خاندان خسروانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در دوره
پهلوی شاهد خاندانهای بزرگ مختلفی هستیم که اعضای آنها جایگاه ویژهای در
حکومت پهلوی اول و دوم داشتهاند؛ از جمله این خاندانهای بزرگ میتوان به خاندان خسروانی اشاره کرد.
خانواده خسروانی یکی از سرمایهدارترین و پرنفوذترین خانوادههای ایرانی اهل
محلات بودند. سرشناسترین یا در واقع بزرگ این خاندان
میرزا محمدهاشم محلاتی است که از مالکین و منتفذین به نام محلات به حساب میآید.
او دارای چندین فرزند پسر و دختر بود، یکی از پسران او شجاعالدین بوده که در مورد او اطلاعی در دست نیست. همچنین از دختران او نیز اطلاعات و مدارکی وجود ندارد. از میان پسران او، پنج برادر تنی دارای مناصب و پستهای مختلف سیاسی و نظامی بودند که بزرگترین آنها شهابالدین و سپس مرتضی، عطاءالله، خسرو و پرویز بودند که در ادامه به هر کدام از این خسروانیها به طور جداگانه پرداخته میشود.
وی فرزند ذکور ارشد میرزاهاشم، متولد سال ۱۲۸۰ش در محلات بود که بعد از
مرگ پدر، مسئولیت
اموال و داراییهای پدر را بر عهده گرفت و از برادران خود حمایت کرد؛ به طوری که بسیاری از نویسندگان او را به اشتباه، پدر سایر خسروانیها معرفی کردند. وی که مغز متفکر خسروانیها بود، به علت مسئولیت خانوادگی که به گردن گرفت، نتوانست، از تحصیلات بالایی برخوردار شود؛ اما در مدت کوتاهی در کار تجاری موفق شد.
وی چند شرکت
مقاطعه
کاری دایر کرد و تدریجاً نفر اول محلات شد. پس از مدتی بر خود لازم دید که وارد عرصه
سیاست شود ـ البته او در جوانی مدتی در وزارت پست و تلگراف کارمند بود؛
اما بعد از مرگ پدر به محلات بازگشت؛ لذا در دوره پانزدهم
مجلس شورای ملی شرکت کرد و با شکست رقبای خود که صدرالاشرف و حشمتی بودند، وارد مجلس شد و نماینده و وکیل مردم محلات در مجلس شد. وی در دوره شانزدهم و هفدهم نیز به عنوان وکیل مردم محلات در
مجلس باقی ماند.
شهابالدین به
حسین فاطمی در زمان اقامتش در پاریس کمک مالی میکرد که موجب
دوستی صمیمانه بین این دو شد.
این دوستی و رفاقت با حسین فاطمی موجب شد که در مجلس هفدهم جانب
مصدق را بگیرد و در این زمان او روابط خوب و حسنهای را با مصدق ایجاد کرد.
وی با شکست مصدق در
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش، مدتی بیکار شد؛ اما بعد از مدت کوتاهی وابسته اقتصادی و بازرگانی و نماینده دولت در کشورهای اروپایی شد و برای انجام مأموریت خود به
ژنو سفر کرد و زندگی خود را در آنجا ادامه داد.
سپهبد
مرتضی خسروانی متولد سال ۱۲۸۴ در محلات بود که با کمک و مساعدت برادر بزرگ خود شهابالدین، به تحصیلات عالیه پرداخت، بعد از اتمام تحصیلات مقدماتی وارد
دانشکده افسری شد و پس از اتمام کامل دوره دانشکده افسری، برای گذراندن دوره هواپیمایی به
فرانسه سفر کرد و بعد از آن برای انجام دورههای تکمیلی به کشورهای
ایتالیا و
انگلیس رفت
و بعد از گذراندن دورههای تکمیلی به
ایران بازگشت.
در
سال ۱۳۳۰ با درجه سرهنگی، رئیس رکن یکم و چهارم ستاد
نیروی هوایی شد.
چهار سال بعد، یعنی در سال ۱۳۳۴ به فرماندهی تیپ مقدماتی با درجه سرتیپی و بعد از آن به فرماندهی تیپ فنی منصوب شد و در مدت کوتاه و با تلاشهایی که از خود نشان داد، به عنوان معاون
نیروی دریایی انتخاب گردید.
وی برخلاف برخی برادرانش، افسری لایق و درستکار بود.
در سال ۱۳۳۸ سرلشکر شد و دو سال بعد به ریاست دادرسی
ارتش منصوب شد.
در سال ۴۲ نیز مفتخر به گرفتن درجه سپهبدی شد. وی که افسر شریفی بود، با وجدان پاک و آگاهی به پروندهها رسیدگی میکرد و به غرضورزی
ساواک و کارکنان آن سازمان اعتنایی نمیکرد.
در این زمان که او هنوز رئیس اداره دادرسی ارتش بود، اختلاف نظراتی بین او و
سپهبد نصیری، رئیس شهربانی به وجود آمد؛ به طوری که مشاجره و اختلافات آنها به بنبست رسید و سرانجام کار آنها به شاه واگذار شد. شاه نیز از بین این دو، سپهبد نصیری را برگزید و این موجب برکناری سپهبد خسروانی از سمتش شد و با همین درجه بازنشسته گردید.
وی در سال ۱۲۹۳ در شهر محلات به
دنیا آمد و همگام با دیگر برادرانش به تحصیلات پرداخت. بعد از اتمام تحصیلات مقدماتی و متوسطه، برای ادامه تحصیل به
انگلستان رفت و وارد
دانشگاه بیرمنگام شد و موفق شد در رشته
زمینشناسی با مدرک دکتری از این دانشگاه فارغالتحصیل شود.
مدتی بعد از فارغالتحصیلی، یعنی در سال ۱۲۱۹ به ایران بازگشت و در وزارت پیشه و
هنر در اداره کل مشغول به کار شد. بعد از یک سال کار در این اداره، به
وزارت خارجه منتقل شد و سیری صعودی را در این وزارتخانه پیمود.
بعد از مدتی کار در وزارت خارجه، به عنوان دبیر اول سفارت ایران راهی پایتخت
آمریکا،
واشنگتن شد و بعد از آن به عنوان دبیر اول در
سازمان ملل متحد منصوب گردید. با روی کار آمدن
مصدق، به ایران بازگشت و به معاونت وزارت اقتصاد ملی برگزیده شد.
سال بعد، یعنی در سال ۱۳۳۲ و کنارهگیری مصدق از
حکومت، وی نماینده ایران در سازمان ملل و بعد از آن سرکنسول ایران در
هامبورگ شد. او بیشتر عمر خود را در کشورهای مختلف گذراند؛ به طوری که میشود او را یک جهانگرد دانست. بعد از مدتی وزیر مختار ایران در واشنگتن شد.
در ۱۳۴۵ برای کمک به برادرش (عطاءالله) برای رسیدن به ریاست دولت با برخی مقامات آمریکایی ارتباطاتی را ایجاد کرد
و همین امر باعث
عزل او به عنوان وزیر مختار ایران در واشنگتن شد و بعد از آن با خوب شدن روابط ایران و
مصر، او به عنوان سفیر ایران به
قاهره رفت
و سپس بعد از برکناری
محمود فروغی، وی به عنوان سفیر کبیر در آمریکا منصوب گردید.
در سال ۱۳۲۲ نیز امتیاز مجله افکار ایران را گرفت و با انتشار آن توسط عطاءالله خسروانی آن را به راه انداخت.
وی فردی کمکار و خوشگذران، زیاد متوقع و باسواد بود؛ البته ارتشبد سابق (
حسین فردوست) او را انسانی مطیع و سازشکار معرفی میکند،
او هر مقدار درآمدی که به دست میآورد، صرف خرج خود میکرد و در آخر عمر
مال و منالی نیندوخت و در دوران بازنشستگی، با حقوقش امرار معاش میکرد.
عطاءالله خسروانی در فروردین ۱۲۹۸ش در شهرستان محلات به
دنیا آمد. مدرک لیسانس
علوم اجتمایی را از
فرانسه دریافت کرد.
وی مهمترین فرد از این خاندان است که صاحب پستهای مختلف سیاسی، از جمله وزیر کار در سه
کابینه، وزیر کشور و همینطور رئیس حزب ایران نوین بود. در دوران ریاستش در
اختلاس و
غارت با برادرش هم دست بود.
در کل وی فردی منفعتطلب بود. (برای اطلاعات بیشتر به مقاله وی مراجعه شود).
پرویز خسروانی در سال ۱۲۹۹ در
تهران به دنیا آمد.
همانند سایر برادران و به حمایت برادر ارشد خود مشغول به تحصیل شد و
دیپلم خود را از دبیرستان نظام اخذ کرد.
در سال ۱۳۱۹ وارد دانشکده افسری شد و دوره افسری را در سال ۱۳۲۱ به پایان رساند. دو سال بعد به درجه سروان یکمی رسید و در سال ۱۳۲۷ درجه سروانی و چهار سال بعد درجه سرگردی را دریافت نمود و در نهایت با زرنگی و حیلهگری توانست درجه سپهبدی خود را بگیرد.
به گفته فردوست او در آستانه انقلاب حدود ۵۸ سال
سن داشت و در زمان انقلاب به
ترکیه و سپس
اسپانیا رفت و در آنجا مستقر شد.
(برای اطلاعات بیشتر به مقاله وی مراجعه شود).
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خاندان خسروانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۳۱.