• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حیص (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَیْص (به فتح حاء و سکون یاء) از واژگان نهج‌البلاغه به معنای عدول و کنار شدن است. مشتق این کلمه به صورت مَحِیص‌ (به فتح میم و کسر حاء)، اسم مکان و به معنی فرارگاه و محل کنار شدن است. از این مادّه سه مورد در نهج‌البلاغه آمده است.



حَیْصبه معنای عدول و کنار شدن است.«مَحِیص‌» اسم مکان به معنی فرارگاه و محل کنار شدن است


مواردی که در نهج‌البلاغه استفاده شده به شرح ذیل می‌باشد.

۲.۱ - خطبه ۱۰۹

رابطه با حق تعالی فرموده: «أَنْتَ الاَْبَدُ فَلاَ أَمَدَ لَكَ، وَأَنْتَ الْمُنْتَهَى فَلاَ مَحِيصَ عَنْكَ، وَأَنْتَ الْمَوْعِدُ فَلاَ مَنْجَى مِنْكَ إلاَّ إِلَيْكَ، بِيَدِكَ ناصِيَةُ كُلِّ دابَّة، وَ إِلَيْكَ مَصِيرُ كُلِّ نَسَمَة.»«تو يک وجود ابدی هستى كه زمان برايت مفهوم ندارد، تو پايانى هستى كه جز بازگشت به سوى تو راهى نيست، وعده گاهى هستى كه نجات از حكم تو جز به سوى تو ممكن نيست. زمام هر جنبنده‌اى به دست تو و بازگشت هر انسانى به سوى توست (شرح‌های خطبه: )


از این مادّه سه مورد در نهج‌البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۳۱۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۶۵.    
۳. ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، ج۲، ص۱۲۴.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۱۶۶.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۷۵۷.    
۶. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۱۶۶.    
۷. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۴۴.    
۸. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۲۱۰.    
۹. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۵۸، خطبه ۱۰۹.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۳۳.    
۱۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۸.    
۱۲. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۹۸.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۴، ص۵۶۲.    
۱۴. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۳۲۰.    
۱۵. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۹۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حیص»، ج۱، ص۳۱۸.    






جعبه ابزار