حکم استقامت بر توحید (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم در موارد مختلفی
انسان را امر و دعوت به
استقامت می فرماید، از جمله
استقامت بر توحید.
«قال الملا الذین استکبروا من قومه لنخرجنک یـشعیب والذین ءامنوا معک من قریتنا اولتعودن فی ملتنا قال او لو کنا کـرهین• قد افترینا علی الله کذبـا ان عدنا فی ملتکم بعد اذ نجـنا الله منها وما یکون لنا ان نعود فیها الا ان یشاء الله ربنا وسع ربنا کل شیء علمـا علی الله توکلنا ربنا افتح بیننا وبین قومنا بالحق وانت خیر الفـتحین؛
اشراف زورمند و متکبر از قوم او گفتند: ای
شعیب سوگند یاد میکنیم که تو و کسانی را که به تو
ایمان آوردهاند از شهر و آبادی خود بیرون خواهیم کرد یا به آئین ما باز گردید، گفتند: آیا (میخواهید ما را بازگردانید) اگر چه مایل نباشیم؟! • اگر ما به آئین شما بازگردیم، بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده، به خدا دروغ بسته ایم، و شایسته نیست که ما به آن بازگردیم مگر اینکه خدائی که پروردگار ماست بخواهد،
علم پروردگار ما به همه چیز احاطه دارد، تنها بر خدا توکل کردهایم، پروردگارا میان ما و قوم ما به حق
داوری کن که تو بهترین داورانی.»
«وربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا رب السمـوت والارض لن ندعوا من دونه الـهـا لقد قلنا اذا شططـا• واذ اعتزلتموهم وما یعبدون الا الله فاوا الی
الکهف ینشر لکم ربکم من رحمته ویهیئ لکم من امرکم مرفقـا• انهم ان یظهروا علیکم یرجموکم او یعیدوکم فی ملتهم ولن تفلحوا اذا ابدا؛
و دلهایشان را محکم ساختیم در آن موقع که قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است؛ هرگز غیر او معبودی را نمیخوانیم؛ که اگر چنین کنیم، سخنی بگزاف گفته ایم• و (به آنها گفتیم: ) هنگامی که از آنان و آنچه جز
خدا میپرستند کناره گیری کردید، به غار پناه برید؛ که پروردگارتان (سایه) رحمتش را بر شما میگستراند؛ و در این امر، آرامشی برای شما فراهم میسازد! • چرا که اگر آنها از وضع شما آگاه شوند سنگسارتان میکنند، یا به آئین خویش شما را باز میگردانند، و در آن صورت هرگز روی
رستگاری را نخواهید دید!»
«اذ قال لابیه یـابت لم تعبد ما لا یسمع ولا یبصر ولا یغنی عنک شیــا• یـابت انی قد جاءنی من العلم ما لم یاتک فاتبعنی اهدک صرطـا سویـا• یـابت لاتعبد الشیطـن ان الشیطـن کان للرحمـن عصیـا• یـابت انی اخاف ان یمسک عذاب من الرحمـن فتکون للشیطـن ولیـا• قال اراغب انت عن ءالهتی یـابرهیم لـئن لم تنته لارجمنک واهجرنی ملیـا• قال سلـم علیک ساستغفر لک ربی انه کان بی حفیـا• واعتزلکم وما تدعون من دون الله وادعوا ربی عسی الا اکون بدعاء ربی شقیـا؛
هنگامی که به پدرش گفتای
پدر ! چرا چیزی را پرستش میکنی که نمیشنود و نمیبیند و هیچ مشکلی را از تو حل نمیکند؟! • ای پدر! علم و دانشی نصیب من شده است که نصیب تو نشده، بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راه راست هدایت کنم•ای پدر!
شیطان را پرستش مکن که شیطان نسبت به خداوند رحمن عصیانگر بود•ای پدر! من از این میترسم که عذابی از ناحیه خداوند رحمن به تو رسد در نتیجه از دوستان شیطان باشی! • گفت ای ابراهیم آیا تو از خدایان من روی گردانی؟ اگر (از این کار) دست برنداری تو را سنگسار میکنم، از من برای مدتی طولانی دور شو! • (ابراهیم) گفت
سلام بر تو! من به زودی برایت از پروردگارم تقاضای
عفو میکنم چرا که او نسبت به من مهربان است• و از شما و آنچه غیر از خدا میخوانید کناره گیری میکنم، و پروردگارم را میخوانم و امیدوارم دعایم در پیشگاه پروردگارم بی پاسخ نماند.»
«اذ قال لابیه وقومه ما هـذه التماثیل التی انتم لها عـکفون• قالوا وجدنا ءاباءنا لها عـبدین• قال لقد کنتم انتم وءاباؤکم فی ضلـل مبین• قالوا اجئتنا بالحقام انت من اللـعبین• قال بل ربکم رب السمـوت والارض الذی فطرهن وانا علی ذلکم من الشـهدین• وتالله لاکیدن اصنـمکم بعد ان تولوا مدبرین• قال افتعبدون من دون الله ما لا ینفعکم شیــا ولا یضرکم• اف لکم ولما تعبدون من دون الله افلا تعقلون• قالوا حرقوه وانصروا ءالهتکم ان کنتم فـعلین؛
آن هنگام که به پدرش (
آزر ) و قوم او گفت این مجسمههای بیروحی را که شما همواره پرستش میکنید چیست؟ • گفتند: ما پدران خود را دیدیم که آنها را
عبادت میکنند! • گفت: مسلما شما و هم پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده اید• گفتند: تو مطلب حقی برای ما آورده ای یا
شوخی میکنی؟! • گفت: (کاملا حق آورده ام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمین است که آنها را
ایجاد کرده و من از گواهان این موضوعم• و بخدا سوگند نقشهای برای نابودی بتهایتان در غیاب شما طرح میکنم•... • (ابراهیم) گفت: آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی میرساند (که به سودشان چشم دوخته باشید یا از زیانشان بترسید)• اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا
پرستش میکنید، آیا اندیشه نمیکنید (و
عقل ندارید)؟! • گفتند: او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید، اگر کاری از شما ساخته است.»
«قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابرهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برءؤا منکم و مما تعبدون من دون الله کفرنا بکم وبدا بیننا وبینکم العدوة و البغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده الا قول ابرهیم لابیه لاستغفرن لک وما املک لک من الله من شیء ربنا علیک توکلنا والیک انبنا والیک المصیر؛
برای شما
تأسی نیکی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، هنگامی که به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما و آنچه غیر از خدا میپرستید بیزاریم، ما نسبت به شما کافریم، و میان ما و شما
عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است، و این وضع همچنان ادامه دارد تا به خدای یگانه
ایمان بیاورید، جز آن سخن ابراهیم که به پدرش (عمویش آزر) وعده داد که برای تو طلب
آمرزش میکنم، و در عین حال در برابر خداوند برای تو مالک چیزی نیستم. پروردگارا! ما بر تو
توکل کردهایم، و به سوی تو بازگشتیم، و سرانجام همه به سوی تو است.»
«قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الـهکم الـه وحد فاستقیموا الیه واستغفروه وویل للمشرکین؛
بگو من فقط انسانی مثل شما هستم که این حقیقت بر من
وحی میشود که معبود شما تنها یکی است، پس تمام توجه خویش را به او کنید، و از وی آمرزش طلبید، وای بر مشرکان!»
«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقـموا تتنزل علیهم الملـئکة الا تخافوا ولا تحزنوا وابشروا بالجنة التی کنتم توعدون• نحن اولیاؤکم فی الحیوة الدنیا وفی الاخرة ولکم فیها ما تشتهی انفسکم ولکم فیها ما تدعون؛
کسانی که گفتند
پروردگار ما خداوند یگانه است سپس
استقامت کردند، فرشتگان بر آنها نازل میشوند که نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است•ما یاران و مددکاران شما در زندگی دنیا و در آخرت هستیم و برای شما هر چه بخواهید در
بهشت فراهم است و هر چه طلب کنید به شما داده میشود.»
«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقـموا فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون؛
کسانی که گفتند پروردگار ما الله است، سپس
استقامت به خرج دادند نه ترسی برای آنهاست و نه غمی دارند.»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم استقامت».