• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خشوع در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خُشوع ، اصطلاحی قرآنی، حدیثی و عرفانی است.



خشوع مصدری عربی است از ریشه خشع که معنای اصلی آن پایین آوردن است.
[۱] ابن‌فارس، ذیل «خشع».
بر این اساس برای آن معنای نگاه به زمین دوختن، خم‌کردن سر
[۳] ابن‌فارس، ذیل «خشع».
و نگاه خود را به زمین دوختن و هم‌زمان صدای خود را پایین آوردن
[۴] ابن‌سیده، المحکم و المحیط الاعظم، ذیل «خشع»، چاپ عبدالحمید هنداوی، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
نیز ذکر شده که همگی به‌نحوی به‌آن مفهوم اصلی برمی‌گردد.


مهم‌ترین و اصلی‌ترین مترادف واژه خشوع، «خضوع» است.
[۵] اسماعیل ‌بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، ذیل «خشع»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
واژه‌نامه‌های فارسی نیز هر دو کلمه را فروتنی کردن معنا کرده‌اند.
[۶] حسین ‌بن احمد زوزنی، کتاب المصادر، ج۱، ص۱۷۰، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۴ش.
[۷] احمد بن علی بیهقی، تاج‌المصادر، ج۱، ص۲۲۳، چاپ هادی عالم‌زاده، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۷۵ش.
لغت‌شناسان نیز معنای آن دو را نزدیک به هم دانسته‌اند، گرچه برخی معتقدند بین آن دو تفاوتهایی وجود دارد. از جمله آنکه، خشوع را فروتنی حقیقی شخص و شرط تحقق آن را خوف ناشی از اعتقاد قلبیِ خشوع‌کننده به برتر بودنِ آن‌که در برابر او خشوع می‌کند دانسته‌اند، در حالی که خضوع ممکن است صرفآ عملی ظاهری باشد و از اعتقاد قلبی و خوف حقیقی حاصل نشود.
[۹] ابن‌فارس، ذیل «خشع».
[۱۱] حسین‌ بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «خشع»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).


۲.۱ - در قرآن

در قرآن کلمه خشوع و هم‌ریشه‌های آن هفده‌بار و در شانزده آیه آمده است: یک بار به صورت مصدر؛ دوبار به صورت فعل و چهارده بار به صورت اسم فاعل در سیزده آیه.
به‌جز آیه ۳۹ فصّلت و آیه ۲۱ حشر که خشوع به ترتیب در وصف زمین و کوه به‌کار رفته، در بقیه آیات این حالت به انسان یا برخی از اعضای بدن او نسبت داده شده است. به اعتقاد مفسران، انتساب خشوع به زمین، کوه و اعضای بدن انسان کاربرد مجازی این فعل است. نسبت دادن آن به چشم یا صورت انسان نیز به‌سبب آن است که این حالت بیش‌تر در این دو بخش از بدن ظاهر می‌شود و گرنه منظور همان خشوع انسان، یعنی صاحب آن اعضا، است.
[۱۵] طبری، جامع، ذیل طه: ۱۰۸، قمر: ۷، نازعات: ۹.
[۱۶] طوسی، ذیل حشر: ۲۱، غاشیه: ۲.
[۱۷] زمخشری، ذیل فصّلت: ۳۹.
[۱۸] طباطبایی، ذیل قلم: ۴۳، معارج: ۴۴.
براین اساس، آنان خشوع صدای انسان را به ساکت شدن صدا، خشوع زمین را به خشکی و بی‌آب و علف بودن آن و خشوع چشم و صورت انسان را به ذلت وی تفسیر کرده‌اند.
[۱۹] طبری، جامع، ذیل طه: ۱۰۸، فصّلت: ۳۹، قمر: ۷.
[۲۰] طوسی، ذیل غاشیه: ۲.
چنان‌که خشوع قلب را نیز به حق‌پذیری آن و نیز تأثیرپذیریش از عظمت خداوند تفسیر کرده و آن را در مقابل «قساوت قلب» دانسته‌اند.
[۲۱] طوسی، ذیل غاشیه: ۲.
[۲۲] طباطبایی، ذیل حدید: ۱۶.

به جز آیات یاد شده از سوره‌های فصّلت و حشر، در برخی آیات منظور از خشوع حالت ترس و ذلتی است که به هنگام مشاهده هولناکی قیامت ، بی‌ایمانان را فرامی‌گیرد.
[۲۳] طبری، جامع، ذیل طه: ۱۰۸، معارج: ۴۴، نازعات: ۹، غاشیه: ۲، شوری: ۴۵، قمر: ۷.
[۲۴] طوسی، ذیل قلم: ۴۳.
در دیگر آیات، خشوع بار ارزشی یافته و حالتی پسندیده و رفتاری مؤمنانه، آن هم تنها در برابر خداوند ، است.
[۲۸] طوسی، ذیل بقره: ۴۵.
با این‌حال قرآن با لحنی توبیخ‌آمیز از مؤمنان خواسته است که در برابر خدا و کتاب آسمانی او خشوع بورزند.
[۳۰] طبری، جامع، ذیل طه: ۱۰۸، معارج: ۴۴، نازعات: ۹، غاشیه: ۲، شوری: ۴۵، قمر: ۷.
[۳۱] طوسی، ذیل حدید: ۱۶.
در آیه ۲۱ سوره حشر نیز انسانهایی که با وجود قرائت قرآن در برابر خداوند خشوع نمی‌کنند، سرزنش شده‌اند.
[۳۲] طبری، جامع، ذیل آیه.

براساس این آیات برپاداشتن نمازی که انسان را در اطاعت از فرمانهای الهی یاری رساند تنها از عهده خاشعان در برابر او ساخته است.
[۳۴] طبری، جامع، ذیل بقره: ۴۵.
[۳۵] طوسی، ذیل بقره: ۴۵.
افزون بر این، ایمان به قرآن و تدبّر در آیات آن برخشوع انسان خواهد افزود و خشوع نیز رستگاری خاشعان را به ارمغان خواهد آورد.


به‌گفته طبری ،
[۴۰] طبری، جامع، ذیل بقره: ۴۵.
این کلمه در اصل به معنای تواضع و تذلل است. چنان‌که طوسی
[۴۱] طوسی، ذیل بقره: ۴۵.
نیز، بر این اساس که در زبان عربی، زمین هموار با صفت (خاشع) یاد می‌شود، معنای محوری خشوع و کلمات مترادف آن همچون خضوع، تواضع و تذلل را «لین و سهولة» (ضعف و نرمی) دانسته است. آنان استکانة (تسلیم و سلطه‌پذیری) و اِخبات (سرفرود آوردن) را نیز مترادفِ خشوع، و استکبار و تعصب را نیز مفاهیم مخالف آن بیان کرده‌اند.
[۴۲] طبری، جامع، ذیل بقره: ۴۵.
[۴۳] طوسی، ذیل بقره: ۴۵، آل‌عمران: ۱۹۹.
برخی از این کلمات مترادف در آیات قرآن با همین کاربرد آمده‌اند.
براین اساس از مجموع آرای مفسران چنین برمی‌آید که خشوع در برابر خدا همان اطاعت از اوامر و نواهی اوست که این اطاعت بر خوف از عقاب و نیز چنان‌که از آیه ۲۱ حشر برمی‌آید، بر خشیت ناشی از درک عظمت مقام او استوار است.
[۴۷] طبری، جامع، ذیل بقره: ۴۵، انبیاء: ۹۰، مؤمنون: ۱ـ۲، احزاب: ۳۵، حدید: ۱۶، آل‌عمران: ۱۹۹، اسراء: ۱۰۶ـ۱۰۹.
[۴۸] طوسی، ذیل اسراء: ۱۰۶ـ۱۰۹، حدید: ۱۶، حشر: ۲۱.
[۴۹] زمخشری، ذیل انبیاء: ۹۰.
بنابراین خشوع با مفاهیم دیگری همچون خوف و خشیت پیوند نزدیک دارد. از همین‌رو به‌نظر طوسی، خشوع وقتی به‌عنوان صفتی پسندیده برای کسی مطرح می‌شود که به آن خو کرده باشد و آن را از روی معرفت به خدا و بدون هیچ تکلف و زحمتی انجام دهد.


در این میان، طباطبائی ،
[۵۱] طباطبائی، ذیل بقره: ۴۵، انبیاء: ۹۰، احزاب: ۳۵.
ضمن پذیرش قرابت معنایی خضوع و خشوع، در مواضع مختلف کوشیده است تا تفاوت آن دو را در مقام ظهور روشن سازد که خشوع، برخلاف خضوع که رفتاری ظاهری است و در اعضا و جوارح شخص بروز می‌کند، عملی قلبی و منشأ بروز خضوع است. براین اساس خشوع حالتی است که براثر مشاهده عظمت خدا در قلب انسان پدید می‌آید و انقطاع او را از غیر خدا سبب می‌شود.
[۵۲] طباطبائی، ذیل اسراء: ۱۰۶ـ۱۰۹، مؤمنون: ۱ـ۲، نازعات: ۹.
[۵۳] طبری، جامع، ذیل مؤمنون: ۱۰۲.
[۵۴] طوسی، ذیل آل‌عمران: ۱۹۹، مؤمنون: ۱ـ۲.
[۵۵] زمخشری، ذیل انبیاء: ۹، احزاب: ۳۵.



از مطالعه احادیث نیز برمی‌آید که هرگاه از خشوع سخن رفته، حاکی از نسبت بنده با خداست که افزون بر لفظ خشوع و هم‌ریشه‌های آن از الفاظ مشابه دیگری نیز به جای آن و یا در کنار آن برای بیان این مفهوم استفاده شده است؛ از جمله استکانة،
[۵۶] نهج‌البلاغة، خطبه ۸۳.
[۵۷] الصحیفة السجادیة، دعای۱۴۱.
ضَرْع،
[۵۸] نهج‌البلاغة، خطبه ۸۳.
اخبات
[۵۹] نهج‌البلاغة، خطبه ۸۳.
[۶۰] نهج‌البلاغة، خطبه ۹۱.
[۶۱] الصحیفة السجادیة، دعای ۱۲۹.
[۶۲] الصحیفة السجادیة، دعای ۱۹۹.
و خَنوع.
[۶۳] نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۱۶۳، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).

در این احادیث خشوع امری عقلانی، در برابر «عُجب» به عنوان کاری جاهلانه و یکی از اقسام ده‌ ‌گانه فضائل برشمرده شده است که در فضیلت اخلاقیِ عفاف ریشه دارند.
اشاره به پیوند محکم خشوع و دین‌داری نیز یکی دیگر از مطالب مطرح در احادیث است. چنان‌که ایمان واقعی به خدا جز با خشوع در برابر وی حاصل نمی‌شود و نخستین گام در خروج فرد از حوزه دین‌داری نیز از دست دادن خشوع در برابر خداست.
[۶۷] ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۲۰۲، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
بر همین اساس خشوع از نشانه‌های اهل تقوا و نیز از نشانه‌های پیروان واقعی خاندان پیامبر دانسته شده است؛ چنان خشوعی که حال ایشان را همچون حال بیماران کند.
[۶۸] نهج‌البلاغة، خطبه۱۹۳.
[۶۹] نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۵۹، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).


۵.۱ - نظر پیشوایان دین

پیشوایان دین، رعایت خشوع در برابر خداوند را خواست خود وی دانسته و مؤمنان را به رعایت این امر، به‌ویژه در خلوت خود، دعوت کرده‌اند.
[۷۱] کلینی، الکافی، ج۴، ص۱۹۹.
[۷۲] کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۷۲.
چنان‌که اظهار حالت خشوع به هنگام دعا و نیز درخواست از خداوند مبنی بر آراستگی به این حالت در دعاهایشان کاملا مشهود است.
[۷۳] الصحیفة السجادیة، دعای۱۱۷.
[۷۴] الصحیفة السجادیة، دعای ۱۲۹.
[۷۵] الصحیفة السجادیة، دعای۱۳۹.
[۷۶] الصحیفة السجادیة، دعای۱۹۹.
[۷۷] الصحیفة السجادیة، دعای۲۵۱.
[۷۸] مسلم‌ بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۸، ص۸۲، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
[۷۹] نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۱۶۳، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
[۸۰] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۱۲، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).

ازاین‌رو بر حفظ حالت خشوع به هنگام انجام دادن آیینهای عبادی، به‌ویژه نماز ، تأکید بسیار شده
[۸۱] ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۲، ص۶۴، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
[۸۲] ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، ج۱، ص۳۳۲، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی‌تا).
[۸۳] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۱۲، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
[۸۴] ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۳۰۵، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
[۸۵] ابن‌ابی‌الدنیا، کتاب الهَمّ و الحزن، ج۱، ص۹۲ـ۹۳، چاپ مجدی فتحی سید، (قاهره) ۱۴۱۲/ ۱۹۹۱.
و توصیه‌هایی نیز برای اجرای بهتر اعمال و آداب ظاهری آن‌ها ارائه شده است که ناظر بر رعایت خشوع ظاهری در این آیینهاست؛
[۸۶] علی ‌بن اسباط، نوادر علی ‌بن اسباط، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۴، در کتاب الاصول الستة عشر، همان.
[۸۷] کلینی، الکافی، ج۴، ص۴۰۱.
[۸۸] عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۲، ص۲۶۶، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
[۸۹] ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، ج۱، ص۳۳۲، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی‌تا).
[۹۰] کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۱۱.
در عین حال براساس روایتی مشهور، خشوع ظاهری در حرکات نمازگزار با خشوع قلبی وی نسبت مستقیم دارد.
[۹۱] عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۲، ص۲۶۶، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
[۹۲] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۸۵ که درباره حرکات ظاهری نمازگزار از لفظ «خضوع» استفاده کرده است، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
بر این اساس است که پیامبر اسلام خشوع در نماز را به تواضع در نماز و این‌که نمازگزار باید با تمام وجودش رو به سوی خدا بایستد معنا کرده و آن را در کنار وضو ، رکوع و سجود یکی از ارکان چهارگانه نماز دانسته است
[۹۳] نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۲۷۵، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
که بدون اجرای کامل آن‌ها نماز ناقص مانده و پذیرفته نخواهد شد و رعایت دقیق این ارکان موجب پذیرش نماز از سوی خداوند می‌شود.
[۹۴] نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۱۰۰، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
[۹۵] نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۱۵۸، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
همچنین براساس روایتی دیگر نماز عین خشوع در برابر خداوند است.
[۹۶] عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۲، ص۲۵۶، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.


۵.۲ - قلبی بودن خشوع

در روایات بر قلبی بودن خشوع تأکید بسیار و به تأثیر مستقیم خشوع قلب بر رفتار ظاهری فرد اشاره شده است، اما افراد از اکتفا به خشوع ظاهری، یعنی خشوع در جوارح بدون حضور خشوع در قلب، که از آن به خشوع نفاق یاد شده، برحذر داشته شده‌اند.
[۹۷] ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۱۵۶، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
[۹۸] ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۲۷۹، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
[۹۹] ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۳۲۱، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
[۱۰۰] کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۹۶.
چنان‌که ایشان را از افراط در خشوع ظاهری، یعنی محروم ساختن خود از لذتهای مباح زندگی، نیز نهی کرده‌اند.
[۱۰۱] نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۲، ص۱۵۴، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
[۱۰۲] نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۲، ص۱۹۳ـ۱۹۴، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
از سوی دیگر پیشوایان دین به این نکته هم اشاره کرده‌اند که هم‌نشینی با پادشاهان و دنیادوستان بر خشوع فرد تأثیر منفی خواهد داشت.
[۱۰۳] زیدنرسی، اصل زیدالنرسی، ج۱، ص۵۷، در کتاب الاصول الستة عشر من الاصول الاولیة فی الروایات و احادیث اهل‌البیت علیهم‌السلام، قم: دارالشبستری للمطبوعات، ۱۳۶۳ش.


۵.۳ - نتایج خشوع

اشاره به نتایج خشوع نیز بخش دیگری از مطالب روایات را به خود اختصاص داده است، از جمله بالارفتن مقام شخص نزد خداوند،
[۱۰۴] ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۲۶۷، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
رفع عذاب‌الهی از دیگران به‌سبب وجود اشخاص خاشع در میان آنان
[۱۰۵] احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۳، ص۳۴۵، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
و نیز کسب مقام صِدّیقان.


اخلاقیون و عارفان هم در آثار خود به خشوع توجه کرده‌اند. راغب اصفهانی
[۱۰۷] حسین‌ بن محمد راغب اصفهانی، کتاب الذریعة الی مکارم الشریعة، ج۱، ص۲۹۹، چاپ ابویزید عجمی، قاهره (۱۴۰۷/ ۱۹۸۷)، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
به ‌تفاوت تواضع و خشوع از منظر گستره عمل آن دو توجه کرده است. او خشوع را برعکس تواضع که اخلاق و نیز اعمال ظاهری و باطنی شخص را در برمی‌گیرد، مربوط به اعضا و جوارح انسان دانسته است.

۶.۱ - نظر غزالی

غزالی
[۱۰۸] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۲۷، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
خشوع را در نسبت آن با خداوند معنا می‌کند. به باور او خشوع ثمره ایمان و نتیجه یقین به عظمت مقام اوست. براین اساس وی خشوع را بر پایه معرفتی سه‌ ‌گانه استوار دانسته است: معرفت به احاطه همه جانبه خداوند بر بندگان، معرفت به عظمت مقام خداوند، و معرفت به کوتاهی انسان در امر بندگی او. این چنین است که فرد در همه حال، حتی در خلوت خود، در مقابل خداوند خاشع خواهد بود.
با این‌حال به‌دلیل جایگاه ویژه نماز در آموزه‌های اسلامی، رعایت خشوع به هنگام انجام آن، مورد توجه خاص غزالی قرار گرفته، تا آن‌جا که وی
[۱۰۹] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۱۹۴، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
خشوع را از اسرار باطنی نماز و معانی نهفته در آن دانسته است که آیین نماز برای القای آن به نمازگزار است و او باید به دنبال کشف آن باشد. بر این مبنا غزالی
[۱۱۰] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۴، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
خشوع را از اعمال و شروط قلبی نماز دانسته است که بدون رعایت آن‌ها نماز کامل نمی‌شود و هرکس به‌قدر خشوعی که در نماز دارد از نماز خود بهره معنوی خواهد برد.
[۱۱۱] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۱۷، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
[۱۱۲] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۱۹۴، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
[۱۱۳] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۱، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
[۱۱۴] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۴، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
[۱۱۵] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۱۵ـ۲۲۷، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.


۶.۲ - نظر امام خمینی

در قرآن کریم به خشوع و خضوع در پیشگاه خداوند تاکید شده‌ است؛ چنان‌که برای کسانی که در پیشگاه خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خاضع هستند، برایشان رزق کریمانه آماده می‌شود. خشوع در عرفان یکی از مقامات و منازل سلوکی معرفی شده است. امام‌ خمینی در آثار خویش از منظر اخلاقی - عرفانی به موضوع خضوع و خشوع پرداخته است. ایشان در کتاب آداب ‌الصلاة فصل مستقلی به خشوع اختصاص داده، و در آن از حقیقت خشوع و لزوم خشوع و خضوع سالک در نماز بحث کرده است.
از دیدگاه امام‌ خمینی خشوع و خضوع از جمله اموری است که برای سالک الی الله در همه عبادات به‌ویژه نماز لازم است، ایشان عبادت را نوعی خضوع می‌داند که برای خداوند صورت می‌گیرد، این نوع خضوع، ملازم اله یا خدا دانستن معبود است. به اعتقاد امام‌ خمینی تجلیات نور و عظمت حق در قلب سالک سبب خضوع می‌گردد و هر چه انوار تجلیات در قلب بیشتر تجلی کند، خضوع و عبودیت افزون می‌گردد؛ زیرا منشا خضوع و خشوع، علم و ایمان است؛ چون کسی که عظمت و جلال و جمال حق را ادراک کند، در برابر آن خاشع خواهد بود. البته علم به‌تنهایی کافی نیست، بلکه این علم باید به قلب برسد تا قلب خاشع گردد، خشوع گاهی از تجلیات جلالی و قهری و گاهی از تجلیات حبی و جمالی به دست می‌آید.
ایشان معتقد است وقتی در قلب حالت خضوع و خشوع شکل گرفت، حالت نشاطی برای شخص به وجود می‌آید که موجب قرب به‌ حق می‌گردد، همچنان ‌که اگر اوامر الهی با خشوع قلبی انجام شود، موجب قطع تصرفات شیطان می‌گردد. در بعضی روایات علامت خشوع در نماز، خضوع در جوارح دانسته شده‌ است. امام‌ خمینی ورع و تقوا را از نشانه‌های خشوع می‌داند و اظهار خشوعی را که با ورع همراه نباشد، نوعی ریا و نفاق می‌شمارد. ازاین‌رو خشوع در برابر اهل دنیا منافی خضوع و خشوع در برابر پروردگار شمرده شده‌ است؛ بنابراین نشانه کسی که ادعای خضوع قلبی در برابر خداوند دارد عدم خضوع در برابر دیگران است.
[۱۲۳] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۱۶۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) ابن‌ابی‌الدنیا، کتاب الهَمّ و الحزن، چاپ مجدی فتحی سید، (قاهره) ۱۴۱۲/ ۱۹۹۱.
(۳) ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
(۴) ابن‌سیده، المحکم و المحیط الاعظم، چاپ عبدالحمید هنداوی، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
(۵) ابن‌شعبه، تحف‌العقول عن آل‌الرسول صلی‌اللّه‌علیهم، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
(۶) ابن‌فارس.
(۷) ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی‌تا).
(۸) احمد بن محمد اشعری قمی، کتاب النوادر، قم ۱۴۰۸.
(۹) احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
(۱۰) احمد بن علی بیهقی، تاج‌المصادر، چاپ هادی عالم‌زاده، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۷۵ش.
(۱۱) اسماعیل ‌بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
(۱۲) علی ‌بن محمد خزاز رازی، کفایة‌الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، چاپ عبداللطیف حسینی کوه‌کمری خوئی، قم ۱۴۰۱.
(۱۳) خلیل ‌بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
(۱۴) حسین‌ بن محمد راغب اصفهانی، کتاب الذریعة الی مکارم الشریعة، چاپ ابویزید عجمی، قاهره (۱۴۰۷/ ۱۹۸۷)، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
(۱۵) حسین‌ بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).
(۱۶) زمخشری.
(۱۷) حسین ‌بن احمد زوزنی، کتاب المصادر، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۴ش.
(۱۸) زیدنرسی، اصل زیدالنرسی، در کتاب الاصول الستة عشر من الاصول الاولیة فی الروایات و احادیث اهل‌البیت علیهم‌السلام، قم: دارالشبستری للمطبوعات، ۱۳۶۳ش.
(۱۹) عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۲۰) طباطبائی.
(۲۱) طبری، جامع.
(۲۲) طوسی.
(۲۳) حسن ‌بن عبداللّه عسکری، معجم‌الفروق اللغویة، الحاوی لکتاب ابیهلال العسکری و جزءآ من کتاب السید نورالدین الجزائری، قم ۱۴۱۲.
(۲۴) علی ‌بن ابی‌طالب (ع)، امام اول، نهج‌البلاغة، چاپ محمد عبده، بیروت (بی‌تا).
(۲۵) علی ‌بن اسباط، نوادر علی ‌بن اسباط، در کتاب الاصول الستة عشر، همان.
(۲۶) علی ‌بن حسین (ع)، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، چاپ محمدجواد حسینی‌جلالی، قم ۱۳۸۰ش.
(۲۷) محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
(۲۸) نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
(۲۹) کلینی، الکافی.
(۳۰) محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران ۱۳۹۷.
(۳۱) مسلم‌ بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).


۱. ابن‌فارس، ذیل «خشع».
۲. خلیل ‌بن احمد، کتاب العین، ج۱، ص۱۱۲، ذیل «خشع»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.    
۳. ابن‌فارس، ذیل «خشع».
۴. ابن‌سیده، المحکم و المحیط الاعظم، ذیل «خشع»، چاپ عبدالحمید هنداوی، بیروت ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
۵. اسماعیل ‌بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغة و صحاح‌العربیة، ذیل «خشع»، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت (بی‌تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.
۶. حسین ‌بن احمد زوزنی، کتاب المصادر، ج۱، ص۱۷۰، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۴ش.
۷. احمد بن علی بیهقی، تاج‌المصادر، ج۱، ص۲۲۳، چاپ هادی عالم‌زاده، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۷۵ش.
۸. خلیل ‌بن احمد، کتاب العین، ج۱، ص۱۱۲، ذیل «خشع»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.    
۹. ابن‌فارس، ذیل «خشع».
۱۰. حسن ‌بن عبداللّه عسکری، معجم‌الفروق اللغویة، ج۱، ص۲۱۶، الحاوی لکتاب ابیهلال العسکری و جزءآ من کتاب السید نورالدین الجزائری، قم ۱۴۱۲.    
۱۱. حسین‌ بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «خشع»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).
۱۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۹.    
۱۳. طه/سوره۲۰، آیه۱۰۸.    
۱۴. حدید/سوره۵۷، آیه۱۶.    
۱۵. طبری، جامع، ذیل طه: ۱۰۸، قمر: ۷، نازعات: ۹.
۱۶. طوسی، ذیل حشر: ۲۱، غاشیه: ۲.
۱۷. زمخشری، ذیل فصّلت: ۳۹.
۱۸. طباطبایی، ذیل قلم: ۴۳، معارج: ۴۴.
۱۹. طبری، جامع، ذیل طه: ۱۰۸، فصّلت: ۳۹، قمر: ۷.
۲۰. طوسی، ذیل غاشیه: ۲.
۲۱. طوسی، ذیل غاشیه: ۲.
۲۲. طباطبایی، ذیل حدید: ۱۶.
۲۳. طبری، جامع، ذیل طه: ۱۰۸، معارج: ۴۴، نازعات: ۹، غاشیه: ۲، شوری: ۴۵، قمر: ۷.
۲۴. طوسی، ذیل قلم: ۴۳.
۲۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۹۹.    
۲۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۹۰.    
۲۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۲.    
۲۸. طوسی، ذیل بقره: ۴۵.
۲۹. حدید/سوره۵۷، آیه۱۶.    
۳۰. طبری، جامع، ذیل طه: ۱۰۸، معارج: ۴۴، نازعات: ۹، غاشیه: ۲، شوری: ۴۵، قمر: ۷.
۳۱. طوسی، ذیل حدید: ۱۶.
۳۲. طبری، جامع، ذیل آیه.
۳۳. بقره/سوره۲، آیه۴۵.    
۳۴. طبری، جامع، ذیل بقره: ۴۵.
۳۵. طوسی، ذیل بقره: ۴۵.
۳۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۶۱۰۹.    
۳۷. حشر/سوره۵۹، آیه۲۱.    
۳۸. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۲.    
۳۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.    
۴۰. طبری، جامع، ذیل بقره: ۴۵.
۴۱. طوسی، ذیل بقره: ۴۵.
۴۲. طبری، جامع، ذیل بقره: ۴۵.
۴۳. طوسی، ذیل بقره: ۴۵، آل‌عمران: ۱۹۹.
۴۴. هود/سوره۱۱، آیه۲۳.    
۴۵. حج/سوره۲۲، آیه۳۴۳۵.    
۴۶. شعراء/سوره۲۶، آیه۴.    
۴۷. طبری، جامع، ذیل بقره: ۴۵، انبیاء: ۹۰، مؤمنون: ۱ـ۲، احزاب: ۳۵، حدید: ۱۶، آل‌عمران: ۱۹۹، اسراء: ۱۰۶ـ۱۰۹.
۴۸. طوسی، ذیل اسراء: ۱۰۶ـ۱۰۹، حدید: ۱۶، حشر: ۲۱.
۴۹. زمخشری، ذیل انبیاء: ۹۰.
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۴۵.    
۵۱. طباطبائی، ذیل بقره: ۴۵، انبیاء: ۹۰، احزاب: ۳۵.
۵۲. طباطبائی، ذیل اسراء: ۱۰۶ـ۱۰۹، مؤمنون: ۱ـ۲، نازعات: ۹.
۵۳. طبری، جامع، ذیل مؤمنون: ۱۰۲.
۵۴. طوسی، ذیل آل‌عمران: ۱۹۹، مؤمنون: ۱ـ۲.
۵۵. زمخشری، ذیل انبیاء: ۹، احزاب: ۳۵.
۵۶. نهج‌البلاغة، خطبه ۸۳.
۵۷. الصحیفة السجادیة، دعای۱۴۱.
۵۸. نهج‌البلاغة، خطبه ۸۳.
۵۹. نهج‌البلاغة، خطبه ۸۳.
۶۰. نهج‌البلاغة، خطبه ۹۱.
۶۱. الصحیفة السجادیة، دعای ۱۲۹.
۶۲. الصحیفة السجادیة، دعای ۱۹۹.
۶۳. نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۱۶۳، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
۶۴. ابن‌شعبه، تحف‌العقول عن آل‌الرسول صلی‌اللّه‌علیهم، ج۱، ص۱۶۱۷، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.    
۶۵. ابن‌شعبه، تحف‌العقول عن آل‌الرسول صلی‌اللّه‌علیهم، ج۱، ص۴۰۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.    
۶۶. ابن‌شعبه، تحف‌العقول عن آل‌الرسول صلی‌اللّه‌علیهم، ج۱، ص۳۰۴، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.    
۶۷. ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۲۰۲، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۶۸. نهج‌البلاغة، خطبه۱۹۳.
۶۹. نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۵۹، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
۷۰. احمد بن محمد اشعری قمی، کتاب النوادر، ج۱، ص۲۲، قم ۱۴۰۸.    
۷۱. کلینی، الکافی، ج۴، ص۱۹۹.
۷۲. کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۷۲.
۷۳. الصحیفة السجادیة، دعای۱۱۷.
۷۴. الصحیفة السجادیة، دعای ۱۲۹.
۷۵. الصحیفة السجادیة، دعای۱۳۹.
۷۶. الصحیفة السجادیة، دعای۱۹۹.
۷۷. الصحیفة السجادیة، دعای۲۵۱.
۷۸. مسلم‌ بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۸، ص۸۲، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
۷۹. نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۱۶۳، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
۸۰. احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۱۲، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
۸۱. ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۲، ص۶۴، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۸۲. ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، ج۱، ص۳۳۲، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی‌تا).
۸۳. احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۷، ص۱۲، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
۸۴. ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۳۰۵، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۸۵. ابن‌ابی‌الدنیا، کتاب الهَمّ و الحزن، ج۱، ص۹۲ـ۹۳، چاپ مجدی فتحی سید، (قاهره) ۱۴۱۲/ ۱۹۹۱.
۸۶. علی ‌بن اسباط، نوادر علی ‌بن اسباط، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۴، در کتاب الاصول الستة عشر، همان.
۸۷. کلینی، الکافی، ج۴، ص۴۰۱.
۸۸. عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۲، ص۲۶۶، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
۸۹. ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، ج۱، ص۳۳۲، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت، بی‌تا).
۹۰. کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۱۱.
۹۱. عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۲، ص۲۶۶، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
۹۲. احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۸۵ که درباره حرکات ظاهری نمازگزار از لفظ «خضوع» استفاده کرده است، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
۹۳. نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۲۷۵، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
۹۴. نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۱۰۰، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
۹۵. نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۱۵۸، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
۹۶. عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۲، ص۲۵۶، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
۹۷. ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۱۵۶، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۹۸. ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۲۷۹، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۹۹. ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۳۲۱، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۱۰۰. کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۹۶.
۱۰۱. نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۲، ص۱۵۴، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
۱۰۲. نعمان ‌بن محمد قاضی نعمان، دعائم‌الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۲، ص۱۹۳ـ۱۹۴، چاپ آصف ‌بن علی‌اصغر فیضی، قاهره (۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵)، چاپ افست (قم، بی‌تا).
۱۰۳. زیدنرسی، اصل زیدالنرسی، ج۱، ص۵۷، در کتاب الاصول الستة عشر من الاصول الاولیة فی الروایات و احادیث اهل‌البیت علیهم‌السلام، قم: دارالشبستری للمطبوعات، ۱۳۶۳ش.
۱۰۴. ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، ج۸، ص۲۶۷، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
۱۰۵. احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، ج۳، ص۳۴۵، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
۱۰۶. علی ‌بن محمد خزاز رازی، کفایة‌الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۲۵۷۲۵۸، چاپ عبداللطیف حسینی کوه‌کمری خوئی، قم ۱۴۰۱.    
۱۰۷. حسین‌ بن محمد راغب اصفهانی، کتاب الذریعة الی مکارم الشریعة، ج۱، ص۲۹۹، چاپ ابویزید عجمی، قاهره (۱۴۰۷/ ۱۹۸۷)، چاپ افست قم ۱۳۷۳ش.
۱۰۸. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۲۷، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۱۰۹. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۱۹۴، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۱۱۰. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۴، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۱۱۱. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۱۷، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۱۱۲. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۱۹۴، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۱۱۳. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۱، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۱۱۴. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۴، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۱۱۵. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۱، ص۲۱۵ـ۲۲۷، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
۱۱۶. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۲۵۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۱۷. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۴۸۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۱۸. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۱۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۱۱۹. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۱۳-۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۲۰. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۲۸۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۲۱. خمینی، روح‌الله، سرّ الصلاة، ص۹۸-۹۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۲۲. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۱۳-۱۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۲۳. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۱۶۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خشوع در قرآن»، شماره۷۰۸۴.    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار