حکم نذر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
آیات قرآن به برخی از احکام
نذر اشاره شده است.در این مقاله این آیات معرفی میشوند.
احکام صیغه نذر با توجه به آیات قرآن عبارتند از:
لزوم تلفّظ صيغه نذر:
«... فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا؛
... با اشاره بگو: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. (و بدان كه اين نوزاد از تو دفاع خواهد كرد.)»
لزوم ذكر
نام خداوند، در صيغه نذر:
۱. «... رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً ...؛
... پروردگارا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه مُحَرَّر باشد (و آزاد براى خدمت خانه تو)....»
۲. «... فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا؛
... با اشاره بگو: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. (و بدان كه اين نوزاد از تو
دفاع خواهد كرد.)»
تحقّق نذر، با گفتن جمله «ربّ إنّى نذرت لك» در شريعت پيش از
عیسی علیهالسلام:
«... رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً ...؛
... پروردگارا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه مُحَرَّر باشد (و آزاد براى خدمت خانه تو)....»
كفايت ذكر وصف «رحمن» در
آیین زمان مريم عليهاالسلام در صحّت صيغه نذر:
«... إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً ...؛
... من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام....»
وجوب قصد قربت، در نذر:
۱. «إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً ...؛
به ياد آوريد هنگامى را كه همسر عمران گفت: پروردگارا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه مُحَرَّر باشد (و آزاد براى خدمت خانه تو)....»
۲. «... فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً ...؛
... با اشاره بگو: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام....»
۳. «... وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ ...؛
... و به نذرهاى خود وفا كنند....»
وجوب وفا به نذر، براى
نذرکنندگان:
۱. «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ؛
و هر چيز را كه انفاق مىكنيد، يا نذر مىكنيد (كه در راه خدا
انفاق نماييد)، خداوند از آن آگاه است. (و ستمكاران ريا كار و
منت گذار)، هيچ ياورى ندارند.» بعيد نيست كه بتوان از آيه، وجوب وفاى به نذر را استفاده كرد، زيرا مخالفتكننده با آن را
ظالم ناميد است.
۲. «فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْناً فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا؛
پس از اين غذاى لذيذ و
آب گوارا بخور و بنوش؛ و چشمت به فرزندت روشن باد! و هرگاه كسى از انسانها را ديدى، با اشاره بگو: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. (و بدان كه اين
نوزاد از تو دفاع خواهد كرد.)»
۳. «... وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ ...؛
... و به نذرهاى خود وفا كنند....»
۴. «إِنَّ الْأَبْرارَ ... • يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً؛
به يقين ابرار ... به نذر خود وفا مىكنند، و از روزى كه شرّ و عذابش گسترده است مىترسند.»
حرمت شكستن نذر:
«وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصارٍ؛
و هر چيز را كه انفاق مىكنيد، يا نذر مىكنيد (كه در
راه خدا انفاق نماييد)، خداوند از آن آگاه است. (و
ستمکاران ريا كار و منت گذار)، هيچ ياورى ندارند.»
از «و ما للظّالمين من أنصار» استفاده مىشود كه وفا نكردن به نذر و شكستن آن
حرام است.
جواز نذر:
۱. «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ ...؛
و هر چيز را كه انفاق مىكنيد، يا نذر مىكنيد (كه در راه خدا انفاق نماييد)، خداوند از آن آگاه است. (و ستمكاران
ریاکار و منت گذار)، هيچ ياورى ندارند.»
۲. «إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي ...؛
به ياد آوريد هنگامى را كه همسر عمران گفت: پروردگارا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه مُحَرَّر باشد (و آزاد براى خدمت خانه تو). از من بپذير،....»
۳. «... فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا؛
... با اشاره بگو: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. (و بدان كه اين نوزاد از تو دفاع خواهد كرد.)»
۴. «... وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ ...؛
... و به نذرهاى خود وفا كنند....»
۵. «إِنَّ الْأَبْرارَ ... • يُوفُونَ بِالنَّذْرِ ...؛
به يقين ابرار ... به نذر خود وفا مىكنند....»
جواز نذر
روزه سکوت، در آيين مريم عليهاالسلام (
دین یهود):
«فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْناً فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا؛
پس از اين غذاى لذيذ و آب گوارا بخور و بنوش؛ و چشمت به فرزندت روشن باد! و هرگاه كسى از انسانها را ديدى، با اشاره بگو: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. (و بدان كه اين نوزاد از تو دفاع خواهد كرد.)»
لزوم ترك سخن با
انسانها در طول روز، از احكام نذر روزه سكوت، در آيين مريم عليهاالسلام (دين يهود):
«فَكُلِي وَ اشْرَبِي وَ قَرِّي عَيْناً فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا؛
پس از اين غذاى لذيذ و آب گوارا بخور و بنوش؛ و چشمت به فرزندت روشن باد! و هرگاه كسى از انسانها را ديدى، با اشاره بگو: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. (و بدان كه اين نوزاد از تو دفاع خواهد كرد.)»
جواز نذر فرزند، براى پرداختن به امور دينى، قبل از تولّد، در شرايع پيش از عيسى عليهالسلام:
«إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً ...؛
به ياد آوريد هنگامى را كه
همسر عمران گفت: پروردگارا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه مُحَرَّر باشد (و آزاد براى خدمت خانه تو)....»
جواز بهره جستن از نذر، براى
نجات از برخى تنگناها:
«... فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا؛
... و هرگاه كسى از انسانها را ديدى، با اشاره بگو: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. (و بدان كه اين نوزاد از تو دفاع خواهد كرد.)»
جواز نذر تبرّعى (معلّق نبودن نذر بر هيچ شرطى):
«... فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا؛
... با اشاره بگو: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كردهام؛ بنابراين امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. (و بدان كه اين نوزاد از تو دفاع خواهد كرد.)»
لزوم اداى نذر، پس از
تقصیر و خارج شدن از
احرام حج:
«وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِ ... • ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ ...؛
و مردم را به
حج دعوت كن ... سپس، بايد آلودگیهايشان را برطرف سازند؛ و به نذرهاى خود وفا كنند....»
از
امیرالمؤمنین علیهالسلام روايت شده كه مقصود از «نذور» كسى است كه نذر كرده پياده (از
منا به
مکّه) برود.
انگیزه نذر (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۱، ص۵۷۶، برگرفته از مقاله «حکم نذر». مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۰، ص۴۱۳، برگرفته از مقاله «احکام نذر».