خرساباد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خُرساباد، محوطهای باستانی در
کردستان عراق و در شمال شرق
موصل است.
شهرت و اهمیت این روستا به سبب وجود بقایای دژ و شهر معروف سارگن دوم (به
آشوری: شروکین، حک: ۷۲۲ یا ۷۲۱ـ۷۰۵م)، امپراتور
آشور جدید است که نزد باستان شناسان و محققان به دور ـ شروکین (دژ سارگن) معروف است. سارگندوم که در آغاز
سلطنت چند سالی شهر کالح (
نمرود) را مرکز حکمروایی خود قرار داده بود، در بین سالهای ۷۱۷ تا ۷۰۵ پیش ار میلاد تصمیم گرفت مرکز سیاسی و اداری کشور را در منطقه حاصلخیز خرساباد برپا کند. به این ترتیب شهر و دژ و قصر دور ـ شروکین در این منطقه بنا شد.
نقشه شهر تقریباً مربع، به ضلع حدود ۱۸۰۰ متر، بود و با دو حصار بیرونی به طول حدود هفت هزار متر و هفت دروازه و نیز برج و بارو و حصار درونی در بخش شمالشرقی که کاخ
ها و معابد را دربر میگرفت، محصور شده بود. ارگ سلطنتی، در بلندترین نقطه به ارتفاع چهارده تا هجده متر، مشتمل بود بر کاخ سارگن و ساختمانهای باشکوه مقامات بلندپایه و یک زیگورات با دیوارهای رنگین و
معبد رب النوع نبو که مجموعه کاملی را تشکیل میدادند. محوطه کاخ
ها و معابد از هم مجزا بودند و یک پل آن
ها را به هم متصل میکرد. امپراتوران
آشور وظایف دنیوی و آیینی را با هم انجام میدادند، ولی در شهر سارگن اولویت با فضاهای سیاسی و اداری بود و بناهای آیینی، فرعی و منضم به کاخ
ها بودند.
در خرساباد دیوارها تمامآ خشتی بوده و آجر صرفآ در نمای دیوارها یا برای فرش کردن کف
ها به کار رفته است.
مهمترین و چشمگیرترین آثار خرساباد، مجسمههای عظیمی است که ترکیبی از سر
انسان و پیکر
گاو (اسفنکس) را نمایش میدهد. این تندیس
ها که نماد عظمت و
قدرت امپراتوری
آشور ، و نگهبان دروازههای کاخ بودند، تا از ورود ارواح پلید جلوگیری کنند.
این تندیسهای عظیم علاوه بر تزیین، وزن طاق هلالی زینت یافته با کاشیهای الوان و براق دروازه را نیز بر گرده خود حمل میکردند. مهمترین اسناد تاریخی به دست آمده از خرساباد نقش برجسته
ها و سنگ نبشتههایی به
خط میخی آشوری است که در آن
ها فتوحات و جنگهای شاه
آشور به تفصیل روایت شده است.
ساختمان شهر در زمان حیات سارگن به پایان نرسید. او در جنگ تبال، در جنوب شرقی
ترکیه کنونی در ۷۰۵ پیش از میلاد کشته شد. جانشین او، سناخریب (حک: ۷۰۵ـ۶۸۱ق م)، علاقهای به تکمیل طرح پدر نشان نداد.
یکی از دلایل آن، نارضایی ساکنان پایتختهای قدیم
آشور چون
نینوا و
آشور و کالح از انتخاب خرساباد به پایتختی بود و سناخریب سعی در آرام کردن آن
ها داشت.
سناخریب، سارگن را که به دست دشمن کشته شده و در کاخ خود دفن نشده بود، نفرینشده خدایان میدانست و در سنگنبشتهای معروف به گناهسارگن به این موضوع اشاره کرد.
دور ـ شروکین بعد از یک دوره رونق، متروک و به مرور به ویرانهای تبدیل شد. تندیس
ها و دیگر آثار آن در زیر خروارها
خاک از دیده
ها پنهان ماند.
تا در ۱۲۵۹/۱۸۴۳ پل امیل بوتا، سرکنسول فرانسه در موصل که باستانشناس نبود اما در مناطقی چون نینوا حفاری کرده بود، به اصرار اهالی روستا که ضمن کارهای زراعی به سفال
ها و قطعات مجسمههای سنگی برخورده بودند، به آنجا رفت و کاوش را آغاز کرد. در کاوشهای بوتا، تعدادی از تندیسهای عظیمالجثه کاخ دور ـ شروکین به دست آمد که وی آن
ها را به فرانسه منتقل کرد. یکی از تندیس
ها در راه مفقود شد، اما بقیه آذین بخش غرفه
آشور موزه لوور گردیدند.
فعالیتهای بوتا کاملا علمی نبود اما منبع مناسبی برای مطالعات و حفاریهای بعدی شد.
در فاصله سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴/ ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۵، یک هیئت باستانشناسی از مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو به سرپرستی ادوارد چییرا با کاوشی گسترده در شهر و ارگ و کاخ
ها موفق به ترسیم نقشه کامل شهر شد.
بعد از چییرا، سرپرستی کاوش
ها به هنری فرانکفورت محول گردید. کشف سنگ فرشهای معابر و یک گاو ـ انسان بالدار دیگر تحت سرپرستی او صورت گرفت. بعد از وی، گوردون لود مسئول کاوشهای مؤسسه شرقشناسی شیکاگو شد. او به کمک دستیارانش، ریچاردسون و داربی، کاوشهای خود را بر روی معبد نبو متمرکز ساخت. یکی از موفقیتهای لود، کشف سنگنبشتهای در
معبد نبو بود که نام ۱۰۷ شاه
آشوری بر روی آن نقش گردیده و به فهرست سلطنتی
آشور معروف است
در حفاریهای این محوطه که در مجموع قریب به یک
قرن به طول انجامید، یکی از مهمترین پایتختهای شرق باستان کشف و بخش مهمی از هنر
آشوری شناخته شد.
(۱) هورست ولدمار جنسون، تاریخ هنر: پژوهشی در هنرهای تجسمی از سپیدهدم تاریخ تا زمان حاضر، ترجمه پرویز مرزبان، تهران ۱۳۷۹ش.
(۲) ادوارد چییرا، الواح بابل، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران ۱۳۸۶ش.
(۳) آنتون مورتگات، هنر بینالنهرین باستان: هنر کلاسیک خاور نزدیک، ترجمه زهرا باستی و محمدرحیم صراف، تهران ۱۳۷۷ش.
(۴) آنتری وایت، جهانهای گمشده، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ۱۳۸۰ش.
(۵) Dominique Charpin, "Le peche de Sargon et L'abandon de Khorsabad", Dossiers d'archeologie, no۴ (Jan ۱۹۴۴).
(۶) Xavier Faivre, "Histoire d'une fouille", ibid.
(۷) Seton Lloyd, The archaeology of Mesopotamia: from the Old Stone Age to the Persian conquest, London ۱۹۷۸.
(۸) Georges Roux, Ancients Iraq, London (۱۹۶۴).
(۹) Martin Sauvage, "La ville- forteresse de Khorsabad", Dossiers d'archeolog, ibid؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خرسایاد»، شماره۶۹۸۷.