خاشعان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله
آیات مرتبط با خاشعان معرفی میشوند.
اوصاف خاشعان که در آیات قرآن ذکر شده عبارت است از:
خاشعان به درگاه الهى،
مناجاتکنندگان با حال
خوف و رجا:
«... وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ؛
... و از روى بيم و اميد ما را مىخواندند؛ و پيوسته براى ما خاضع و خاشع بودند.»
خاشعان، معتقد به لقاى پروردگار و بازگشت به سوى او:
«... الْخاشِعِينَ • الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ؛
... خاشعان ... همان كسانى كه مىدانند پروردگارشان را
ملاقات خواهند كرد، و به سوى او باز مىگردند.»
خاشعان به درگاه الهى، خوددارىكننده از هرگونه
معامله با
آیات خداوند:
«... خاشِعِينَ لِلَّهِ لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا ...؛
... در برابر فرمان خدا خاضعند؛ و آيات خدا را به بهاى ناچيزى نمىفروشند....»
خاشعان به درگاه الهى، پيشگامان در اجراى كارهاى خير:
«... إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ ... وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ؛
... چرا كه آنان خاندانى بودند كه همواره در كارهاى خير بسرعت اقدام مىكردند؛ ... و پيوسته براى ما خاضع و خاشع بودند.»
خاشعان به درگاه الهى، به دور از ضايع كردن
نماز، پيروى
هوای نفس و
گمراهی:
أُولئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْراهِيمَ وَ إِسْرائِيلَ وَ مِمَّنْ هَدَيْنا وَ اجْتَبَيْنا إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا • فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا؛
آنها پيامبرانى بودند از فرزندان آدم، و از كسانى كه با نوح بر كشتى سوار كرديم، و از دودمان ابراهيم و يعقوب، و از كسانى كه
هدایت كرديم و برگزيديم، كسانى كه خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، هنگامى كه آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مىشد به خاك مىافتادند، در حالى كه
سجده مىكردند و گريان بودند. امّا پس از آنان، فرزندان ناشايستهاى جاى آنها را گرفتند كه نماز را تباه كرده، و از شهوات پيروى نمودند؛ و بزودى
مجازات گمراهى خود را خواهند ديد!»
مصادیق خاشعان با توجه به آیات قرآن عبارتند از:
ابراهیم علیهالسلام،
ادریس علیهالسلام،
اسحاق علیهالسلام،
اسماعیل علیهالسلام،
اهل کتاب،
ایوب علیهالسلام،
داود علیهالسلام،
ذاالکفل علیهالسلام،
زکریا علیهالسلام،
سلیمان علیهالسلام،
عالمان،
عیسی علیهالسلام،
لوط علیهالسلام،
محمد صلیاللهعلیهوآله،
مریم علیهاالسلام،
موسی علیهالسلام،
مؤمنان،
نوح علیهالسلام،
هارون علیهالسلام،
همسر زکریا،
یحیی علیهالسلام،
یعقوب علیهالسلام،
یونس علیهالسلام.
اندیشمندان اسلامی برای اهل خضوع و خشوع، درجات و مراتب برشمردهاند و بالاترین مرتبه خضوع را عبادت دانستهاند و ازآنجاکه مراتب جلال و جمال الهی غیرمتناهی است، خضوع و خشوع در برابر حقتعالی نیز غیرمتناهی خواهد بود. ازاینرو در اولیای الهی نظیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم به عالیترین صورت ظهور مییابد؛ زیرا معرفت آنان به خداوند و صفات جمال و جلال او در عالیترین مرتبه است.
امام خمینی نیز خضوع و
خشوع را دارای مراتبی میداند که بالاترین آن در عبادت است و معتقد است هر چه
نور عظمت و کبریایی حق در قلب بنده بیشتر تجلی کند و
انوار تجلیات بر قلب غلبه کند، خضوع و تذلل بیشتر میشود.
ایشان مراتب خشوع را بر حسب مراتب ادراک
عظمت، جلال و جمال حق میداند که گاهی مرتبه خشوع از طریق علم و ایمان به دست میآید. به اعتقاد ایشان، علم تنها، خشوع نمیآورد؛ بلکه باید علم به
عظمت و
جلال و
جمال حق را به قلب رساند و به آن ایمان یافت تا قلب خاشع شود. مرتبه بعد، مشاهده جمال و جلال حق است که سالک با مشاهده هیبت و
عظمت جمال حق، خاشع میگردد. این امر در آغاز، بهصورت تزلزل و اضطراب قلب ظاهر میشود و پس از تمکین، استمرار و ثبات حالات سالک به حالت انس و سکینه تبدیل میگردد.
اگر انسان به قلب خود بفهماند که موجودات دیگر نیز مانند او ناتوان و نیازمند هستند و از خود قدرتی ندارند تا نیاز او را برآورده سازند، در برابر آنها خضوع نمیکند و تنها در برابر خداوند خاضع و خاشع خواهد بود.
امام خمینی یکی از موانع درجات خضوع و خشوع را خودبینی و خودخواهی میداند که موجب میشود انسان از خضوع در برابر اولیای الهی سرباز زند و از آنها اطاعت نکند و بلکه مطیع شهوات و هواهای نفسانی شود.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۵۵۲، برگرفته از مقاله «خاشعان». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.