• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم مجسمه (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ساختن مجسمه حیوانات دارای روح، در دین عیسی (علیه‌السّلام) و سلیمان (علیه‌السّلام) فعلی جایز بود.



ساختن مجسمه حیوانات دارای روح، فعلی جایز، در دین عیسی (علیه‌السّلام) بود.
«اذ قالت الملـئکة یـمریم ان الله یبشرک بکلمة منه اسمه المسیح عیسی ابن مریم وجیهـا فی الدنیا والاخرة ومن المقربین• ورسولا الی بنی اسرءیل... انی اخلق لکم من الطین کهیـة الطیر..؛ (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: ‌ای مریم! خداوند تو را به کلمه ‌ای (وجود با عظمتی) از طرف خودش بشارت می‌دهد که نامش (مسیح، عیسی پسر مریم) است در حالی که در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان (الهی) است. • .... • و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوی بنی‌اسرائیل (قرار داده، که به آنها می‌گوید:) من نشانه‌ای از طرف پروردگار شما، برایتان آورده‌ام من از گل، چیزی به شکل پرنده می‌سازم سپس در آن می‌دمم و به فرمان خدا، پرنده‌ای می‌گردد. و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص (پیسی) را بهبودی می‌بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده می‌کنم و از آنچه می‌خورید، و در خانه‌های خود ذخیره می‌کنید، به شما خبر می‌دهم مسلما در اینها، نشانه‌ای برای شماست، اگر ایمان داشته باشید.»
«اذ قال الله یـعیسی ابن مریم... واذ تخلق من الطین کهیـة الطیر باذنی..؛ (به خاطر بیاور) هنگامی را که خداوند به عیسی بن مریم (علیه السلام) گفت: یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم! زمانی که تو را با روح القدس تقویت کردم که در گاهواره و به هنگام بزرگی، با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم و هنگامی که به فرمان من، از گل چیزی بصورت پرنده می‌ساختی، و در آن می‌دمیدی، و به فرمان من، پرنده‌ای می‌شد و کور مادرزاد، و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من، شفا می‌دادی و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده می‌کردی و هنگامی که بنی‌اسرائیل را از آسیب رساندن به تو، بازداشتم در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی، ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست!»

۱.۱ - نفخ روح به اذن خدا

بیاد آور هنگامی که خاک را به شکل مرغ در می‌آوردی و این کار را به اذن من انجام می‌دادی. فتنفخ فیها فتکون طیرا باذنی: و روح را به امر خداوند در آن می‌دمیدی و مرغی می‌شد. کلمه «طیر» هم مذکر و هم مونث است. مونث بودن آن به اعتبار معنای آن یعنی جمع بودن و مذکر بودن آن به خاطر لفظ است. مفرد آن «طائر» است.
مثل «ظاعن، ظعن، راکب، رکب». مقصود این است که همین که عیسی در آن نفخ میکرد، خداوند، کالبد خاکی را تبدیل به گوشت و پوست و خون و استخوان و پر و بال میکرد و او را به زیور حیات می‌آراست، بنابراین به امر و اراده خداوند مرغ زنده‌ای می‌شد، نه به فعل عیسی.


ساختن مجسمه در دین سلیمان (علیه‌السّلام) امری جایز بود.
«یعملون له ما یشاء من محـریب وتمـثیل..؛ آنها هر چه سلیمان می‌خواست برایش درست می‌کردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و دیگهای ثابت (که از بزرگی قابل حمل و نقل نبود و به آنان گفتیم:) ‌ای آل داوود! شکر (این همه نعمت را) بجا آورید ولی عده کمی از بندگان من شکرگزارند»

۲.۱ - تمثال در زمان سلیمان

"تماثیل" جمع "تمثال" هم به معنی نقش و عکس آمده، و هم مجسمه، در اینکه این مجسمه‌ها یا نقش‌ها صورتهای چه موجوداتی بودند، و به چه منظور سلیمان دستور تهیه آنها را می‌داد تفسیرهای مختلفی شده است:
ممکن است اینها جنبه تزیینی داشته، همانگونه که در بناهای مهم قدیم بلکه جدید ما نیز دیده می‌شود.
و یا برای افزودن ابهت به تشکیلات او بوده است، چرا که نقش پاره‌ای از حیوانات چون شیر در افکار بسیاری از مردم ابهت آفرین است.
آیا مجسمه سازی موجودات ذی روح در شریعت سلیمان (علیه‌السّلام) مجاز بوده، هر چند در اسلام ممنوع است؟ یا اینکه مجسمه‌هایی که برای سلیمان می‌ساختند از جنس غیر ذی روح بوده مانند تمثالهای درختان و کوه‌ها و خورشید و ماه و ستارگان؟
و یا فقط برای او نقش و نگار بر دیوارها می‌زدند که در ظریف کاریهای آثار باستانی بسیار دیده می‌شود و می‌دانیم نقش و نگار هر چه باشد، بر خلاف مجسمه حرام نیست.
همه اینها محتمل است چرا که ممکن است تحریم مجسمه سازی در اسلام به منظور مبارزه شدید با مساله بت‌پرستی و ریشه کن کردن آن بوده و این ضرورت در زمان سلیمان تا این اندازه وجود نداشته و این حکم در شریعت او نبوده است.


از بین بردن مجسمه‌های مورد پرستش، لازم است.
«فاخرج لهم عجلا جسدا له خوار فقالوا هـذا الـهکم والـه موسی فنسی• قال فاذهب فان لک فی الحیوة ان تقول لا مساس وان لک موعدا لن تخلفه وانظر الی الـهک الذی ظـلت علیه عاکفـا لنحرقنه ثم لننسفنه فی الیم نسفا؛ و برای آنان مجسمه گوساله‌ای که صدایی همچون صدای گوساله (واقعی) داشت پدید آورد و (به یکدیگر) گفتند: این خدای شما، و خدای موسی (علیه السلام) است! و او فراموش کرد (پیمانی را که با خدا بسته بود). • ..... • (موسی) گفت: برو، که بهره تو در زندگی دنیا این است که (هر کس با تو نزدیک شود) بگویی (با من تماس نگیر!) و تو میعادی (از عذاب خدا) داری، که هرگز تخلف نخواهد شد! (اکنون) بنگر به این معبودت که پیوسته آن را پرستش می‌کردی! و ببین ما آن را نخست می‌سوزانیم سپس ذرات آن را به دریا می‌پاشیم.»
«اذ قال لابیه وقومه ما هـذه التماثیل التی انتم لها عـکفون• وتالله لاکیدن اصنـمکم بعد ان تولوا مدبرین• فجعلهم جذذا الا کبیرا لهم لعلهم الیه یرجعون؛ آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت: این مجسمه‌های بی‌روح چیست که شما همواره آنها را پرستش می‌کنید؟! • .... • و به خدا سوگند، در غیاب شما، نقشه‌ای برای نابودی بتهایتان می‌کشم! • سرانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب)، همه آنها- جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه کرد شاید سراغ او بیایند (و او حقایق را بازگو کند)»

۳.۱ - جدیت در نابودی بت ها

ابراهیم (علیه السلام) برای اینکه ثابت کند این مساله صد در صد جدی است و او بر سر عقیده خود تا همه جا ایستاده است و نتائج و لوازم آن را هر چه باشد با جان و دل می‌پذیرد اضافه کرد به خدا سوگند، من نقشه‌ای برای نابودی بتهای شما به هنگامی که خودتان حاضر نباشید و از اینجا بیرون روید خواهم کشید! (و تالله لاکیدن اصنامکم بعد ان تولوا مدبرین).
"اکیدن" از ماده "کید" گرفته شده که به معنی طرح پنهانی و چاره‌اندیشی مخفیانه است. منظورش این بود که به آنها با صراحت بفهماند سرانجام از یک فرصت استفاده خواهم کرد و آنها را درهم می‌شکنم!.


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۴۵.    
۲. آل عمران/سوره۳، آیه۴۹.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۱۱۰.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ذیل آیه.    
۵. سبا/سوره۳۴، آیه۱۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۹.    
۷. طه/سوره۲۰، آیه۸۸.    
۸. طه/سوره۲۰، آیه۹۷.    
۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵۲.    
۱۰. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵۷.    
۱۱. انبیاء/سوره۲۱، آیه۵۸.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۳۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم مجسمه».    




جعبه ابزار