حکم دروغ (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از
محرمات بزرگی الهی،
دروغگویی است که
قرآن در
آیات مختلف از آن
نهی کرده است.
دروغگویی از
محرمات است.
«فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضـا ولهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون؛
در دلهای آنان یک نوع
بیماری است خداوند بر بیماری آنان افزوده و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.»
از آنجا که سرمایه اصلی
منافقان،
دروغ است و تا بتوانند، تناقضها را که در زندگیشان دیده میشود با آن توجیه کنند، در پایان آیه میفرماید: برای آنها عذاب الیمی است بخاطر دروغهایی که میگفتند" (و لهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون).
«فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءکم ونساءنا ونساءکم وانفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکـذبین. . ؛
هر گاه بعد از
علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما
زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه
مباهله کنیم و
لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
ناگفته پیدا است منظور از "مباهله" این نیست که این افراد جمع شوند و
نفرین کنند و سپس پراکنده شوند زیرا چنین عملی به تنهایی هیچ فایدهای ندارد، بلکه منظور این است که این نفرین مؤثر گردد، و با آشکار شدن اثر آن، دروغگویان به
عذاب گرفتار شوند و شناخته گردند.
به تعبیر دیگر، گرچه در این آیه به تاثیر و نتیجه مباهله تصریح نشده اما از آنجا که این کار به عنوان آخرین "حربه"، بعد از اثر نکردن "
منطق و
استدلال"، مورد استفاده قرار گرفته دلیل بر این است که منظور ظاهر شدن اثر خارجی این نفرین است نه تنها یک نفرین ساده.
«. . واجتنبوا قول الزور..؛
(
مناسک حج) این است! و هر کس برنامههای الهی را بزرگ دارد، نزد پروردگارش برای او بهتر است! و چهارپایان برای شما
حلال شده، مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده میشود. از پلیدیهای بتها اجتناب کنید! و از سخن باطل بپرهیزید!»
(«قول زور» به دروغ نیز
تفسیر شده است.)
. . اولـئک اصحـب النار هم فیها خــلدون• یوم یبعثهم الله جمیعـا فیحلفون له کما یحلفون لکم ویحسبون انهم علی شیء الا انهم هم الکـذبون.
هرگز
اموال و اولادشان آنها را از
عذاب الهی حفظ نمیکند آنها اهل آتشند و جاودانه در آن میمانند! • (به خاطر بیاورید) روزی را که خداوند همه آنها را برمیانگیزد، آنها برای خدا نیز
سوگند (دروغ) یاد میکنند همان گونه که (امروز) برای شما یاد میکنند و
گمان میکنند کاری میتوانند انجام دهند بدانید آنها دروغگویانند.»
کلا لـئن لم ینته لنسفعـا بالناصیه• ناصیة کـذبة خاطئه• فلیدع نادیه• سندع الزبانیه.
چنان نیست که او خیال میکند، اگر دست از کار خود برندارد، ناصیه اش (موی پیش سرش) را گرفته (و به سوی عذاب میکشانیم)، •
همان ناصیه دروغگوی خطاکار را! • سپس هر که را میخواهد صدا بزند (تا یاریش کند)! • ما هم بزودی ماموران
دوزخ را صدا میزنیم (تا او را به دوزخ افکنند).»
در این آیه "ناصیه" (موی جلو پیشانی) را به صفت "کاذبه" و خاطئه" توصیف کرده، با اینکه این دو صفت، صفت صاحب پیشانی است، و این طور نسبت دادن از باب مجاز است.
و در این کلام ردعی شدید و تهدیدی بالغ است، و میفرماید: مساله آن طور نیست که او پنداشته و خواسته است، و یا او نمیتواند چنین کند، سوگند میخورم که اگر دست از این بازداریش از
نماز برندارد، و منصرف نگشته هم چنان
بنده ما را از نماز نهی کند، به طور مسلم ناصیه او را به شدت خواهیم گرفت، و به وضعی
ذلت بار او را به سوی عذاب جذب میکنیم، آری ناصیهای را که صاحبش
کاذب است و به خطا سخن میگوید و عمل میکند، به شدت جذب خواهیم کرد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم دروغ».