• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکمیت طاغوت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قرآن کریم آیاتی از خود را به نادرست بودن رجوع به حکمیت طاغوت اخصاص داده است.



منافقان ، در مورد مسائل اختلافی خواستند به حکمیت طاغوت تن دهند.
"الم تر الی الذین یزعمون انهم ءامنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطـغوت... آیا ندیدی کسانی را که گمان می‌کنند به آنچه (از کتابهای آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آورده‌اند، ولی می‌خواهند برای داوری نزد طاغوت و حکام باطل بروند؟! با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. اما شیطان می‌خواهد آنان را گمراه کند، و به بیراهه‌های دور دستی بیفکند. "
آیه درباره منافقان است.


یکی از یهودیان مدینه با یکی از مسلمانان منافق اختلافی داشت، بنا گذاشتند یک نفر را به عنوان داور در میان خود انتخاب کنند، مرد یهودی چون به عدالت و بی نظری [[|پیامبر اسلام صلیاللهعلیوآله]] اطمینان داشت گفت: من به داوری پیامبر شما راضیم ولی مرد منافق یکی از بزرگان یهود بنام" کعب بن اشرف" را انتخاب کرد، زیرا می‌دانست که می‌تواند با هدیه نظر او را به سوی خود جلب کند، و به این ترتیب با داوری پیامبر اسلام صلیاللهعلیوآله مخالفت کرد، آیه شریفه نازل شد و چنین افرادی را شدیدا سرزنش کرد .
بعضی از مفسران شان نزولهای دیگری نیز در ذیل این آیه نقل کرده‌اند که نشان می‌دهد بعضی از تازه مسلمانها، طبق عادت زمان جاهلیت ، در آغاز اسلام داوری‌های خود را نزد دانشمندان یهود، و یا کاهنان می‌بردند، آیه فوق نازل شد و شدیدا آنها را نهی کرد

۲.۱ - شگفتی از رجوع به طاغوت

مراجعه به طاغوت برای حکمیت، به رغم ادعای ایمان، مایه شگفتی است
"الم تر الی الذین یزعمون انهم ءامنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطـغوت وقد امروا ان یکفروا به ویرید الشیطـن ان یضلهم ضلـلا بعیدا. "
و جمله: " ا لم تر... " گفتاری است شبیه به دفع دخل، یعنی پیشگیری از سؤالی است که ممکن بود بشود و کسی بپرسد چرا خدای تعالی فرمود: " اطیعوا الله و اطیعوا الرسول"، در جواب از این سؤال تقدیری فرمود: مگر نمی‌بینی از اطاعت سر بر می‌تابند، و محاکمات خود را نزد طاغوت یعنی شیطان صفتان می‌برند؟ و این استفهام استفهام تاسف است، می‌خواهد بفرماید: متاسفانه می‌بینی که بعضی از مردم با این که معتقدند به آن چه بر تو نازل شده و به آن کتابهای دیگر که به انبیای دیگر نازل شده ایمان دارند، و با این که می‌دانند که کتابهای آسمانی نازل شده تا در بین مردم در آنچه اختلاف می‌کنند حکم کند، و همین حقیقت را خدای تعالی در قرآن کریم بیان کرده، و فرموده: " کان الناس امة واحدة فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه"، (مردم امتی واحده بودند، سپس خدای تعالی پیغمبران را برای بشارت و انذار مبعوث کرد، و با آنان کتاب را به حق نازل کرد تا بین مردم در آن چه اختلاف می‌کنند داوری کند)، با این حال محاکمات خود را نزد طاغوت می‌برند، با این که می‌دانند که آنان اهل طغیان و تمرد از دین خدا، و تجاوزگر بر حقوق خدا و خلقند، و با این که در همین کتب آسمانی مامور شده بودند به این که به طاغوت کفر بورزند، و نیز می‌دانند که تحاکم نزد طاغوت لغو کردن کتب خدا و ابطال شرایع او است.

۲.۲ - ناسازگاری حکمیت طاغوت با ایمان

پذیرش طاغوت برای حکمیت، ناسازگار با ایمان به قرآن و کتب آسمانی است.
"الم تر الی الذین یزعمون انهم ءامنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطـغوت وقد امروا ان یکفروا به.."
ناگفته پیدا است که آیه فوق همچون سایر آیات قرآن یک حکم عمومی و جاودانی را برای همه مسلمانان در سراسر اعصار و قرون بیان می‌نماید، و به آنان اخطار می‌کند که مراجعه کردن به حکام باطل، و داوری خواستن از طاغوت، با ایمان به خدا و کتب آسمانی سازگار نیست، به علاوه انسان را از مسیر حق به بیراهه‌هایی پرتاب می‌کند که فاصله آن از حق، بسیار زیاد است، مفاسد چنین داوری‌ها در بهم- ریختن سازمان اجتماعی بشر بر هیچکس پوشیده نیست، و یکی از عوامل عقب گرد اجتماعات محسوب می‌شود.

۲.۳ - حکمیت طاغوت و نفوذ شیطان

رجوع کنندگان به طاغوت برای حکمیت، تحت سیطره و نفوذ شیطان هستند.
"الم تر الی الذین یزعمون انهم ءامنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطـغوت وقد امروا ان یکفروا به ویرید الشیطـن ان یضلهم ضلـلا بعیدا. "
این جمله دلالت دارد بر اینکه تحاکم این گونه افراد در نزد طاغوت ریشه اش القای شیطان و اغوای او است؟ و غرض شیطان از این القائات این است که پیروانش به ضلالتی دور از نجات، گرفتار شوند. .

۲.۴ - حکمیت طاغوت و گمراهی

رجوع به طاغوت برای حکمیت، موجب گمراهی شدیدمی شود.
"الم تر الی الذین یزعمون انهم ءامنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطـغوت وقد امروا ان یکفروا به ویرید الشیطـن ان یضلهم ضلـلا بعیدا. "
شیطان بوسیله آرایشگریهای خود می‌خواهد آنها را از راه حق گمراه گرداند.
در اینجا گمراهی آنان را به شیطان نسبت داده است پس معلوم می‌شود که خداوند در وجود ایشان، ضلالت را خلق نکرده است و سخن پیروان مسلک جبر که خداوند را عامل گمراهی مردم می‌دانند باطل است و اگر ضلالت را خدا خلق کرده بود، اضلال ایشان را بخود نسبت می‌داد.

۲.۵ - چشم پوشی پیامبر

پیامبر صلی الله علیه وآله، موظف به چشم پوشی از خطای مراجعه کنندگان به طاغوت، برای حکمیت گشت.
"الم تر الی الذین یزعمون انهم ءامنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطـغوت وقد امروا ان یکفروا به ویرید الشیطـن ان یضلهم ضلـلا بعیدا• واذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول رایت المنـفقین یصدون عنک صدودا• اولـئک الذین یعلم الله ما فی قلوبهم فاعرض عنهم وعظهم وقل لهم فی انفسهم قولا بلیغا. آیا ندیدی کسانی را که گمان می‌کنند به آنچه (از کتابهای آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آورده‌اند، ولی می‌خواهند برای داوری نزد طاغوت و حکام باطل بروند؟! با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. اما شیطان می‌خواهد آنان را گمراه کند، و به بیراهه‌های دور دستی بیفکند. • و هنگامی که به آنها گفته شود: «به سوی آنچه خداوند نازل کرده، و به سوی پیامبر بیایید»، منافقان را می‌بینی که (از قبول دعوت) تو، اعراض می‌کنند! • آنها کسانی هستند که خدا، آنچه را در دل دارند، می‌داند. از (مجازات) آنان صرف نظر کن! و آنها را اندرز ده! و با بیانی رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما"
ولی در عین حال به پیامبر خود دستور می‌دهد که از مجازات آنها صرفنظر کن (فاعرض عنهم) و پیامبر صلیاللهعلیوآله همواره با منافقان به خاطر اظهار اسلام کردن تا آنجا که ممکن بود مدارا می‌کرد، زیرا مامور به ظاهر بود و جز در موارد استثنایی آنها را مجازات نمی‌کرد، چه اینکه ظاهرا در صفوف مسلمانان بود و ممکن بود مجازات آنها به یک نوع تصفیه حساب شخصی تفسیر شود.
سپس دستور می‌دهد که آنها را موعظه کن و اندرز ده و با بیانی رسا که در دل و جان آنها نفوذ کند، و نتائج اعمالشان را به آنها گوشزد کن.

۲.۶ - موعظه و ارشاد پیامبر

پیامبر صلی الله علیه وآله، موظف به موعظه و ارشاد مراجعه کنندگان به طاغوت، برای حکمیت شد.
"الم تر الی الذین یزعمون انهم ءامنوا بما انزل الیک وما انزل من قبلک یریدون ان یتحاکموا الی الطـغوت وقد امروا ان یکفروا به ویرید الشیطـن ان یضلهم ضلـلا بعیدا• واذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول رایت المنـفقین یصدون عنک صدودا• اولـئک الذین یعلم الله ما فی قلوبهم فاعرض عنهم وعظهم وقل لهم فی انفسهم قولا بلیغا. آیا ندیدی کسانی را که گمان می‌کنند به آنچه (از کتابهای آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آورده‌اند، ولی می‌خواهند برای داوری نزد طاغوت و حکام باطل بروند؟! با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. اما شیطان می‌خواهد آنان را گمراه کند، و به بیراهه‌های دور دستی بیفکند. • و هنگامی که به آنها گفته شود: «به سوی آنچه خداوند نازل کرده، و به سوی پیامبر بیایید»، منافقان را می‌بینی که (از قبول دعوت) تو، اعراض می‌کنند! • آنها کسانی هستند که خدا، آنچه را در دل دارند، می‌داند. از (مجازات) آنان صرف نظر کن! و آنها را اندرز ده! و با بیانی رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما"
یعنی به ایشان سخنی بگو که دلهایشان آن را درک کند، و بفهمند چه می‌گویی و خلاصه با زبان دل آنان حرف بزن تا متوجه شوند، که این رفتارشان چه مفاسدی دارد، و اگر معلوم شود نفاق ورزیده‌اند، چه عذابی ناشی از خشم خدای تعالی بر آنان نازل می‌شود.


۱. نساء/سوره۴، آیه۶۰..    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۶.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۹۱.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۶۰..    
۵. طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۶۴۲.    
۶. نساء/سوره۴، آیه۶۰..    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۹۳.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۶۰..    
۹. طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۶۴۳.    
۱۰. نساء/سوره۴، آیه۶۰..    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۶.    
۱۲. نساء/سوره۴، آیه۶۰..    
۱۳. نساء/سوره۴، آیه۶۱..    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۶۳..    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۹۶.    
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۶۰..    
۱۷. نساء/سوره۴، آیه۶۱..    
۱۸. نساء/سوره۴، آیه۶۳..    
۱۹. طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۶۴۴.    




مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکمیت طاغوت‌»    


رده‌های این صفحه : حکمیت | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار