خاندان ابنظهیره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِظَهیره، عنوان افراد خاندانی از
بنیمخزوم که در سدههای ۹ و ۱۰ق/۱۵ و ۱۶م به شهرت رسیدند و در
مکه عهدهدار
افتاء،
قضا و
تدریس بودند.
زبیدی به کتابی با عنوان
البُدور المُنیرة فی السادة بنی ظهیره در شرح حال این خاندان اشاره کرده است.
مهمترین افراد خاندان ابنظهیره از قرار زیر است.
ابوحامد محمد بن عبدالله بن ظهیرة بن احمد بن عطیة بن ظهیرة قرشی مکی، ملقب به جمال
الدین (اول
شوال ۷۵۱-۱۶
رمضان ۸۱۷ق/۲ دسامبر ۱۳۵۰-۲۹ نوامبر ۱۴۱۴م)، خطیب،
قاضی و
مفتی مکه بود. او در مکه زاده شد و در همانجا پرورش یافت.
حدیث را نزد شیخ
خلیل مالکی، قاضی
تقیالدین حرازی، قاضی
عزالدین بن جماعه، شیخ
عبدالله یافعی،
محمد بن
احمد بن عبدالمعطی و دیگران
و مقدمات فقه را نزد قاضی ابوالفضل و عمویش قاضی شهاب
الدین و
جمالالدین امیوطی و جمعی دیگر فراگرفت. سپس به
مصر رفت و از
زینالدین عبدالرحمان بن
علی بن هارون ثعلبی و
محمد بن علی حرانی حدیث و از ابوالبقاء
محمد بن عبدالبر سبکی و
سراجالدین بلقینی و
ابنملفَّن و
ابننحوی فقه آموخت.
او در
سفر به
دمشق از
ابناُمَیله و
صلاحالدین بن ابیعمر حدیث
و از ابوالبقاء سبکی و عمادالدین
اسماعیل بن خلیفة حَسَبانی فقه آموخت.
وی همچنین به
بعلبک،
حِمص،
حماه،
حلب،
بیتالمقدس،
غزّه و نیز
اسکندریه
سفر کرد و از دانشمندان و استادان آن شهرها فقه و حدیث فراگرفت. کسانی چون
خلیل بن عبدالرحمان مالکی،
بلقینی و ابنملقن به وی اجازه افتاء و
تدریس دادند و بلقینی افزون بر آن اجازه تدریس حدیث و
اصول فقه و
ادبیات را نیز به وی داد.
فاسی احاطه وی به
ادبیات عرب، فقه،
تاریخ، و
شعر را ستوده است.
او پس از ۷۷۰ق/۱۳۶۹م بیش از ۴۰ سال در مکه به تدریس پرداخت و از همه جا به گرد وی جمع شدند.
از جمله شاگردان وی
تقیالدین فاسی است که به گفته خود وی
علم حدیث را در فُرع (جایی بین مکه و
مدینه) از وی آموخته و از او اجازه گرفته است.
ابنفهد مکی از دیگر شاگردان وی در فقه و حدیث، گوید که از اوایل سده ۹ق تا زمان وفات وی از او بهره جسته است.
ابنحجر عسقلانی نیز از جمله شاگردان مبرّز وی در حدیث است. او در ۱۲ سالگی (۷۸۵ق/۱۳۸۳م) نزد ابنظهیره که اولین استاد وی در مکه بود، به فراگیری حدیث پرداخت.
ابنظهیره در مکه مسند افتاء داشت و مردم از نقاط مختلف برای
مسائل شرعی خود نزد وی میآمدند،
تا آنجا که ریاست
شافعیه در
حجاز به او منتهی شد و به قول
سخاوی به
عالم حجاز ملقب گشت.
او علاوه بر امور علمی به مشاغل دیوانی نیز میپرداخت و به گفته ابنحجر
در ۸۰۰ق/۱۳۹۸م در مکّه عهدهدار منصب قضا شد. فاسی
گوید که ولایت حرم شریف و تدریس درس
بشیر جمدار ناصری بر عهده وی بود، اما از آن سمت عزل شد و در
ذیحجه ۸۰۶ بار دیگر به قضای مکه منصوب گردید و نیز وظایف دیگری چون خطابه و رسیدگی به حرم شریف و
حسبه آنجا را به عهده گرفت و تا آخر عمر بارها از این منصبها عزل و مجدداً منصوب شد، اما در هنگام مرگ همچنان در مسند قضا باقی بود. او همچنین سالها به تدریس در مدارس مجاهدیه، غیاثیه و رسولیه در مکه پرداخت و بعد از وی فرزندش محب
الدین عهدهدار آن مسئولیتها شد.
ابن ظهیره در مکه درگذشت و در معلاه به خاک سپرده شد.
از آثار او شرحی بر قسمتهایی از
الحاوی الصغیر از
بیع تا وصایا، پاسخ نامهای به سئوالهای فقهی اهل رهران و پاسخ نامه دیگری به پرسشهای مردم عدن است.
او همچنین دو جزء روایی از احادیث مسند گرد آورده است.
فاسی
از تألیف دیگری از وی با عنوان معجم نام برده است.
ابوالبرکات کمالالدین محمد بن محمد بن حسین بن علی بن احمد بن عطیة بن ظهیرة مخزومی مکی (۷۶۵/۸۲۰ق - ۱۳۶۴/ ۱۴۱۷)،
محدث و
قاضی مکه بود.
او در کودکی به درس قاضی عزالدین ابن جماعه حاضر شد
و نیز از درس جد مادریش شهاب
الدین احمد بن ظهیره بهره جست و از
بهاءالدین ابن عقیل و
کمالالدین ابن حبیب شنید و
صلاحالدین بن ابیعمر و ابنامیله و
ابنکثیر و گروهی دیگر به وی اجازه نقل حدیث دادند و وقتی خود حدیث میگفت، دانشمندانی مانند
نجمالدین ابن فهد در مجلس وی حضور مییافتند.
او ابتدا به نیابت از جد مادریش به امور حسبه در مکه پرداخت
و پس از اینکه از
مصر بازگشت، در ۸۰۸ق به نیابت از قاضی جمال
الدین ابنظهیره به قضای مکه و رسیدگی به امور حسبه آنجا منصوب شد، اما چون جمال
الدین فرزند خود محب
الدین را به نیابت خطابت و
قضا برگزید، روابط آن دو به تیرگی گرایید. جمال
الدین پس از چندی از قضا عزل شد و چون در ۸۱۲ق دوباره به این مقام منصوب گردید، ابوالبرکات را بار دیگر به نیابت برگزید (در مورد روابط بین آن دو و عزل و نصب ابوالبرکات، به این منابع رجوع کنید.
) او بعد از درگذشت قاضی جمال
الدین عهدهدار قضا و رسیدگی به امور اوقاف و مرزداری مکه گردید، اما رقابت بین او و قاضیالقضاه محب
الدین احمد فرزند جمال
الدین مذکور بار دیگر سبب شد که در ۸۱۸ق از آن مقام عزل و در ۸۱۹ق مجدداً به آن مقام منصوب گردد، ولی قاضی محب
الدین باز به جای وی نشست و ابوالبرکات تا زمان مرگش معزول ماند.
ابوالبرکات نیز در مکه درگذشت و در معلاه به خاک سپرده شد.
ابوالسعادت محمد بن ابیالبرکات محمد بن محمد بن حسین بن علی بن احمد بن عطیة بن ظهیرة مخزومی، ملقب به جلال
الدین (۷۹۵-۸۶۱ق/۱۳۹۳-۱۴۵۷م)، فقیه
شافعی و قاضی مکه. کنیه دیگر وی ابوالخیر است.
او در مکه زاده شد.
وی در مکه
قرآن و مقدمات علوم را فراگرفت. سپس فقه را نزد
غیاثالدین گیلانی و
جمالالدین ابن ظهیره و
ابنجزری و
اصول عقاید را نزد ابوعبدالله و
انوغی و نیز
بساطی که به مکه آمده بود، فراگرفت و در آن علم از بساطی بسیار بهره جست و از شیوخی چون ابنحجر عسقلانی حدیث شنید و
تنوخی و
هیثمی و
بلقینی و ابنملقن و دیگران به وی اجازه دادند.
وی از استادش گیلانی و دیگران اجازه افتاء و تدریس یافت و در ۸۱۲ق به جای پدر به قضای مکه منصوب شد. در ۸۲۰ق خطیب آنجا گردید و چون با او مخالفت شد، از تصدی آن سرباز زد. سپس در ۸۲۲ق به جای خطیب ابن محب
الدین ابوالفضل نویری به نظارت
مسجدالحرام و امور حسبه در مکه تعیین شد و پس از عزل و نصبی چند و وفات رقیبش ابوالفضل در ۸۲۷ق به قاهره مسافرت کرد و به همان وظایف پرداخت. لیکن به زودی برای کسب مقام قضا به مکه بازگشت و بازپس از عزل و نصبی چند در
ربیعالثانی ۸۴۶ از قضای مکه کناره گرفت و به
مدینه رفت. در آنجا به تدریس فقه و اصول و دیگر علوم پرداخت و بارها به قضا منصوب شد و به هنگام مرگ نیز در مسند قضا بود.
سخاوی که ابوالسعادت را بسیار ستوده، او را در ۸۵۶ق در مکه دیده و از محضر او بهره برده است. همو با استناد به گفته ابنحجر و بساطی، ابوالسعادت را رئیس مکه و شیخ حجاز و بلاد مجاور آن و یگانه فقیه شافعی مذهب آن دیار خوانده است.
سخاوی به نقل از مقریزی آثاری چون تکمله شرح الحاوی در فقه،
المناسک،
تعلیق علی جمع الجوامع و
ذیل علی طبقات الفقهاء سبکی را به وی نسبت داده است.
سیوطی افزون بر آثار مذکور از تکمله وی بر
محط الرجال جمالالدین امیوطی در فقه نیز نام برده است.
ابوطیب احمد بن محمد بن محمد بن (محمد بن) حسین بن علی ابن احمد بن عطیة بن ظهیره قرشی مخزومی مکی، ملقب به محب
الدین (۸۲۵ - ۸۸۵ق/۱۴۲۲-۱۴۸۰م)، قاضی و فقیه شافعی. او در مکه زاده شد و در همانجا رشد کرد و به
حفظ قرآن و فراگیری علوم زمان خویش پرداخت.
او به درس ابنجزری حاضر شد و از
شهابالدین مرشدی و
ابوشعر حنبلی و مقریزی و تقی
الدین ابن فهد و دیگران حدیث شنید و از برخی از آنان اجازه یافت و فقه را نیز نزد پدر و
کمالالدین اسیوطی فراگرفت. سخاوی
نام استادان او را در علوم مختلف چون فقه،
معانی و
بیان،
کلام و
تصوف به تفصیل بیان کرده و دقت نظر وی را در فراگیری آن علوم ستوده است. در ۸۳۹ق و بعد از آن مشایخ عصر چون تقی
الدین مقریزی و
یحیی بن محمد مغربی شادلی و
علمالدین احمد اخنائی و
ابوالقاسم نویری مالکی و جمعی دیگر به وی اجازه دادند.
وی در مکه در ۸۴۷ق به نیابت از پدر بر مسند قضا نشست و بعد از وفات پدرش نیز به استقلال به آن کار پرداخت. سپس از آن مقام کناره گرفت، اما پس از چندی مجدداً منصوب گردید و مسئولیتهای دیگری چون نظارت بر مسجدالحرام و قضای
جده برعهده او گذاشته شد، ولی مدتی نگذشت که از همه آنها کناره گرفت و تا آخر عمر به هیچ یک از آن مشاغل روی نیاورد.
وی در مکه درگذشت و به رسم
بنیمخزوم در برابر
حجرالاسود بر وی
نماز گذاردند و کنار پدرش در معلاه به خاک سپرده شد. او علاوه بر مشاغل حکومتی به
تصنیف،
تدریس و
افتاء نیز میپرداخت.
سخاوی که خود محب
الدین را دیده، گوید که او ردیهای بر پسر عمویش خطیب
فخرالدین ابوبکر در مسائل فقهی نوشته است.
کامل المهندس
این احتمال را مردود ندانسته که مؤلف کتاب
الفضائل الباهرة فی محاسن مصر و القاهره محب
الدین ابن ظهیره باشد و وقایع مصر در ۹۸۲ق/۱۵۷۴م که در آن کتاب بیان گردیده، بعد از وفات مؤلف از سوی برخی از افراد خاندان وی اضافه شده باشد.
جمالالدین محمد بن نورالدین محمد بن ابیبکر بن علی بن ظهیره. درباره زندگی او در منابع متقدم چیزی در دست نیست، ولی
بروکلمان بدون ذکر مأخذی متذکر شده که او در ۸۲۰ق/۱۴۱۷م در
قدس زاده شده و در ۸۴۳ق/۱۴۳۹م به قاهره رفته و در ۸۸۸ق/۱۴۸۳م درگذشته است. همو تألیف کتاب الفضائل الباهرة فی محاسن مصر و القاهرة را به وی نسبت داده است اما کامل المهندس
با استناد به اینکه جمال
الدین در ۹۸۶ق وفات کرده و مؤلف الفضائل الباهره از شاگردان مقریزی (د ۸۴۵ق/۱۴۴۱م) بوده است، در انتساب آن به جمال
الدین تردید کرده و مؤلف آن را احتمالاً ابواسحاق برهان
الدین ابراهیم بن علی بن محمد بن محمد بن محمد بن حسین بن علی بن عطیة بن ظهیره (د ۸۹۱ق/۱۴۸۶م) یا چنانکه گذشت، ابوطیب محب
الدین ابن ظهیره (د ۸۸۵ق/۱۴۸۰م) دانسته است. این کتاب به کوشش مصطفی سقا و کامل المهندس در قاهره ۱۹۶۹م به چاپ رسیده است.
ابوبکر بن علی بن ابیالبرکات محمد بن محمد بن حسین بن علی بن احمد بن عطیة بن ظهیره مکی، ملقب به فخرالدین (۸۳۸ -۸۸۹ق/ ۱۴۳۵-۱۴۸۴م)، فقیه شافعی میباشد. او در مکه زاده شد و در آنجا رشد کرد و به حفظ قرآن و فراگیری علوم وقت پرداخت.
وی از عمویش ابوالسعادات و
ابوالفتح مراغی و
شوائطی و تقی
الدین ابن فهد حدیث شنید و شیوخی چون
زینالدین زرکشی،
ابنفرات، ابنحجر، مقریزی و
عینی به وی اجازه نقل حدیث دادند.
فخرالدین همچنین در علوم مختلف چون فقه، ادب عرب، معانی و بیان و جز آن از برادرش عمر بهره جست و در ۸۵۸ق/۱۴۵۴م در مکه به درس
ابنهمام نیز حاضر شد. او در ۸۶۲ق به قاهره مسافرت کرد و در آنجا از
علمالدین بلقینی،
ابندیری و
عزالدین حنبلی حدیث شنید و اصول فقه را نزد محلّی و محمد بن محمد بن مرزوق و دیگران فراگرفت. سخاوی که به تفصیل نام استادان و مشایخ وی در علوم مختلف را بیان کرده است، میگوید که جمعی از آنان به وی اجازه افتاء و مخصوصاً تدریس دادند.
همو ابنظهیره را در ۸۷۱ق دیده و
فضل و
دانش و نیز مداومت او را در مطالعه و مباحثه با دانشمندان ستوده است.
او بارها به قاهره مسافرت کرد و در حجاز به مشاغلی چون ایراد خطابه در مسجدالحرام و مسئولیتهایی چون نظارت بر برخی موقوفات و قضا و در جده (بعد از وفات برادرش
کمالالدین ابوالبرکات) گماشته شد.
او در مکه درگذشت و همچون دیگر اعضای این خاندان در آرامگاه اختصاصی آن خاندان در معلاه به خاکش سپردند.
از او تنها ۲ اثر برجای مانده است:
۱.
غنیة الفقیر فی حکم حجالاجیر که نسخهای از آن در کتابخانه پاریس موجود است.
۲.
کفایة المحتاج الی الدماء الواجبة علی المعتمر و الحاج، که نسخههایی از آن در دارالکتب مصر
و برلین موجود است. کتابی با عنوان
بلوغ السول فی احکام بسط روضة الرسول نیز به وی نسبت داده شده است.
از وصف
حاجیخلیفه در مورد این کتاب چنین برمیآید که او اصل نسخه را دیده است.
محمد جارالله بن محمد بن ابی بکر بن علی بن ظهیره قرشی مکی، ملقب به جمال
الدین (ز ۹۶۰ق/۱۵۵۳م)، مورخ و فقیه
حنفی میباشد. تاریخ وفات وی معلوم نیست، اما
زرکلی
آن را ۹۸۶ق/۱۵۷۸م و
دجیلی ۹۶۰ق گفته و دیگران
او را در تاریخ اخیر در قید حیات دانستهاند.
از زندگی وی چیز زیادی دانسته نیست، فقط میدانیم که اهل مکه بوده و در همانجا نیز به افتاء پرداخته است.
کتاب الجامع اللطیف فی فضل مکة واهلها وبناء البیت الشریف به وی منسوب است. مؤلف در مقدمه کتاب
خود را محمد جارالله بن ظهیره قرشی مکی حنفی شناسانده است. اما در
دلیل الکتاب المصری ۱۹۷۲م
این اثر به فردی دیگر به نام محمد بن محمد بن حسین ابن ظهیره منسوب شده است که با گفته مؤلف در مقدمه کتاب
سازگاری ندارد. این کتاب بارها، از جمله در ۱۹۲۲، ۱۹۳۸، ۱۹۷۲ و ۱۹۷۳م در قاهره و در ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م در
بیروت به چاپ رسیده است.
علی بن جارالله بن محمد بن ابیالیمن بن ابیبکر بن علی بن ابیالبرکات محمد بن ابیالسعود محمد بن حسین بن علی بن احمد ابن عطیة بن ظهیره قرشی مخزومی مکی (د ۱۰۱۰ق/۱۶۰۱م)، منطقی، شاعر، خطیب و فقیه حنفی. او در مکه زاده شد،
اما از تحصیلات وی چیز زیادی دانسته نیست. همچون جدش ابوالیمن، اولین حنفیمذهب این
خاندان، به
مذهب حنفی گرایش داشت
و در حرمین شریفین به امر خطابت و افتاء میپرداخت و در فصاحت و رسایی سخن از شهرت بسزایی برخوردار بود.
خفاجی گوید که او را در پیری و هنگامی که بیش از ۷۰ سال داشته، دیده و از محضر درسش بهره جسته و از او اجازه گرفته و بدین طریق از اقران خود پیشی جسته است.
از جمله شاگردان وی میتوان شیخ
عبدالرحمان مرشدی و برادرش قاضیالقضاه
شهابالدین احمد و
عبدالقادر طبری نام برد.
او در اواخر عمر بینایی خود را از دست داد و در ۹۰ سالگی درگذشت.
از وی اثری با عنوان فتاوی ابنظهیره بر جای مانده که نسخهای از آن در کتابخانه ازهریه مصر
موجود است. نیز آثاری با عناوین
حاشیه علی شرح التوضیح،
حاشیه علی شرح ایساغوجی للقاضی زکریا، تذکرة مفیده که
بغدادی
آن را
تذکرة الظهیریه ثبت کرده است و
رشف الشرابات السنیة من مزج الفاظ الاجرومیة به وی نسبت داده شده است. وی
شعر نیز میسرود و دیوانی به وی نسبت دادهاند.
(۱) ابن حجر عسقلانی، احمد، انباء الغمر، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/ ۱۹۷۴م.
(۲) ابن ظهیره، محمد جارالله، الجامع اللطیف فی فضل مکة واهلها و بناءالبیت الشریف، بیروت، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
(۳) ابن فهد مکی، محمد، لحظ الالحاظ بذیل طبقات الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۴) ابن قاضی شهبه، احمد، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۵) ازهریة، فهرست.
(۶) بغدادی، ایضاح.
(۷) بغدادی، هدیه.
(۸) حاجی خلیفه، کشف.
(۹) خدیویه، فهرست.
(۱۰) خفاجی، احمد، ریحانة الالبا وزهرة الحیاة الدنیا، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۷م.
(۱۱)
دجیلی، عبدالصاحب عمران، اعلام العرب فی العلوم و الفنون، نجف، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
(۱۲) دلیل الکتاب المصری ۱۹۷۲م، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب.
(۱۳) زیبدی، تاج العروس.
(۱۴) زرکلی، اعلام.
(۱۵) سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
(۱۶) سرکیس، چاپی.
(۱۷) سیوطی، نظم العقیان فی اعیان الاعیان، به کوشش فیلیپ حتی، نیویورک، ۱۹۲۷م.
(۱۸) فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤاد سید، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۹) قمی، عباس، الکنی و الالقاب، تهران، ۱۳۹۷ق.
(۲۰) محبی، محمد امین، خلاصة الاثر، قاهره، ۱۲۸۴ق.
(۲۱) مدرس، محمد علی، ریحانة الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش.
(۲۲) المهندس، کامل، مقدمه بر الفضائل الباهرة فی محاسن مصر و القاهرة اثر ابن ظهیره، قاهره، ۱۹۶۹م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنظهیره»، شماره۱۴۵۱.