حکم ذکر خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ذکر خدا همان به یاد
خدا بودن در تمام اوقات و احوالات هست.
ذکر خدا در برخی از حالات
واجب و در برخی
مستحب است.
ذکر نام
خدا،
هنگام ذبح و
نحر حیوانات، برای استفاده از آنها
واجب است.
«انما حرم علیکم... و ما اهل به لغیر الله فمن..؛
خداوند، تنها (گوشت)
مردار،
خون، گوشت خوک و آنچه را نام غیر
خدا به
هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است. (ولی) آن کس که مجبور شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست (و میتواند برای حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد) خداوند بخشنده و مهربان است.»
«حرمت علیکم المیتة... وما اهل لغیر الله..؛
گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام
خدا ذبح شوند..... (همه) بر شما
حرام شده است...»
«فکلوا مما
ذکر اسم الله علیه..؛
از (گوشت) آنچه نام
خدا (
هنگام سر بریدن) بر آن گفته شده، بخورید (و غیر از آن نخورید) اگر به
آیات او
ایمان دارید.»
در آیات گذشته با بیانات گوناگونی حقیقت
توحید، اثبات و بطلان
شرک و
بتپرستی آشکار گردید. یکی از نتائج این مسئله این است که
مسلمانان باید از خوردن گوشت حیواناتی که به نام "بتها" ذبح میشد خودداری کنند، و تنها از گوشت حیواناتی که به نام
خدا ذبح میگردید استفاده نمایند، زیرا
مشرکان عرب یکی از عبادتهایشان این بود که برای بتها
قربانی میکردند و از گوشت آنها به عنوان تبرک میخوردند و این موضوع یک نوع بتپرستی بوده است.
«وما لکم الا تاکلوا مما
ذکر اسم الله علیه..؛
چرا از چیزها (گوشتهایی) که نام
خدا بر آنها برده شده نمیخورید؟!...»
«ولا تاکلوا مما لم
یذکر اسم الله علیه..؛
و از آنچه نام
خدا بر آن برده نشده، نخورید! این کار
گناه است و
شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القا میکنند، تا با شما به
مجادله برخیزند اگر از آنها
اطاعت کنید، شما هم مشرک خواهید بود.»
«وقالوا... وانعـم حرمت ظهورها وانعـم لا یذکرون اسم الله علیها افتراء علیه سیجزیهم بما کانوا یفترون؛
و گفتند: این قسمت از
چهارپایان و
زراعت (که مخصوص بتهاست، برای همه) ممنوع است و جز کسانی که ما بخواهیم- به گمان آنها- نباید از آن بخورند! و (اینها) چهارپایانی است که سوارشدن بر آنها (بر ما) حرام شده است! و (نیز) چهارپایانی (بود) که (
هنگام ذبح،) نام
خدا را بر آن نمیبردند، و به
خدا دروغ میبستند (و میگفتند: این احکام، همه از ناحیه اوست.) بزودی (
خدا)
کیفر افتراهای آنها را میدهد.»
«قل لا اجد فی ما اوحی الی محرمـا علی طاعم یطعمه الا ان یکون... او فسقـا اهل لغیر الله به..؛
بگو: در آنچه بر من
وحی شده، هیچ غذای حرامی نمییابم بجز اینکه مردار باشد، یا خونی که (از بدن حیوان) بیرون ریخته، یا گوشت خوک- که اینها همه پلیدند- یا حیوانی که به گناه،
هنگام سر بریدن، نام غیر
خدا (نام بتها) بر آن برده شده است. اما کسی که
مضطر (به خوردن این
محرمات) شود، بی آنکه خواهان
لذت باشد و یا زیاده روی کند (گناهی بر او نیست) زیرا پروردگارت، آمرزنده
مهربان است.»
«انما حرم علیکم... وما اهل لغیر الله به..؛
خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را با نام غیر
خدا سر بریدهاند، بر شما حرام کرده است اما کسانی که ناچار شوند، در حالی که
تجاوز و
تعدی از حد ننمایند، (
خدا آنها را میبخشد چرا که)
خدا بخشنده و مهربان است.»
«ولکل امة جعلنا منسکـا لیذکروا اسم الله علی ما رزقهم من بهیمة الانعـم..؛
برای هر امتی قربانگاهی قرار دادیم، تا نام
خدا را (به
هنگام قربانی) بر چهارپایانی که به آنان روزی دادهایم ببرند، و خدای شما
معبود واحدی است در برابر (فرمان) او
تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیم شوندگان را.»
«والبدن جعلنـها لکم من شعـئر الله لکم فیها خیر فاذکروا اسم الله علیها صواف فاذا وجبت جنوبها فکلوا منها..؛
و شترهای چاق و فربه را (در مراسم
حج) برای شما از
شعائر الهی قرار دادیم در آنها برای شما
خیر و
برکت است نام
خدا را (
هنگام قربانی کردن) در حالی که به صف ایستادهاند بر آنها ببرید و
هنگامی که پهلوهایشان آرام گرفت (و جان دادند)، از
گوشت آنها بخورید، و مستمندان قانع و فقیران را نیز از آن اطعام کنید! این گونه ما آنها را مسخرتان ساختیم، تا
شکر خدا را بجا آورید.»
یاد و
ذکر خداوند از مستحبات است.
«فاذکرونی.....؛
پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم)
کفران نکنید.»
«. . فاذا افضتم من عرفـت فاذکروا الله عند المشعر الحرام واذکروه کما هدکم..؛
گناهی بر شما نیست که از
فضل پروردگارتان (و از منافع اقتصادی در
ایام حج) طلب کنید (که یکی از منافع حج، پی ریزی یک اقتصاد صحیح است). و
هنگامی که از (
عرفات) کوچ کردید،
خدا را نزد (
مشعر الحرام) یاد کنید! او را یاد کنید همان طور که شما را هدایت نمود و قطعا شما پیش از این، از گمراهان بودید.»
«فاذا قضیتم منـسککم فاذکروا الله کذکرکم ءاباءکم او اشد
ذکرا..؛
و
هنگامی که مناسک (حج) خود را انجام دادید،
خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آن گونه که رسم آن
زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر! (در این مراسم، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم میگویند: خداوندا! به ما در
دنیا، (نیکی) عطا کن! ولی در
آخرت، بهرهای ندارند.»
«واذکروا الله فی ایام معدودت..؛
و
خدا را در روزهای معینی یاد کنید! (روزهای ۱۱ و ۱۲ و ۱۳
ماه ذیحجه). و هر کس شتاب کند، (و
ذکر خدا را) در دو
روز انجام دهد، گناهی بر او نیست، و هر که تاخیر کند، (و سه روز انجام دهد نیز) گناهی بر او نیست برای کسی که
تقوا پیشه کند. و از
خدا بپرهیزید! و بدانید شما به سوی او محشور خواهید شد.»
«فاذا قضیتم الصلوة فاذکروا الله قیـمـا وقعودا وعلی جنوبکم..؛
و
هنگامی که
نماز را به پایان رساندید،
خدا را یاد کنید ایستاده، و نشسته، و در حالی که به پهلو خوابیدهاید! و هر گاه آرامش یافتید (و حالت
ترس زایل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهید، زیرا نماز، وظیفه ثابت و معینی برای
مؤمنان است.»
«یـایها الذین ءامنوا اذا لقیتم فئة فاثبتوا واذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید!
هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و
خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید.»
مداومت بر
ذکر خدا استحباب دارد.
«الذین یذکرون الله قیـمـا وقعودا وعلی جنوبهم ویتفکرون فی خلق السمـوت والارض ربنا ما خلقت هـذا بـطلا سبحـنک فقنا عذاب النار؛
همانها که
خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند و در اسرار آفرینش آسمانها و
زمین میاندیشند (و میگویند) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از
عذاب آتش، نگاه دار.»
(آیه بر ترغیب به مداومت بر
ذکر خدا و در هر حالی دلالت دارد.)
«
واذکر اسم ربک بکرة واصیلا؛
و نام پروردگارت را هر
صبح و شام به یاد آور.»
"و
اذکر اسم ربک بکرة و اصیلا" یعنی مداومت کن بر
ذکر پروردگارت، که همان نماز در "بکره" و "اصیل" یعنی صبح و
عصر باشد.
ذکر خدا، در همه احوال استحباب دارد.
«فاذا قضیتم الصلوة فاذکروا الله قیـمـا وقعودا وعلی جنوبکم..؛
و
هنگامی که نماز را به پایان رساندید،
خدا را یاد کنید ایستاده، و نشسته، و در حالی که به پهلو خوابیدهاید! و هر گاه آرامش یافتید (و حالت ترس زایل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهید، زیرا نماز، وظیفه ثابت و معینی برای مؤمنان است.»
«
واذکر ربک فی نفسک تضرعـا وخیفة ودون الجهر من القول بالغدو والاصال ولا تکن من الغـفلین؛
پروردگارت را در دل خود، از روی
تضرع و
خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش!»
یاد
خدا، در حال
تجارت و
خرید و
فروش استحباب دارد.
«رجال لا تلهیهم تجـرة ولا بیع عن
ذکر الله..؛
مردانی که نه تجارت و نه معاملهای آنان را از یاد
خدا و برپاداشتن نماز و ادای
زکات غافل نمیکند آنها از روزی میترسند که در آن، دلها و چشمها زیر و رو میشود.»
اینکه بین
ذکر خدا و بین اقامه نماز و دادن زکات مقابله انداخته با در نظر گرفتن اینکه این دو- و مخصوصا نماز- از مصادیق
ذکر خدایند این معنا را میرساند که مراد از "
ذکر الله"
ذکر قلبی است، که مقابل فراموشی و
غفلت از یاد
خدا است، و خلاصه مراد از آن
ذکر علمی و مراد از نماز و زکات
ذکر عملی است.
پس مقابله
مذکور این معنا را میرساند که مراد از جمله "عن
ذکر الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة" این است که اهل این خانهها از یاد مستمری
خدا در دلهایشان و
ذکر موقت به اعمالشان از نماز و زکات منصرف نشده و به هیچ چیز دیگری نمیپردازند، اینجا است که خواننده درک میکند که تقابل بین تجارت و
بیع و بین
ذکر خدا و اقامه نماز و دادن زکات چقدر زیبا است، چون این تقابل این معنا را میرساند که اهل این خانه را ملهی مستمر و موقت از یاد مستمر و موقت باز نمیدارد.
ذکر فراوان خداوند مطلوبیت دارد.
«یـایها الذین ءامنوا اذکروا الله
ذکرا کثیرا؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید!
خدا را بسیار یاد کنید.»
«فاذا قضیت الصلوة فانتشروا فی الارض... واذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون؛
و
هنگامی که نماز پایان گرفت (شما آزادید) در زمین پراکنده شوید و از فضل
خدا بطلبید، و
خدا را بسیار یاد کنید شاید رستگار شوید.»
"و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون"- منظور از
ذکر در اینجا اعم از
ذکر زبانی و قلبی است، در نتیجه شامل توجه باطنی به
خدا نیز میشود. و کلمه "فلاح" به معنای نجات از هر نوع بدبختی و شقاء است که در مورد
آیه با در نظر گرفتن مطالب قبلی، یعنی مساله
تزکیه و
تعلیم، و مطالب بعدی، یعنی توبیخ و عتاب شدید، منظور همان زکات و
علم خواهد بود، چون وقتی
انسان زیاد به یاد
خدا باشد، این یاد
خدا در
نفس آدمی رسوخ میکند، و در
ذهن نقش میبندد، و عوامل غفلت را از
دل ریشه کن ساخته، باعث تقوای دینی میشود که خود مظنه فلاح است، هم چنان که فرموده: " و اتقوا الله لعلکم تفلحون".
ذکر هر یک از نامهای
خدا به
هنگام ذبح یا نحر
قربانی جایز است.
«فکلوا مما
ذکر اسم الله علیه ان کنتم بـایـته مؤمنین• وما لکم الا تاکلوا مما
ذکر اسم الله علیه وقد فصل لکم ما حرم علیکم... • ولا تاکلوا مما لم
یذکر اسم الله علیه وانه لفسق..؛
از (گوشت) آنچه نام
خدا (
هنگام سر بریدن) بر آن گفته شده، بخورید (و غیر از آن نخورید) اگر به آیات او ایمان دارید. • چرا از چیزها (گوشتهایی) که نام
خدا بر آنها برده شده نمیخورید؟!... • و از آنچه نام
خدا بر آن برده نشده، نخورید! این کار گناه است و شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القا میکنند، تا با شما به مجادله برخیزند اگر از آنها اطاعت کنید، شما هم
مشرک خواهید بود.»
«ولکل امة جعلنا منسکـا لیذکروا اسم الله علی ما رزقهم من بهیمة الانعـم..؛
برای هر امتی قربانگاهی قرار دادیم، تا نام
خدا را (به
هنگام قربانی) بر چهارپایانی که به آنان روزی دادهایم ببرند، و خدای شما معبود واحدی است در برابر (فرمان) او
تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیم شوندگان را.»
(احتمال دارد اضافه
اسم به
الله،
اضافه لامیه باشد، بنابراین اسم الله، یعنی هر اسمی که برای
خدا است.)
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم ذکر خدا».