حُسوماً (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حُسوماً، حُسام: (ثَمَانِیَةَ اَیَّامٍ حُسُوماً)«حُسُوماً» از مادّه
«حسم» (بر وزن رسم) به معنای از بین بردن آثار چیزی است؛
و اگر به
شمشیر «حُسام» (بر وزن غلام) گفته میشود به همین مناسبت است. و گاه به داغ نهادن بر زخم، برای سوزاندن ریشه آن نیز، «حسم» گفته میشود، و در اینجا منظور این است که این هفت
شب و هشت
روز پیدرپی زندگی گسترده و با رونق این قوم عظیم را درهم کوبید، متلاشی کرد و ریشهکن ساخت.
(سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ) (
خداوند این تند
باد بنیان کن را هفت شب و هشت روز پی در پی بر آنها مسلّط ساخت، و اگر آنجا بودی میدیدی که آن قوم مانند تنههای پوسیده
نخل در میان این تندباد روی
زمین افتادهاند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه حسوم جمع حاسم است، همچنان که کلمه شهود جمع شاهد است، و حاسم از ماده حسم است، که به معنای داغ کردن مکرر چند بار پشت سر هم است، و این کلمه صفت است برای کلمه سبع، و جمله را چنین معنا میدهد:
باد صرصر را در هفت شب و هشت روز پشت سر هم بر آنان مسلط کرد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «حُسوماً»، ص۱۸۵.