خاندان چیویزاده
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چیویزاده، از خاندانهای مشهور و صاحبمناصب قضایی
دوران عثمانی از سده نهم تا دوازدهم است.
الیاس، بزرگ این
خاندان،
خطاط و ملقب به چیوی بود و به همین سبب، عنوان چیویزاده با نام اولاد و احفادش همراه شده است.
خاندان چیویزاده حنفیمذهب بودند.
پسران الیاس، محییالدین محمد و عبدی بودند.
وی در ۸۹۶ در ولایت مَنْتَشا (در جنوبغربی آناطولی) بهدنیا آمد.
لکنوی ،
نام پدرش را محمدبن الیاس ذکر کرده است که مدرّس
علوم دینی و نخستین استاد محییالدین بود، اما در بیشتر منابع،
نام وی محییالدین محمد و نام پدرش الیاس ذکر شده است.
محییالدین در خردسالی پدرش را از دست داد و تحت حمایت عمویش، مصطفی افندی، که با مادر او
ازدواج کرده بود، قرار گرفت و همراه او به
استانبول رفت.
وی در آنجا نزد سعدی چلپیافندی، محییالدین افندی فناریزاده، محمدپاشا و قرهبالی درس خواند و مُعید
درس قرهبالی شد.
پس از آن، در مدارس شهرهای اَدِرنه، بورسه، چورلی و
استانبول به
تدریس پرداخت.
سپس در امتحان مدرّسی یکی از مدارس ثَمان (مدارس هشتگانهای که
سلطان محمدفاتح در استانبول بنا کرد و مرکز تحصیلات عالی بود) شرکت نمود و رسالهاش ممتاز شناخته شد، اما چون در این رساله بر کتاب تغییرالتَّنقیح (در اصول فقه)، تألیف شیخالاسلام کمال پاشازاده، ایراداتی گرفته بود، مورد
غضب او قرار گرفت و از تدریس در مدارس ثمان محروم گردید؛ از اینرو، در مدرسهای در مجاورت ادرنه به تدریس پرداخت و پس از مدتی،
مدرّس مدارس ثمان شد.
محمدبن عبدالوهاببن عبدالکریم، شاهمحمدبن حزم، شیخمحرّمبن محمد، پرویز عبداللّه و احمد شمسالدین افندی قاضیزاده از شاگردان او بودند
چیویزاده در ۹۳۴ قاضی مصر و در ۹۴۴
قاضی عسکر آناطولی (بخش آسیایی
حکومت عثمانی ) شد.
او در زمان
سلطان سلیمان قانونی در ۹۴۵، بهمنصب شیخالاسلامی رسید و در ۹۴۸ یا ۹۴۹ به فرمان
سلطان از این سمت
عزل گردید.
به گزارش
کیدو ،
وی نخستین شیخالاسلام حکومت عثمانی بود که از سمت خود
عزل شد.
بعضی سبب عزل او را
انتقاد بسیار او از بزرگان
تصوف ، مانند
جلالالدین رومی و
محییالدین ابنعربی ، دانستهاند، اما به نظر برخی دیگر، فتواهای نامتعارف او از نظر
فقه حنفی (مانند مخالفت با جواز
وقفِ نُقود و نیز
مسح از روی پاپوش)، سبب اختلاف نظر وی با دیگر
علما و در رأس آنان ابوالسعود افندی شد و مجادلات بسیاری پدید آورد؛ از اینرو،
سلطان سلیمان از گروهی از
علما خواست تا فتواهای چیویزاده را بررسی کنند و پس از حکم آنان به خطای او در فتواهایش، وی را برکنار کرد.
محییالدین محمد پس از عزل، به
حج رفت و پس از بازگشت از این
سفر ، به تدریس در یکی از مدارس ثمان پرداخت.
وی در ۹۵۰ به جای ابوالسعود افندی ــکه شیخالاسلام شده بودــ قاضی عسکر رومایلی (بخش اروپایی حکومت عثمانی) شد.
محییالدین در ۹۵۴
وفات کرد و در
مقبره منسوب به
ابوایوب انصاری در استانبول به خاک سپرده شد.
طاشکوپری زاده وی را فردی
متواضع و
نیکوسیرت ،
حافظ قرآن و
مسلط بر
علم فقه و
حدیث و
تفسیر معرفی کرده است.
آثار چیوی زاده عبارتاند از:
مجموعة الفتاوی که فتواهای او به
زبان ترکی و
عربی است، الایثار لحلّ المختار فی فروع الحنفیة (المختار اثر ابنبلدحی موصلی، فقیه حنفی، متوفی ۶۸۳)، حُسْن القاری فی التجوید، میزانُ المُدَّعیین فی اِقامَةِ البَینَتَین،
رسالةٌ فی وقف الدَّراهم و الدنانیر علی رسالة ابیالسعود، رسالةٌ فی المسح علی الخُفَّین، رسالةٌ فی حَقِّ الدَّوَران (درباره سماع صوفیان) و رسالةٌ فی الحدود والتعزیر.
زرکلی رسالةٌ فی تحریر دعویالملک، در علم فقه، را نیز از تألیفات او برشمرده است.
به گفته طاشکوپری زاده،
وی بر چند کتاب حاشیه نوشته است که مشهور نیستند.
داماد چیوی زاده، حامد افندی، از عالمان مشهور بود که به منصب
شیخالاسلامی رسید.
وی در ۹۳۷ در
استانبول به دنیا آمد.
در ۹۵۰ همراه با پدرش به
حج رفت و در اثنای
سفر ، برخی متون فقهی را از
حفظ کرد.
وی علاوه بر پدرش، نزد احمدبن مصطفی طاشکوپری زاده و پرویزافندی
درس خواند
و
فقه و
حدیث و
تفسیر را از بدرالدین محمدبن محمد غَزّی آموخت و از او اجازه دریافت داشت.
از ۹۶۴ به
تدریس پرداخت و در ۹۷۱ مدرّس یکی از مدارس سلیمانیه (مجموعه مدارسی که به دستور
سلطان سلیمان قانونی بنا شد و مقام مدارس ثمان را گرفت) در استانبول شد.
وی در
محرّم ۹۷۷
قاضی شام و در پایان همان سال از سمت خود
عزل شد.
در این مدت، به سبب نحوه
سلوک خود در
قضاوت و رفتار با
مردم ، محبوبیت بسیاری کسب کرد.
چیویزاده از ۹۷۸ تا ۹۸۳ قضاوت مصر، بورسه، ادرنه و استانبول را برعهده داشت.
وی در ۹۸۳ قاضیعسکر آناطولی و در ۹۸۵ قاضی عسکر رومایلی شد، اما در ۹۸۷، بهسبب منازعهای که بین او و صدراعظم محمدپاشا رخ داد،
عزل شد.
وی در ۹۸۹ به سمت پیشین خود (قاضی عسکری رومایلی) بازگشت و در همان
سال ، همزمان با
سلطنت مراد سوم شیخالاسلام گردید.
در زمان شیخالاسلامی محمد چیویزاده، برای نخستین بار و برخلاف روال پیشین، صدراعظم وقت به درخواست
سلطان برای تبریکگویی
اعیاد و جشنها به دیدار او رفت و از آن پس این کار مرسوم شد.
منصب شیخالاسلامیِ چیویزاده تا زمان وفاتش در ۹۹۵، تداوم یافت.
وی در جوار پدرش دفن شد.
محمد چیوی زاده را فردی
متشرع ، پاکدامن، میانهرو و تأثیرگذار در رویدادهای سیاسی و اجتماعی زمان خود و حامی ستمدیدگان دانستهاند.
وی خطی بسیار نیکو داشت و مسجد و مدرسهای در استانبول بنا کرد.
این
مسجد (جامع چیویزاده) در ۱۳۶۵ش/۱۹۸۶ تجدید بنا شد.
محمد چیویزاده حاشیهای بر الاشباه و النظائر ابننُجَیم (فقیه
حنفی ، متوفی ۹۷۰) نگاشت.
بروکلمان نسخهای خطی به نام مجموعةالفتاوی را نیز از آثار او دانسته، اما مقابله آن با کتابی به همین نام از آثار پدرش، بیانگر آن است که این اثر، نسخهای ناقص از کتاب پدر اوست.
همچنین محمدبن مصطفی صوفی، مسائلِ کتاب الفتاوی اثر قاضیخان (فقیه مشهور حنفی، متوفی ۵۹۲) را به درخواست محمد چیویزاده تنظیم کرد.
محمد، پسر محمد چیوی زاده،
شاگرد و
داماد شیخالاسلام صنعاللّه افندی بود.
وی از ۱۰۱۲ به
تدریس پرداخت و در ۱۰۱۹ مدرّس یکی از مدارس سلیمانیه شد.
در فاصله سالهای ۱۰۱۹ تا ۱۰۴۳ به قضاوت
شام،
قاهره ، غَلَطه (گالاتا)، بورسه، ادرنه و استانبول رسید.
محمد چیویزاده در ۱۰۴۹ و ۱۰۵۶، هر بار به مدت چند
ماه ، قاضی عسکر آناطولی و در ۱۰۵۷ قاضی عسکر رومایلی شد.
وی در ۱۰۵۸ از این سمت برکنار گردید.
او در ۱۰۶۰ یا ۱۰۶۱ درگذشت.
پسران او عبداللّه و عطاءاللّه بودند.
عبداللّه، که
مدرّس یکی از مدارس سلیمانیه بود، در ۱۱۰۳ به مقام قضاوت رسید و قاضیقدس، شام، ادرنه و مکه و سپس قاضی عسکر آناطولی و رومایلی شد.
وی در ۱۱۳۷ درگذشت.
عطاءاللّه چیوی زاده در ۱۰۴۸ بهدنیا آمد.
وی از شاگردان شیخالاسلام عبدالعزیز افندی قره چلبیزاده بود.
عطاءاللّه در مدارس گوناگونی
تدریس نمود و در ۱۱۰۲ مدرّس یکی از مدارس سلیمانیه شد.
وی از ۱۱۰۳ تا ۱۱۱۹ قاضی ولایات گوناگون، از جمله قدس، شام و ادرنه بود و در ۱۱۱۹ مفتی
مکه شد.
وی از ۱۱۲۱ تا ۱۱۲۳
قاضی مکه و از ۱۱۲۴ تا ۱۱۲۵ قاضی استانبول و در فاصله سالهای ۱۱۲۹ تا ۱۱۳۷ دوبار قاضی عسکر آناطولی و یک بار قاضیعسکر رومایلی گردید.
او از ۱۱۳۷ در جوار قبر
ابوایوب انصاری ع
ز لت گزید و در ۱۱۳۸ درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.
وی در ۹۵۴ به مقام باش
دفترداری (
سرپرستی کل امور مالی)
حکومت عثمانی رسید و سالها صاحب این مقام بود.
او در ۹۶۰ درگذشت.
فرزندان او مصطفی، محمود و علی بودند.
مصطفی افندی از مریدان عموی خود، محییالدین
محمد چیویزاده ، بود و در مدرسه «چوپان مصطفیپاشا» تدریس میکرد.
وی در
جوانی درگذشت و در جوار مزار عمویش به خاک سپرده شد.
محمودپاشا از مدرّسان مدرسهای دینی در
طرابلس بود و سپس قاضی
شام شد.
او بعدها متولی اوقاف چندین مجموعه بزرگ، دفتردارِ (مسئول محاسبه درآمدها و هزینهها) رومایلی، والی ولایات آیدین و رودس و امین مطبخِ (خوانسالار) دربار گردید.
وی در ۹۷۸ درگذشت.
علی افندی در ۹۳۰ یا ۹۳۸ به
دنیا آمد.
در ۹۸۱ مفتی ولایت رودِس شد و از ۹۸۳ تا ۹۸۹ در مدارس گوناگونی
تدریس کرد.
وی، که از ۹۹۳ تا ۹۹۹ قاضی بورسه و استانبول بود، در ۹۹۹
گوشهنشینی اختیار کرد و به
عبادت و
علمآموزی پرداخت.
علی افندی در سال ۱۰۰۰ درگذشت و در صحن
مسجد مادرش، شریفه خاتون، به
خاک سپرده شد.
فرزند علی، عبداللّه، در ۹۷۷ به دنیا آمد.
وی در مدارس گوناگونی، از جمله دارالحدیث سلیمان و مدرسه سلیمانیه، تدریس کرد و سپس به قضاوت مناطقی از جمله بورسه، مصر، مکه، ادرنه و استانبول گمارده شد و در ۱۰۳۴ و ۱۰۳۷، و هربار در حدود یک سال، قاضی عسکر آناطولی شد.
او در ۱۰۳۹ وفات یافت و در جوار پدرش به خاک سپرده شد.
علی، فرزند عبداللّه، نیز از مدرّسان
علوم دینی (از جمله در یکی از مدارس سلیمانیه) بود و سپس
قاضی ولایت فِلِبه شد.
وی
شعر میسرود و «نظمی»
تخلص میکرد.
علی چیویزاده در ۱۰۴۴ درگذشت و در حظیره
مسجد بیتلیجه به خاک سپرده شد.
فرزند او، محمد، که در مدرسه سلیمانیه تدریس میکرد، در ۱۰۷۳ قاضی
مکه شد و در پایان همان
سال وفات کرد.
از
قرن دوازدهم به بعد اشخاص سرشناسی از خاندان چیویزاده شناخته نشدهاند.
(۱) ابنطولون، قضاة دمشق، چاپ صلاحالدین منجّد، دمشق ۱۹۵۶.
(۲) کارل بروکلمان، تاریخ الادب العربی، ج۹، نقله الی العربیة عمر صابر عبدالجلیل، (قاهره) ۱۹۹۵.
(۳) اسماعیل بغدادی، ایضاح المکنون، ج۲، در حاجیخلیفه، ج۴.
(۴) اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۲، در حاجیخلیفه، ج۶.
(۵) محمد ثریا، سجل عثمانی، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵/ ۱۸۹۰ـ۱۸۹۷، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۱.
(۶) حاجیخلیفه.
(۷) صلاحالدین محمد خیمی، فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریة: الفقه الحنفی، دمشق ۱۹۸۰ـ۱۹۸۱.
(۸) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۹۹.
(۹) احمد صدقی علی شقیرات، تاریخ مؤسسة شیوخ الاسلام فی العهد العثمانی: ۸۲۸ـ۱۳۴۱ه = ۱۴۲۵ـ۱۹۲۲م، اربد، اردن ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
(۱۰) شیخی محمد افندی، وقایع الفضلاء، در شقائق نعمانیه و ذیللری، چاپ عبدالقادر اوزجان، استانبول: دارالدعوة، ۱۹۸۹م.
(۱۱) احمدبن مصطفی طاشکوپری زاده، حدائق الشقائق (ترجمه شقائق نعمانیه)، ترجمه مجدی محمدافندی، استانبول: دارالدعوة، ۱۹۸۹.
(۱۲) احمدبن مصطفی طاشکوپری زاده، الشقائق النعمانیة فی علماء الدولة العثمانیة، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
(۱۳) محمدبن یحیی عطائی، حدائق الحقائق فی تکملة الشقائق، در شقائق نعمانیه و ذیللری، همان.
(۱۴) نجمالدین محمدبن محمد غزّی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشرة، چاپ جبرائیل سلیمان جبور، بیروت ۱۹۷۹.
(۱۵) اکرم کیدو، مؤسسة شیخ الاسلام فی الدولة العثمانیة، ترجمة هاشم ایوبی، طرابلس ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۱۶) عبدالحیبن عبدالحلیم لکنوی، الفوائد البهیة فی تراجم الحنفیة، کراچی ۱۳۹۳؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاندان چیویزاده»، شماره۵۶۳۳.