خاندان اشتری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از خاندانهای سرشناس معاصر
ایران، خاندان اشتری است که اشخاص معروفی از این خانواده در دستگاه نظامی و دولتی مشغول به کار بودند که معروفترینشان
احمد اشتری و
هادی اشتری بود که در ادامه به این دو شخصیت پرداخته میشود. البته اشخاص دیگری نیز از این خاندان در دستگاه حکومتی حضور داشتند؛ اما چون از اهمیت بالایی برخوردار نبودند، از ذکر آنها خوداری میشود.
احمد اشتری در سال ۱۲۶۰ به دنیا آمد و پدرش میرزا مهدی جوشقانی بود. اشتری تحصیلات مقدماتی را از زادگاه خویش شروع کرده، سپس به تحصیل و یادگیری ادبیات فارسی و
عربی و
فلسفه و
منطق پرداخت. وی علاقهی زیادی به ریاضیات داشت، به همین دلیل دروس پایه را تمام کرده و به یادگیری ریاضیات و علم هیئت پرداخت. پس از مدتی برای ادامهی تحصیل به
تهران رفت و وارد مدرسهی علوم سیاسی شد و پلههای ترقی را یکی یکی بالا رفت تا اینکه در زمان مشروطیت وارد وزارت
عدلیه شد و منشی محکمهی جزا گردید.
در زمان استبداد صغیر در باغشاه محکمهای تشکیل شده بود، برای رسیدگی به اتهامات مشروطهخواهان و به قول درباریان آشوبگران که در آن
محاکمه، اشتری از طرف وزارت
عدلیه مامور بازجویی مشروطهخواهان بود.
اشتری در طول مدت محکمه، وظیفهی خود را به خوبی انجام داد و پس از اتمام کار و بازگشت به
عدلیه به عضویت محاکم جزائی و حقوقی
منصوب شد. احمد اشتری در سال ۱۲۹۲ به وزارت امورخارجه رفته به مدعی العمومی محاکمات قضائی
منصوب شد و پس از گذشت مدتی دوباره به وزارت
عدلیه بازگشت.
وی در سال ۱۲۹۸ از طرف
وثوقالدوله ماموریت پیدا کرده که به
رشت رفته با
میرزاکوچکخان مذاکره و
مصالحه کند. اشتری حکم را گرفته به سمت رشت حرکت کرد و در بدو ورود به ملاقات میرزا کوچکخان رفته با او مذاکراتی را انجام داد. اشتری زبان نرم و کلام شیرینی داشت و از هر گونه
خشونت در کلام و عمل دوری میکرد و به همین دلیل وی فرد مناسبی برای مذاکره با کوچکخان به شمار میرفت. مذاکرات بین دو طرف انجام شد و اشتری به پیشنهاد محترمین رشت و سفارش
صدرالاشراف رئیس دادگستری رشت، به حکومت رشت
منصوب گردید و از طرف وثوقالدوله رئیسالوزرا حکم
حکومت او در رشت به او ابلاغ شد. اشتری در زمان مذاکره با میرزا کوچکخان با وی مصالحاتی انجام داده بود که وقت عمل به آنها رسیده بود و به همین منظور از کوچکخان دعوت کرد که به رشت آمده و زمام حکومت را در دست بگیرد. کوچکخان نیز همین کار را کرد و با اعضای کابینه و افراد خود به طرف رشت حرکت کرد. میرزا کوچکخان پس از رسیدن به رشت سعی کرد، افراد نالایق و
آشوبگر و همچنین خائنین به مردم را که در پستهای مختلف استقرار داشتند، از سر راه بردارد. پس بلافاصله صدرالاشراف رئیس
عدلیه، میرزا عیسیخان صدیق اعلم رئیس
معارف،
محسن اتابکی رئیس پست و تلگراف، سرهنگ مختاری رئیس نظمیه و عدهی زیادی از بزرگان و مفتخوران گیلان را دستگیر کرده به
زندان انداخت. اشتری نزد میرزا کوچکخان
شفاعت میکند و موجب آزادی رکنالدین مختاری و محسنخان پسر اتابک میشود؛
اما قوای قزال تسلیم او نشده، در نتیجه آشوبی به پا شد و زد و خورد سختی بین قوای کوچکخان و قزال در داخل شهر شروع شد. با ادامهی این درگیری، اشتری احساس خطر کرد و رشت را ترک کرده، به تهران رفت و چون دولت وثوقالدوله را رو به نابودی دید، به سمت سید ضیاءالدین مدیر روزنامهی رعد روی آورد و طرح الفت و دوستی با او چید و جزء کارکنان وی شد. وی جزء کاندیداهای طبقات تحصیل کرده، پایتخت محسوب میشد
که نام او در کنار اشخاصی، همچون
مصدق و بازرگان ذکر گردیده است.
بعد از اتمام کودتا و روی کار آمدن سید ضیاء، احمد اشتری به معاونت وزارت
عدلیه منصوب گردید. پس از معاونت در وزارت
عدلیه، معاون
تهران و شهرهای اطرافش شد. اشتری در دوران حکومت رضاشاه پستهای زیادی را بر عهده گرفت؛ از جمله: ریاست وزارت مالیه، ریاست ادارهی محاکمات، مدت زیادی نیز عضو دیوان محاسبات کشور بود. او معاونی داشت، به نام سهیلی که برای خوب جلوه دادن خود رئیسان خود را بدنام میکرد که این عملکرد شامل اشتری نیز شد.
وی بعد از بازنشستگی نیز در جلسات
علی امینی، نخست وزیر سابق شرکت میکرد
و در نهایت در سال ۱۳۳۴ در سن ۷۴ سالگی در گذشت.
هادی اشتری در سال ۱۲۷۷ متولد شد. پدرش میرزا مهدی جوقانی و برادر بزرگش احمد اشتری میباشد.
اشتری تحصیلات ابتدائی و متوسطه را به صورت معمول گذراند. او نیز همانند برادر بزرگش به ریاضیات علاقهمند بود و به همین دلیل دروس پایه مثل
صرف و
نحو عربی و ادبیات فارسی را به پایان رساند و به ریاضیات و
هندسه روی آورد. وی مدتی نیز به شغل آموزگاری پرداخت تا اینکه به خدمت دولت درآمده، در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد. پس از اتمام دورهاش در آن وزارت به ریاست معارف
منصوب شد و در مدت کوتاهی، چند پست مهم را مثل ریاست وزارت دارائی عوض کرد تا اینکه در پست مدیر کل بازرسی کشور ماندگار شده سالها خدمت کرد.
پس از چندی معاون وزارت
کشاورزی شد تا اینکه در سال ۱۳۳۰ به مدت چند ماه استاندار تهران شد و از آنجا انتقال یافته، به استانداری گیلان
منصوب شد. اشتری برای مردم گیلان بسیار مفید واقع شد، به تمام شکایات و اعتراضات مردم رسیدگی میکرد و به همین دلیل همه از وی راضی بودند و برخی درصدد پروندهسازی و حذف او بودند.
چون وی مزاحم چپاولگری و خرابکاریهای آنها بوده است. در دولت مصدق که لایحه تصویه کارمندان دولت مطرح شد، نام هادی اشتری جزء افراد بند الف که افراد شایسته و به درد بخور دولت را شامل میشد، قرار گرفت.
پس از چند سال که در گیلان مشغول ریاست بود، در سال ۱۳۴۰ در کابینهی علی امینی
به عنوان وزیر مشاور
منصوب شد
و بعد از عزلش از وزارت، غالبا در جلساتی که در منزل دکتر علی امینی برگزار میشد، شرکت میکرد
و چون مردی تیزهوش و مورد اطمینان بود، در تمام کارهای دولت از او استفاده میشد و همیشه مورد احترام مردم و مورد حمایت شاه و دربار منحله بود
و در سن ۸۰ سالگی در گذشت.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله«خاندان اشتری»، تاریخ بازیابی۹۵/۵/۱۳.