• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خاندان اکبر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از خاندان‌هایی که نفوذ فوق‌العاده‌ای در جریانات سیاسی و اقتصادی کشور هم در زمان قاجار و هم به دوران پهلوی داشت، خاندان اکبر و مخصوصا فتح‌الله اکبر می‌باشد که به نخست وزیری نیز رسید. در این پژوهش به معرفی چهره‌های سرشناس این خاندان پرداخته شده است.



فتح‌الله اکبر معروف به القاب بیگلربیگی، امیرتومان، سالار افخم، سردار منصور و ‌سپهدار اعظم رشتی، ‌ در سال ۱۲۳۴ در رشت متولد شد. پدرش حاج میرزا محمدعلی خان گیلانی از ملاکین بزرگ و نامدار گیلان بود. وی تحصیلات مقدماتی را در دیار خویش فرا گرفت و پس از آن در اداره گمرات گیلان که در اجاره عموی او بود، به استخدام در آمد.
[۱] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۱۷۰، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، چاپ۱، ۱۳۸۰.
در مورد وی نقل است که در اوان نوجوانی با این‌که برادرزاده اکبرخان بیگلربیگی رشتی شخصیت متمول گیلان و اجاره‌دار گمرکات چندین ایالت بود، در فقر و تنگدستی زندگی می‌کرد.
[۲] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۴۲۷، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.

پس از درگذشت عموی ثروتمندش، ‌در حالی که تنها دو دختر از او باقی مانده بود، فتح‌الله به جای ازدواج با نامزد و دختر عمویش تصمیم گرفت با بیوه عموی خود که زنی مسن و ثروتمند بود، ‌ازدواج نماید و به این ترتیب جانشین عموی خود در اجاره‌داری گمرک شد.
[۳] بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۳، ص۵۲، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.
فتح الله خان پس از عمویش، بیگلربیگی رشت شد و گمرک رشت انزلی را که در دست بلژیکی‌ها بود، در اختیار گرفت.
فتح‌الله با دست و دل بازی و هزینه نمودن مبالغی هنگفت توانست مورد توجه ناصرالدین شاه قرار بگیرد و از همین رو از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۰ قمری با درجه امیرتومانی مدیر گمرکات خراسان، گیلان و مازندران بود که پس از چندی تمام آن‌ها را از دولت اجاره کرد و در‌اندک مدتی دارای ثروت و نفوذ فوق‌العاده شد و به لقب‌های سالار افخم و سالار اعظم ملقب گردید.
[۴] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۴۲۷، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.
و حتی موفق به دریافت نشان و تمثال همایون گردید.
سال ۱۲۷۸ش مظفرالدین شاه وزارت گمرکات را به او واگذار کرد و سه سال بعد به او لقب سالار افخم داد. در سال ۱۲۸۴ش ناصرالدین شاه به هنگام سفر سوم خود به اروپا در رشت با قبول پیشکش قابل ملاحظه‌ای او را ملقب به سردار منصور نمود.
[۵] بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۳، ص۵۲، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.

در رجب سال ۱۳۱۵ قمری هنگامی که به پیشنهاد حسینقلی خان نظام‌السلطنه وزیر وقت عدلیه و تجارت، گمرک شمال و جنوب به دو قسمت تبدیل شد، گمرک شمال به طور کامل به فتح‌الله خان بیگلربیگی واگذار گردید.
[۶] صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ص۳۶۵، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۳.

در واقع دریافت لقب در آن روزگار به واسطه نشان دادن لیاقت و یا اداره درست امور کشوری نبود، بلکه چنان که گذشت بسیار اتفاق می‌افتاد، کسانی با پرداخت مبالغ هنگفتی برای خود از شاه لقب خریداری می‌نمودند.
سردار منصور که در شهر بندر پهلوی (بندرانزلی فعلی) با سازش با اداره «لیانازف» حق مردم و صیادان فقیر انزلی را ضایع می‌کرد، با اقدام و عکس العمل مردمی مواجه شد به گونه‌ای که مردم عمال وی را از شهر بیرون راندند.
[۷] صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ص۱۵۳، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۳.


۱.۱ - فتح‌الله اکبر و مشروطه

فتح‌الله خان اکبر در اثر مسافرت‌های مکرر و متوالی به اروپا و آشنایی با زندگی آزاد مردم غربی، از طرفداران حکومت قانون و مشروطه در ایران بود با وجودی که از حمایت کامل شاه برخودار بود و همه ساله مبالغ زیادی از گمرکات ایران سود می‌برد، مع‌الوصف با آزادی‌خواهان همکاری می‌کرد و از مشروطه حمایت و جانبداری می‌کرد.
[۸] دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۴۱، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
[۹] دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۵۰، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
[۱۰] دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۵۱، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
[۱۱] دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۵۴، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
[۱۲] دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۵۵، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
و پس از آن که محمدعلی شاه به سلطنت رسید و بنای مخالفت با مشروطه را آغاز نمود، فتح‌الله به طور رسمی به آزادی‌خواهان پیوست و پس از این‌که در باغشاه دستگیر شد.
[۱۳] عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۱، ص۴۸، تهران، نشر گفتار، چاپ سوم، ۱۳۷۴.
به ناچار مجبور به ترک دیار خویش گشته، ابتدا به کلات
[۱۴] عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۱، ص۴۹، تهران، نشر گفتار، چاپ سوم، ۱۳۷۴.
فیروز کوه و سپس به سوادکوه تبعید شد و در آن‌جا چندین ماه تحت مراقبت به سر می‌برد
[۱۵] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۴۷، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.
و حتی به اروپا تبعید شد.
[۱۶] دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۸۰، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.

میرزا یحیی دولتآبادی در اثر مشهور خویش در مورد دستگیر عده زیادی از امرا و مشروطه‌خواهان از جمله سردار منصور چنین می‌نویسد: «عصر روز یک شنبه هفتم شهر جمادی‌الاولی ۱۳۲۶ قمری عضدالدوله امراء و رجال دولت را به حضور شاه می‌برد که مورد مرحمت گردند، شاه در ظاهر اظهار مرحمتی به آن‌ها کرده، اجازه مرخصی می‌دهد، هنگام مراجعت دم در باغ یک دسته قزاق آن‌ها را احاطه کرده، ‌ علاء‌الدوله و جلال‌الدوله و سردار منصور را می‌گیرند».
[۱۷] دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۱، ‌ص۲۶۱، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.

وی در جریان فتح تهران یکی از فرماندهان و افراد موثر در اردوی سپهدار تنکابنی بود که ریاست مجاهدین گیلان را برعهده داشت و هم‌چنین یکی از اعضای مجلس عالی عزل محمدعلی‌شاه بود و باز جز کمیسیونی بود که برای مطالعه و و طرح تهیه خواست ملت ایران انتخاب شد.
[۱۸] ملک‌زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۷، ص۱۲۳۷، تهران، انتشارات‌علمی، چاپ‌چهارم، ۱۳۷۳.
[۱۹] ملک‌زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۶، ص۱۲۳۷، تهران، انتشارات‌علمی، چاپ‌چهارم، ۱۳۷۳.
پس از فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان، به پاس خدماتی که انجام داده بود، ‌در اولین کابینه بدون نخست وزیر (۲۶ تیر ۱۲۸۸) وی به وزارت پست و تلگراف رسید
[۲۰] صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ص۲۷۱، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۳.
و در کابینه‌های اول و دوم سپهدار اعظم (۹ تیر ۱۲۸۸) نیز این سمت را حفظ کرد.
[۲۱] عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۶۰-۶۱، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
در اردیبهشت ۱۲۸۹ش از طرف سپهدار اعظم به وزارت عدلیه منصوب
[۲۲] عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۶۱، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
و در کابینه فرمانفرما (دی ماه ۱۲۹۴) مجددا وزارت پست و تلگراف در اختیار او قرار گرفت.
[۲۳] عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۱۱۳، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.


۱.۲ - اخذ لقب

در سال ۱۲۹۴ش سپهدار اعظم (محمدولی خان تنکابنی) به لقب تازه سپهسالار اعظم ملقب گردید و فتح‌الله خان اکبر لقب سابق وی را برای خویش اخذ کرد و عنوان سپهدار رشتی یافت.
[۲۴] موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ص۱۵۲، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.

در کابینه‌های بعدی که با رئیس‌الوزرائی سپهسالار اعظم و وثوق‌الدوله تشکیل شدند، وزارت داخله به عهده فتح‌الله خان سپهدار اعظم قرار گرفت.
[۲۵] عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۱۱۸، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
[۲۶] موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ص۱۹۵، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.
ولی در کابینه دوم وثوق‌الدوله به عنوان وزیر جنگ معرفی شد.
[۲۷] موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ص۱۲۰، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.
یکی از نقاط تاریک زندگی سیاسی فتح‌الله اکبر را باید نبرد و رویارویی با جنبش جنگل دانست. وی در هنگام تصدی وزارت جنگ مسئول نبرد با حرکت جنگل گردید و به نفع بیگانگان بر علیه هم وطنان خویش و میرزا کوچک‌خان جنگلی و یارانش دست به اقداماتی زد.
[۲۸] دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۴، ‌ص۱۸۰، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.

یحیی دولتآبادی در مورد شخصیت وی چنین می‌نویسد: «سپهدار اعظم فتح‌الله خان گیلانی شخص وطن پرستو نیکو فطرت است؛ اما اطلاعاتی را که لازمه زمامداری امروز یک مملکت می‌باشد با این همه محذورات داخلی و خارجی که موجود است، ندارد، به علاوه از خارجه‌ها محظور بسیار دارد. سپهدار به واسطه بذل و بخششی که داشته است، نامش در شمار رجال درجه اول مملکت برده می‌شود؛ اما از وقتی که املاک زیاد او در گیلان یغما رفته است، این خصیصه او هم از کار افتاده است و شاید همان نقصان دارائی به او جرات داده است که در این وقت بار چنین مسئولیت بزرگ را به دوش خود بگیرد».
[۲۹] دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۴، ‌ص۱۸۰، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.


۱.۳ - نخست وزیری فتح‌الله خان

فتح‌الله خان در سال ۱۲۹۹ش پس از کناره‌گیری مشیرالدوله، با حمایت انگلیس، از طرف احمدشاه قاجار به رئیس‌الوزرائی انتخاب گردید.
[۳۰] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۴۸، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.
وی در مجموع دو کابینه تشکیل داد که کابینه اول وی سه ماه و دوره دوم دولت وی فقط چند روز دوام داشت.
فقط پنج روز از عمر کابینه دوم رئیس‌الوزرائی سپهدار اعظم گذشته بود که مقدمات کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ش اتفاق افتاد
[۳۱] عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۱۲۷، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
و رضاخان میرپنج با عده‌ای قزاق تهران را به تصرف درآورد و هم‌چنین موسسات دولتی را اشغال نمودند و در قصر مستقر شدند. به این ترتیب دوران رئیس‌الوزرائی دوم فتح‌الله خان هم به پایان می‌رسد. البته وی با پناه بردن به سفارت انگلیس، توانست با گرفتن تامین از ظرف انگلیس‌ها از سفارت خارج و به اروپا برود.
[۳۲] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۴۹، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.


۱.۴ - حضور در مجلس شورای ملی

فتح‌الله خان سپهدار اعظم هم‌چنین دوبار در طول حیات خویش به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شد، ‌ یکبار در دور سوم از گرگان رود (طوالش)
[۳۳] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۳۲، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
و بار دیگر در دور پنجم از طرف مردم رشت به وکالت انتخاب گردید.
[۳۴] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۵۸، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.

وی پس از کودتا، به واسطه ثروت هنگفتی که داشت به زندگی شخصی و بی‌دردسری پرداخت و هر از چند گاهی مسافرت‌های خارجی را برای خویش ترتیب می‌داد، در این مدت طی دوبار مسافرت به اروپا مورد استقبال و احترام آقاخان (رهبر اسماعیلیه) ‌ قرار گرفت.
[۳۵] موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ص۲۶۸، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.

سرانجام فتح‌الله خان سپهدار اعظم در نوروز سال ۱۳۱۷ش، در سن ۸۱ سالگی در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.
[۳۶] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۴۹، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.

عاقلی در شرح حال شخصیت وی چنین می‌نویسد: «فتح‌الله اکبر مردی ساده دل و از عوام و کم سواد بود و غالبا اسرار کابینه‌های مشروطیت که در آن عضویت داشت، توسط او فاش می‌گردیدند. نسبت به سیاست انگلستان در ایران همیشه روی موافق نشان می‌داد. زبان فرانسه را در جریان مسافرت‌های مکرر خود به خارج تا حدی فرا گرفته بود».
[۳۷] عاقلی، باقر، شرح حال رجال، ج۱، ص۱۷۲.



صادق اکبر معروف به سردار معتمد، فرزند حاج میرزا مهدی‌خان گیلانی، متولد حدود ۱۲۵۰ش، ‌از ملاکین و متمولین درجه اول گیلان بوده است. پدرش از ملاکین درجه دوم گیلان بود؛ ولی خودش به واسطه ازدواج با دختر اکبرخان بیگلربیگی عموی خود، از این راه ثروت سرشاری به دست آورد.
صادق‌خان در سال ۱۳۱۰ق برای خود لقب محتشم‌الملک را دست و پا کرد و با عموزاده‌اش چند سفر به خارج نمود. در تهران با اعیان و اشراف رفت و آمد زیادی پیدا کرد. در سال ۱۳۱۷ق هنگامی که مظفرالدین شاه عازم اروپا بود، ‌ در رشت از سوی امین‌السلطان به شاه معرفی شد و با تقدیم پیشکشی قابل ملاحظه به شاه و اتابک، لقب سردار معتمد گرفت.
[۳۸] بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۳، ص۵۲، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.

بعد از مشروطیت و پیروزی آزادی‌خواهان، برای حفظ اموال و دارائی‌هایش، ‌خود را از هوادارن و در صف مشروطه‌خواهان جا زده و پول‌هایی در این راه هزینه نمود. مخصوصا خویشاوندیش با محمد ولی‌خان سپهدار تنکابنی و حضورش در جبهه او موجب گشت تا ثروتش او چند برابر شود. و در امور سیاسی هم ورود نموده حتی توانست به حکومت گیلان دست یابد.
[۳۹] عاقلی، باقر، روزشمار، ج۱، ص۷۰.

البته در جریان انقلاب شهر رشت که پیش زمینه تصرف تهران بود، بسیاری از مسئولین شهر که مهمان وی بودند، در باغ و خانه وی به قتل رسیدند؛ ولی چنانچه ملک‌زاده در کتاب تاریخ مشروطه نقل می‌کند، وی در جریان نقشه انقلابیون برای قتل مسئولین نبوده است.
[۴۰] ملک‌زاده، مهدی، تاریخ‌ انقلاب‌ مشروطیت ایران، تهران، انتشارات ‌علمی، ج۵، ص۱۰۵۹-۱۰۶۰، چاپ‌ چهارم، ۱۳۷۳.
[۴۱] ملک‌زاده، مهدی، تاریخ‌ انقلاب‌ مشروطیت ایران، تهران، انتشارات ‌علمی، ج۴، ص۱۰۵۹-۱۰۶۰، چاپ‌ چهارم، ۱۳۷۳.

در انتخابات دوره سوم از رشت به مجلس رفت،
[۴۲] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۳۱، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
و به عنوان نائب رئیس سنی مجلس انتخاب گردید.
[۴۳] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۳۵، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
در این دوره وی عضو گروه پارلمانی اعتدالی مجلس بود.
[۴۴] عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، ص۱۵۵، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.
بعد از تعطیلی مجلس، ‌به کار املاک خود رسیدگی می‌نمود. در کابینه متزلزل و ناتوان سپهدار اعظم فتح‌الله خان اکبر، که عموزاده وی بود، به وزارت پست و تلگراف منصوب شد.
[۴۵] عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۱۲۶، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
در ادوار چهارم،
[۴۶] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۴۳، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
پنجم
[۴۷] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۵۸، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
و هشتم
[۴۸] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۹۹، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
نماینده مجلس شواری ملی بود، ‌که در اواخر دوره اخیر و در سال ۱۳۱۱ش درگذشت.
[۴۹] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۱۴۱، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
دو پسر به نام‌های محمد و حسن از وی بر جای ماند که محمد اکبر سال‌ها در دربار پهلوی مشغول به خدمت به سران حکومتی بود و مدتی ریاست تشریفات را بر عهده داشت و هم‌چنین پست معاونت وزارت دربار را نیز از دیگر وظائف وی بوده است.


حسن اکبر متولد سال ۱۲۸۹ش در رشت می‌باشد، وی فرزند سردار معتمد رشتی است. تحصیلات مقدماتی را در رشت به پایان رساند. و پس از آن طی مسافرت‌های زیادی به اروپا سعی در تکمیل دانش خویش نمود؛ ولی هیچ‌گاه موفق به اخذ مدرک علمی از دانشگاه‌های اروپایی نگردید. در سن سی سالگی، برای نمایندگی مجلس کاندیدا گردید و در دوره سیزدهم موفق به کسب کرسی مجلس شورای ملی به وکالت از مردم بندر پهلوی شد.
[۵۰] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۱۶۹، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
در دوره پانزدهم نماینده حوزه فومن
[۵۱] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۱۸۷، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
و در دوره‌های شانزدهم،
[۵۲] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۲۱۶، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
هجدهم
[۵۳] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۲۳۵، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
و نوزدهم
[۵۴] فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۲۴۵، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
همواره نماینده مردم رشت در مجلس شورای ملی بود.
در جریان اعتصابات هفده آذر۱۳۲۱ش که در واقع جدال و رویارویی شاه با قوام بود و هر کدام قصد مغلوب کردن دیگری را داشت هنگامی که عده زیادی در مجلس متحصن شدند و وضعیت عمومی و امنیتی شهر به هم ریخت و غارت و چپاول زیادی صورت گرفت، به گونه‌ای که حکومت مجبور به اعلام حکومت نظامی گشت، ‌وی یکی از نمایندگانی بود که برای گفتگو با شاه انتخاب گشت.
[۵۵] مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج۸، ص۳۳۴، تهران، انتشارات علمی، چاپ اول، ۱۳۷۴.

در سال ۱۳۴۲ش و همزمان با دوره چهارم مجلس سنا، به عنوان سناتور انتخابی معرفی گشته و تا آخر عمر این عنوان را حفظ نمود. فردوست این سناتور بودن را به خاطر بی‌صداقتی و نادرستی وی می‌داند.
[۵۶] فردوست، حسین، ‌ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۶۰، تهران، اطلاعات، چاپ ششم، ۱۳۷۳.
وی که از ملاکین بزرگ گیلان به حساب می‌رفت، پس از اجرای قانون اصلاحات ارضی بخش زیادی از املاکش را از دست داد.
وی مردی بود شوخ طبع، بذله گو، محافظه‌کار و بی‌آزار که کمک به مردم از خصوصیات ذاتی او بود. در خوشگذرانی و سرگرمی افراط می‌کرد؛ به طوری که در استعمال مواد مخدر آن قدر افراط می‌کرد که جان خود را سر آن گذاشت. در اواخر عمر به سرطان خون دچار شد. با آن‌که چند بار خونش را عوض کردند، مع‌الوصف ثمر بخش نیفتاد و در سال ۱۳۵۷ و در سن ۶۸ سالگی درگذشت.
[۵۷] عاقلی، باقر، شرح حال، ج۱، ص۱۶۹.

وی یکی از دختران صارم‌الدوله مسعود، ‌پسر ظل‌السلطان را به عقد خویش در آورده بود. در مدت وکالت مجلس و سناتوری که نزدیک به سی سال به طول انجامید، ‌یک کلام صحبت نکرد و برای نمونه به یک لایحه دولت رای مخالف نداد. از دوستان شبانه محمدرضا پهلوی بود و مورد احترام شدید محمدرضا شاه بود.
[۵۸] عاقلی، باقر، شرح حال، ج۱، ص۲۸۶.
در ضمن مردی بذله‌گو و دلقک بود که موجبات سرگرمی را فراهم می‌نمود.
[۵۹] موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ‌ص۲۶۸، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.



۱. عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۱۷۰، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، چاپ۱، ۱۳۸۰.
۲. مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۴۲۷، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.
۳. بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۳، ص۵۲، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.
۴. مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۴۲۷، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.
۵. بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۳، ص۵۲، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.
۶. صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ص۳۶۵، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۳.
۷. صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ص۱۵۳، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۳.
۸. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۴۱، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
۹. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۵۰، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
۱۰. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۵۱، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
۱۱. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۵۴، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
۱۲. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۵۵، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
۱۳. عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۱، ص۴۸، تهران، نشر گفتار، چاپ سوم، ۱۳۷۴.
۱۴. عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۱، ص۴۹، تهران، نشر گفتار، چاپ سوم، ۱۳۷۴.
۱۵. مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۴۷، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.
۱۶. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۲، ص۲۸۰، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
۱۷. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۱، ‌ص۲۶۱، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
۱۸. ملک‌زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۷، ص۱۲۳۷، تهران، انتشارات‌علمی، چاپ‌چهارم، ۱۳۷۳.
۱۹. ملک‌زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ج۶، ص۱۲۳۷، تهران، انتشارات‌علمی، چاپ‌چهارم، ۱۳۷۳.
۲۰. صفایی، ابراهیم، رهبران مشروطه، ص۲۷۱، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۳.
۲۱. عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۶۰-۶۱، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
۲۲. عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۶۱، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
۲۳. عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۱۱۳، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
۲۴. موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ص۱۵۲، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.
۲۵. عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۱۱۸، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
۲۶. موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ص۱۹۵، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.
۲۷. موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ص۱۲۰، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.
۲۸. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۴، ‌ص۱۸۰، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
۲۹. دولت آبادی، یحیی، حیات یحیی، ج۴، ‌ص۱۸۰، تهران، انتشارات عطار و فردوس، چاپ ششم، ۱۳۷۱.
۳۰. مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۴۸، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.
۳۱. عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۱۲۷، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
۳۲. مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۴۹، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.
۳۳. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۳۲، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۳۴. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۵۸، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۳۵. موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ص۲۶۸، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.
۳۶. مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۱، ص۲۴۹، تهران، انتشارات الهام، چاپ۱، ۱۳۷۳.
۳۷. عاقلی، باقر، شرح حال رجال، ج۱، ص۱۷۲.
۳۸. بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲و۱۳و۱۴، ج۳، ص۵۲، تهران، انتشارات زوار، چاپ اول، ۱۳۵۷.
۳۹. عاقلی، باقر، روزشمار، ج۱، ص۷۰.
۴۰. ملک‌زاده، مهدی، تاریخ‌ انقلاب‌ مشروطیت ایران، تهران، انتشارات ‌علمی، ج۵، ص۱۰۵۹-۱۰۶۰، چاپ‌ چهارم، ۱۳۷۳.
۴۱. ملک‌زاده، مهدی، تاریخ‌ انقلاب‌ مشروطیت ایران، تهران، انتشارات ‌علمی، ج۴، ص۱۰۵۹-۱۰۶۰، چاپ‌ چهارم، ۱۳۷۳.
۴۲. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۳۱، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۴۳. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۳۵، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۴۴. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، ص۱۵۵، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴.
۴۵. عبدالله پور، احمد، نخست وزیران ایران، ص۱۲۶، تهران، انتشارات علمی، چاپ ۱، ۱۳۶۹.
۴۶. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۴۳، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۴۷. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۵۸، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۴۸. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۹۹، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۴۹. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۱۴۱، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۵۰. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۱۶۹، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۵۱. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۱۸۷، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۵۲. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۲۱۶، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۵۳. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۲۳۵، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۵۴. فرهنگ، عطاءالله، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، ص۲۴۵، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی جا، ۱۳۵۶.
۵۵. مکی، حسین، تاریخ بیست ساله ایران، ج۸، ص۳۳۴، تهران، انتشارات علمی، چاپ اول، ۱۳۷۴.
۵۶. فردوست، حسین، ‌ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۶۰، تهران، اطلاعات، چاپ ششم، ۱۳۷۳.
۵۷. عاقلی، باقر، شرح حال، ج۱، ص۱۶۹.
۵۸. عاقلی، باقر، شرح حال، ج۱، ص۲۸۶.
۵۹. موتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۱، ‌ص۲۶۸، لندن، انتشارات پکا، ۱۳۷۴.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خاندان اکبر»، تاریخ بازیابی۹۵/۵/۱۳.    






جعبه ابزار