حیوانات و حاکمیت خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند بر همه چيز
سلطه كامل دارد و هيچ جنبندهاى بدون
اراده او، قادر بر انجام کاری نيست.
همه حیوانات، تحت فرمان و حاکمیت خداوند:
• «... ما من دابة الا هو ءاخذ بناصیتها...؛
همانا من بر
خداوند، پروردگار خود و پروردگار شما
توکل كردم؛ هيچ جنبندهاى نيست مگر اينكه او ناصيهاش را در قبضه دارد (وجودش در
اختیار اوست) حقّا كه پروردگارم بر راهى راست است (در تدبير امور
جهان خلقت طبق
عدالت و
حکمت عمل مىكند).»
ناصية به معنای موى پيشانى است. طبرسى در ذيل «فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ»
. فرموده «النَّاصِيَةُ شعر مقدّم الرّأس: ناصیه موی جلوی سر است.» و آن در اصل بمعنى اتصال است ... و ناصيه متصل بسر است. ناصيه قسمت جلو سر يا موى پيشانى است كه دراز شده است. ديگران و از جمله طبرسى در ذيل آيه ۵۶. هود آنرا قصاص الشعر يعنى انتهاى روئيدن موى از پيشانى گفتهاند.
آیت الله مکارم در
تفسیر نمونه میگوید: ناصيه در اصل به معنى موى پيش سر مىباشد، و از ماده نصا بر وزن نصر به معنى اتصال و پيوستگى آمده است، و اخذ به ناصيه (گرفتن موى پيش سر) كنايه از تسلط و قهر و غلبه بر چيزى است.
كلمه دابه به معناى هر
جنبنده و جاندارى است كه روى
زمین حرکت و جنبشى دارد، و شامل تمامى
حیوانات مىشود، و گرفتن به ناصيه (سوى جلوى سر)
کنایه است از كمال
تسلط و نهايت
قدرت ، و بر
صراط مستقیم بودن خداى تعالى به معناى اين است كه او سنتش در ميان مخلوقات يك
سنت ثابت است و هرگز، تغيير نمىكند و آن اين است كه امور را بر يك منوال يعنى بر منوال
عدل و حكمت
تدبیر كند و چون چنين است پس او همواره حق را به كرسى مىنشاند و باطل را هر جا كه با حق در بيفتد رسوا مىسازد. در آیه فوق
خداوند مىفرمايد: هيچ جنبندهاى نيست مگر اينكه ما ناصيه او را ميگيريم، اشاره به قدرت قاهره او بر همه چيز است، به گونهاى كه هيچ موجودى در برابر
اراده او هيچگونه تاب مقاومت ندارد، زيرا معمولا هنگامى كه موى پيش سر انسان يا حيوانى را محكم بگيرند، قدرت مقاومت از او سلب مىشود. اين تعبير براى آن است كه مستكبران
مغرور و
بتپرستان از خود راضى، و سلطهجويان ستمكار، فكر نكنند اگر چند روزى ميدان به آنها داده شده است،
دلیل بر آنست كه مىتوانند در برابر اراده پروردگار، كوچكترين مقاومتى كنند، باشد كه آنها به اين واقعيت توجه كنند و از مركب غرور فرود آيند.
پس معناى
آیه اين شد كه: من بر
اللَّه توکل مىكنم كه رب من و
رب شما است، او است كه مىتواند حجتى را كه به شما القاء كردم (و آن
حجت اين بود كه علنا از
آلهه شما بيزارى جستم و اعلام كردم كه نه شما با همه زور و قلدريتان مىتوانيد به من آسيبى برسانيد و نه آلهه شما) به ثمر برساند چون او است تنها مالك و صاحب
سلطنت بر من و بر شما و بر هر جنبنده، و سنت او عادله و تغيير ناپذير است پس به زودى دين خود را يارى نموده و مرا از
شر شما حفظ مىكند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حیوانات و حاکمیت خدا ».