حَیْص (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَیْص (به فتح حاء و سکون یاء) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای عدول و کنار شدن است.
مشتق این کلمه به صورت
مَحِیص (به فتح میم و کسر حاء)،
اسم مکان و به معنی فرارگاه و محل کنار شدن است.
از این مادّه سه مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
حَیْص به معنای عدول و کنار شدن است.
«حاص عنه حيصا: عدل و حاد» «
مَحِیص» اسم مکان به معنی فرارگاه و محل کنار شدن است.
مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام علی (صلواتاللهعلیه) رابطه با
حق تعالی فرموده:
«أَنْتَ الاَْبَدُ فَلاَ أَمَدَ لَكَ، وَ أَنْتَ الْمُنْتَهَى فَلاَ مَحِيصَ عَنْكَ، وَ أَنْتَ الْمَوْعِدُ فَلاَ مَنْجَى مِنْكَ إلاَّ إِلَيْكَ، بِيَدِكَ ناصِيَةُ كُلِّ دابَّة، وَ إِلَيْكَ مَصِيرُ كُلِّ نَسَمَة.» «تو يک
وجود ابدی هستى كه
زمان برايت مفهوم ندارد، تو پايانى هستى كه جز بازگشت به سوى تو راهى نيست، وعده گاهى هستى كه نجات از حكم تو جز به سوى تو ممكن نيست. زمام هر جنبندهاى به دست تو و بازگشت هر انسانى به سوى توست.»
حضرت علی (علیهالسلام) در اندرز به مردم میفرماید:
«وَ أَنْعِمِ الْفِكْرَ فِيَما جاءَكَ عَلَى لِسَانِ النَّبِيِّ الاُْمِّيِّ (صلىاللهعليهوآله) مِمَّا لاَ بُدَّ مِنْهُ وَ لاَ مَحِيصَ عَنْهُ، وَ خالِفْ مَنْ خالَفَ ذلِكَ إِلَى غَيْرِهِ، وَ دَعْهُ وَ ما رَضِيَ لِنَفْسِهِ، وَضَعْ فَخْرَكَ، وَ احْطُطْ كِبْرَكَ» (و در انجام آنچه از زبان
پیامبر امّی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به تو رسيده كه راه فرارى از آن نيست، فكر را به كار بند و با كسى كه اين روش را به كار نمىبندد و به جانب ديگرى متمايل مىگردد، مخالفت كن! و او را با آنچه براى خويش پسنديده است واگذار! فخر فروشى را كنار بگذار!)
حضرت به «
عبداللّه بن عبّاس» هنگامى كه وى را براى گفتگو نزد «
خوارج» فرستاد فرمود:
«لاَ تُخاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فإِنَّ الْقُرْآنَ حَمّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ... وَ لَکِنْ حاجِجْهُمْ بِالسُّنَّهِ فإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْها مَحِیصاً» (با
آیات قرآن با آنها محاجه نكن؛ چرا كه قرآن (براى اين لجوجان) تاب معانى مختلف و امكان تفسيرهاى گوناگون دارد، تو چيزى مىگويى و آنها چيز ديگر (و سخن به جايى نمىرسد)، لكن با سنّت
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با آنها بحث نما! كه در برابر آن پاسخى نخواهند يافت (و مجبور به تسليمند).)
از این مادّه سه مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حیص»، ج۱، ص۳۱۸.