق‌.
[۴۵] ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۶، ص۴۴۸، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
[۴۶] ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۶، ص۴۶۷، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
[۴۷] ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۸، ص۳۷۴، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.

اما آنچه‌ سبب‌ شهرت‌ براذعی‌ گشته‌، تألیف‌ کتاب‌ التهذیب‌ است‌ که‌ مؤلف‌ در آن‌ برخلاف‌ روش‌ استادش‌ ابن‌ ابی‌ زید، و در تبعیت‌ از شیوه المدونه‌، به‌ ترتیب‌ِ موضوعات‌ پرداخته‌، و اضافات‌ ابن‌ ابی‌ زید را حذف‌ کرده‌ است‌. این‌ اثر تألیفی‌ مستقل‌ از المدونه‌ است‌ و با اثر استادش‌ اختلاف‌ فراوان‌ دارد و حتی‌ در برخی‌ موارد، سلسله‌ سندش‌ به‌ المدونه‌، با اسانید ابن‌ ابی‌ زید کاملاً متفاوت‌ است‌.
[۴۸] دباغ‌، عبدالرحمان‌، معالم‌ الایمان‌، ج۳، ص۱۸۴-۱۸۶، قاهره‌، ۱۳۲۰ق‌.
ابن‌ خلدون‌
[۴۹] ابن‌ خلدون‌، مقدمة، ج۳، ص۱۰۵۸-۱۰۵۹، قاهره‌، ۱۳۸۷ق‌.
ضمن‌ ذکر این‌ اثر در میان‌ آثار مهم‌ مالکی‌ِ مورد توجه‌ در قیروان‌، یادآور می‌شود که‌ این‌ کتاب‌، به‌ عنوان‌ متنی‌ درسی‌ آموزش‌ داده‌ می‌شده‌ است‌. گویند دانش‌ اندوزان‌ تیمناً آن‌ را از حفظ می‌کردند. این‌ اثر در زمان‌ مؤلف‌ و پس‌ از او، موجب‌ مناقشات‌ بسیاری‌ شده‌ که‌ خود نشانی‌ از میزان‌ توجه‌ به‌ آن‌ است‌.
[۵۳] دباغ‌، عبدالرحمان‌، معالم‌ الایمان‌، ج۳، ص۱۸۴-۱۸۶، قاهره‌، ۱۳۲۰ق‌.
در آثار فقهی‌ نیز گاه‌ برخی‌ اشکالات‌ در نقل‌ آراء توسط او دیده‌ می‌شود که‌ از سوی‌ فقیهان‌ مورد نقد قرار گرفته‌ است‌.
[۵۴] ابن‌ عبدالرفیع‌، ابراهیم‌، معین‌ الحکام‌، ج۲، ص۳۸۸-۳۸۹، به‌ کوشش‌ محمد بن‌ قاسم‌ بن‌ عیاد، بیروت‌، ۱۹۸۹م‌.

نسخه‌های‌ بسیاری‌ از این‌ اثر در کتابخانه‌های‌ مختلف‌ جهان‌ از جمله‌ کتابخانه ازهریه مصر، احمد ثالث‌ استانبول‌، قرویین‌ فاس‌، ملی‌ پاریس‌ و چستربیتی‌ دوبلین‌ یافت‌ می‌شود.
[۵۵] ازهریه‌، فهرست‌، ج۲، ص۳۱۴.
[۵۶] فاسی‌، محمدعابد، فهرس‌ مخطوطات‌ خزانة القرویین‌، ج۱، ص۳۰۷-۳۱۲، مغرب‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.
[۵۷] Slane، ج۱، ص۱۰۵۴ -۱۰۵۱.
[۵۸] De Arberry.
[۵۹] GAS GAL، S، ج۱، ص۴۷۰-۴۷۱..
همچنین‌ بر این‌ اثر شروح‌ و تعلیقات‌ بسیاری‌ نوشته‌ شده‌ که‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ به‌ التقیید علی‌ تهذیب‌ البراذعی‌ از ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ محمد زَرویلی‌، تعلیقه‌ای‌ از ابومهدی‌ عیسی‌ وانوغی‌، الشرح‌ الصغیر و نیز الشرح‌ الکبیر علی‌ التهذیب‌ هر دو از قاسم‌ بن‌ عیسی‌ ناجی‌ اشاره‌ کرد.
[۶۰] فاسی‌، محمدعابد، فهرس‌ مخطوطات‌ خزانة القرویین‌، ج۱، ص۳۱۲- ۳۱۸، مغرب‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.
[۶۱] Slane، ج۱، ص۱۰۵۴.
[۶۲] GAS GAL، S، ج۱، ص۴۷۱.
[۶۳] GAS GAL، S، ج۱، ص۳۰۲.



(۱) ابن‌ خلدون‌، مقدمة، قاهره‌، ۱۳۸۷ق‌.
(۲) ابن‌ عبدالرفیع‌، ابراهیم‌، معین‌ الحکام‌، به‌ کوشش‌ محمد بن‌ قاسم‌ بن‌ عیاد، بیروت‌، ۱۹۸۹م‌.
(۳) ابن‌ عساکر، علی‌، تاریخ‌ مدینة دمشق‌، عمان‌، دارالبشیر.
(۴) ابن‌ فرحون‌، ابراهیم‌، درة الغواص‌، به‌ کوشش‌ محمد ابواجفان‌ و عثمان‌ بطیخ‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵م‌.
(۵) ابن‌ فرحون‌، الدیباج‌ المذهب‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌.
(۶) ازهریه‌، فهرست‌.
(۷) دباغ‌، عبدالرحمان‌، معالم‌ الایمان‌، قاهره‌، ۱۳۲۰ق‌.
(۸) ذهبی‌، محمد، سیر اعلام‌ النبلاء، به‌ کوشش‌ شعیب‌ ارنؤوط و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
(۹) زرکلی‌، اعلام‌.
(۱۰) شکیب‌ ارسلان‌، الحلل‌ السندسیة، قاهره‌، ۱۳۵۵ق‌.
(۱۱) فاسی‌، محمدعابد، فهرس‌ مخطوطات‌ خزانة القرویین‌، مغرب‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.
(۱۲) قاضی‌ عیاض‌، عیاض بن موسی، ترتیب‌ المدارک‌، به‌ کوشش‌ احمد بکیر محمود، بیروت‌/طرابلس‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
(۱۳) قلقشندی‌، احمد، صبح‌ الاعشی‌، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۳م‌.
(۱۴) مخلوف‌، محمد، شجرة النور الزکیة، قاهره‌، ۱۳۵۰ق‌.
(۱۵) ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
(۱۶) ابن خلکان، وفیات الاعیان و ابناءالزمان، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ۱۹۷۷.
(۱۷) ابن عساکر، مختصر تاریخ دمشق، لِابن منظور، ج ۸، چاپ مأمون صاغرجی، دمشق ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۱۸) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۹) عبدالهادی تازی، جامع القرویین، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.
(۲۰) احسان عباس، العرب فی صقلیة، بیروت ۱۹۷۵.
(۲۱) عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۳۷۶).
(۲۲) محمد بن محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة فی طبقات المالکیة، بیروت (بی تا).
(۲۳) GAS GAL، S.
(۲۴) Slane.
(۲۵) De Arberry.


۱. ابن خلکان، وفیات الاعیان و ابناءالزمان، ج۷، ص۶۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸۱۹۷۷.    
۲. ابن عساکر، مختصر تاریخ دمشق، ج۸، ص۸۲، لِابن منظور، ج ۸، چاپ مأمون صاغرجی، دمشق ۱۴۰۵/۱۹۸۵.    
۳. قاضی‌ عیاض‌، ترتیب‌ المدارک‌، ج۷، ص۲۵۶.    
۴. ابن‌ عساکر، علی‌، تاریخ‌ مدینة دمشق‌، ج۵، ص۶۶۹، عمان‌، دارالبشیر.
۵. عیاض بن موسی، ترتیب المدارک و تقریب المسالک، ج۷، ص۲۵۶ ۲۵۸، ج ۷، چاپ سعید احمد اعراب، تطوان ۱۴۰۲/۱۹۸۲.    
۶. محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۲۳، چاپ شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۷. محمد بن محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة فی طبقات المالکیة، ج۱، ص۱۵۷.    
۸. ابن فرحون، الدیباج المذهب فی معرفة علماء المذهب، ج۱، ص۱۱۲.    
۹. قاضی‌ عیاض‌، ترتیب‌ المدارک‌، ج۷، ص۲۵۷.    
۱۰. ابن‌ فرحون‌، الدیباج‌ المذهب‌، ج۱، ص۱۱۲، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌.    
۱۱. ذهبی‌، محمد، سیر اعلام‌ النبلاء، ج۱۷، ص۵۲۳، به‌ کوشش‌ شعیب‌ ارنؤوط و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.    
۱۲. ابن‌ فرحون‌، الدیباج‌ المذهب‌، ج۱، ص۱۱۲، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌.    
۱۳. قاضی‌ عیاض‌، ترتیب‌ المدارک‌، ج۷، ص۲۵۸.    
۱۴. دباغ‌، عبدالرحمان‌، معالم‌ الایمان‌، ج۳، ص۱۸۶-۱۸۷، قاهره‌، ۱۳۲۰ق‌.
۱۵. ابن‌ فرحون‌، الدیباج‌ المذهب‌، ج۱، ص۱۱۲-۱۱۳، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌.    
۱۶. ذهبی‌، محمد، سیر اعلام‌ النبلاء، ج۱۷، ص۵۲۳، به‌ کوشش‌ شعیب‌ ارنؤوط و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.    
۱۷. ابن‌ فرحون‌، الدیباج‌ المذهب‌، ج۱، ص۱۱۲-۱۱۳، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌.    
۱۸. مخلوف‌، محمد، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۱۵۷.    
۱۹. ابن‌ فرحون‌، ابراهیم‌، درة الغواص‌، ص۱۴۰، به‌ کوشش‌ محمد ابواجفان‌ و عثمان‌ بطیخ‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵م‌.
۲۰. ابن‌ فرحون‌، ابراهیم‌، درة الغواص‌، ص ۱۸۴، به‌ کوشش‌ محمد ابواجفان‌ و عثمان‌ بطیخ‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵م‌.
۲۱. ابن‌ فرحون‌، ابراهیم‌، درة الغواص‌، ص ۲۹۵، به‌ کوشش‌ محمد ابواجفان‌ و عثمان‌ بطیخ‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵م‌.
۲۲. احسان عباس، العرب فی صقلیة، ج۱، ص۹۷، بیروت ۱۹۷۵.    
۲۳. عبدالهادی تازی، جامع القرویین، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۲۰، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.
۲۴. عیاض بن موسی، ترتیب المدارک و تقریب المسالک، ج۷، ص۲۵۶ ۲۵۸، ج ۷، چاپ سعید احمد اعراب، تطوان ۱۴۰۲/۱۹۸۲.    
۲۵. خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۳۱۱، بیروت ۱۹۸۶.
۲۶. احسان عباس، العرب فی صقلیة، ج۱، ص۹۷، بیروت ۱۹۷۵.    
۲۷. ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۵، ص۳۶۶، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۲۸. ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۶، ص۲۳۷، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۲۹. عیاض بن موسی، ترتیب المدارک و تقریب المسالک، ج۷، ص۲۵۸، چاپ سعید احمد اعراب، تطوان ۱۴۰۲/۱۹۸۲.    
۳۰. محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۲۳، چاپ شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.    
۳۱. محمد بن محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة فی طبقات المالکیة، ج۱، ص۱۰۵، بیروت (بی تا).    
۳۲. ابن فرحون، الدیباج المذهب فی معرفة علماء المذهب، ج۱، ص۳۴۹، چاپ محمد احمدی، قاهره (بی تا).
۳۳. اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج۱، ص۳۴۷ـ ۳۴۸، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۳۴. عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۴، ص۱۰۶، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۳۷۶).
۳۵. خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۳۱۱، بیروت ۱۹۸۶.
۳۶. خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۳۱۱، بیروت ۱۹۸۶.
۳۷. فاسی‌، محمدعابد، فهرس‌ مخطوطات‌ خزانة القرویین‌، ج۱، ص۳۰۷، مغرب‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.
۳۸. زرکلی‌، الاعلام‌، ج۲، ص۳۱۱.
۳۹. احسان عباس، العرب فی صقلیة، ج۱، ص۹۷۹۸، بیروت ۱۹۷۵.    
۴۰. ابن فرحون، الدیباج المذهب فی معرفة علماء المذهب، ج۱، ص۱۱۲.    
۴۱. احسان عباس، العرب فی صقلیة، ج۱، ص۹۸، بیروت ۱۹۷۵.    
۴۲. قاضی‌ عیاض‌، ترتیب‌ المدارک‌، ج۷، ص۲۵۷.    
۴۳. مخلوف‌، محمد، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۱۵۷.    
۴۴. شکیب‌ ارسلان‌، الحلل‌ السندسیة، ج۲، ص۱۷۰، قاهره‌، ۱۳۵۵ق‌.
۴۵. ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۶، ص۴۴۸، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۴۶. ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۶، ص۴۶۷، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۴۷. ونشریسی‌، احمد، المعیار المغرب‌، ج۸، ص۳۷۴، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۴۸. دباغ‌، عبدالرحمان‌، معالم‌ الایمان‌، ج۳، ص۱۸۴-۱۸۶، قاهره‌، ۱۳۲۰ق‌.
۴۹. ابن‌ خلدون‌، مقدمة، ج۳، ص۱۰۵۸-۱۰۵۹، قاهره‌، ۱۳۸۷ق‌.
۵۰. قلقشندی‌، احمد، صبح‌ الاعشی‌، ج۱، ص۵۵۲.    
۵۱. قاضی‌ عیاض‌، ترتیب‌ المدارک‌، ج۷، ص۲۵۷.    
۵۲. قاضی‌ عیاض‌، ترتیب‌ المدارک‌، ج۷، ص۲۵۷.    
۵۳. دباغ‌، عبدالرحمان‌، معالم‌ الایمان‌، ج۳، ص۱۸۴-۱۸۶، قاهره‌، ۱۳۲۰ق‌.
۵۴. ابن‌ عبدالرفیع‌، ابراهیم‌، معین‌ الحکام‌، ج۲، ص۳۸۸-۳۸۹، به‌ کوشش‌ محمد بن‌ قاسم‌ بن‌ عیاد، بیروت‌، ۱۹۸۹م‌.
۵۵. ازهریه‌، فهرست‌، ج۲، ص۳۱۴.
۵۶. فاسی‌، محمدعابد، فهرس‌ مخطوطات‌ خزانة القرویین‌، ج۱، ص۳۰۷-۳۱۲، مغرب‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.
۵۷. Slane، ج۱، ص۱۰۵۴ -۱۰۵۱.
۵۸. De Arberry.
۵۹. GAS GAL، S، ج۱، ص۴۷۰-۴۷۱..
۶۰. فاسی‌، محمدعابد، فهرس‌ مخطوطات‌ خزانة القرویین‌، ج۱، ص۳۱۲- ۳۱۸، مغرب‌، ۱۳۹۹ق‌/۱۹۷۹م‌.
۶۱. Slane، ج۱، ص۱۰۵۴.
۶۲. GAS GAL، S، ج۱، ص۴۷۱.
۶۳. GAS GAL، S، ج۱، ص۳۰۲.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «براذعی‌»، شماره۴۶۸۳.    
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بَراذعی»، شماره۸۶۰.    






جعبه ابزار