• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حَرام (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَرام (به فتح حاء) از واژگان قرآن کریم به معنای ممنوع و ضد حلال است.
حرام در قرآن کریم به صورت‌های متفاوتی معنی شده است: به طریق بازداشتن قهری و اجباری، به تسخیر و اعمال قدرت خدا، تحریم طبیعی و مقتضای طبیعت و نیز گاهی حرام تکلیفی است.
در بین ماههای سال، چهار ماه حرام اعلام شده است، از جمله: ذی‌القعده، ذی‌الحجه، محرم الحرام و رجب؛ که احکام خاصی در این چهار ماه در دین ذکر شده است.
مشتقات حَرام که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
حَرام (به فتح حاء) به معنای ممنوع، تحریم طبیعی و مقتضای طبیعت؛
حَرَّم و حَرَّمَهُما (به فتح حاء و فتح راء مشدد) به معنای حرام تکلیفی،به طریق بازداشتن قهری و اجباری؛
مُحَرَّمَة (به ضم میم، فتح حاء و راء مشدد) به معنای منع اجباری تحریم طبیعی؛
حَرَّمْنا (به فتح حاء و راء مشدد) به معنای حرام کردیم؛
حُرُم (به ضم حاء و راء) جمع حرام به معنای ممنوع؛
اَرْبَعَةٌ حُرُم (به ضم حاء و راء) به معنای چهار ماه حرام؛
الشَّهْرِ الْحَرامِ (به فتح حاء) به معنای ماههای حرام؛
مَحْروم (به فتح میم و سکون حاء) به معنای ممنوع؛
حُرُمات (به ضم حاء و راء) به معنای حرمت‌ها و محترمهای خدا است.


حَرام به معنی ممنوع و ضدّ حلال است.
حرام در قرآن کریم به صورت‌های متفاوتی معنی شده است: به طریق بازداشتن قهری و اجباری، به تسخیر و اعمال قدرت خدا، تحریم طبیعی و مقتضای طبیعت و نیز گاهی حرام تکلیفی است.
در بین ماههای سال، چهار ماه حرام اعلام شده است، از جمله: ذی‌القعده، ذی‌الحجه، محرم الحرام و رجب؛ که احکام خاصی در این چهار ماه در دین ذکر شده است.


به مواردی از حَرام که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - حَرام (آیه ۱۱۶ سوره نحل)

(وَ لا تَقُولُوا... هذا حَلالٌ وَ هذا حَرامٌ)
«نگویید این حلال و این ممنوع است.»
حرام در این آیه، حرام تکلیفی است.


۲.۲ - حَرَّم (آیه ۲۷۵ سوره بقره)

(وَ اَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا)
(در حالى كه خدا بيع را حلال كرده و ربا را حرام.)
حرام در این آیه، حرام تکلیفی است.


۲.۳ - حَرَّم (آیه ۱۷۳ سوره بقره)

(اِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ)
(خداوند، تنها خوردن گوشت مردار، خون، گوشت خوک و... حرام كرده است.)
حرام در این آیه، حرام تکلیفی است.


۲.۴ - حَرَّم (آیه ۷۲ سوره مائده)

(اِنَّهُ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ)
(زيرا هر كس همتايى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام كرده.)
در این آیه به طریق بازداشتن قهری و اجباری است.


۲.۵ - حَرَّمَهُما (آیه ۵۰ سوره اعراف)

(قالُوا اِنَّ اللَّهَ‌ حَرَّمَهُما عَلَی الْکافِرِینَ‌)
(آن‌ها در پاسخ مى‌گويند: «خداوند اين‌ها را بر کافران حرام كرده است.»)
در این آیه به طریق بازداشتن قهری و اجباری است.


۲.۶ - مُحَرَّمَة (آیه ۲۶ سوره مائده)

(قالَ فَاِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ اَرْبَعِینَ سَنَةً)
(خداوند به موسی (علیه‌السّلام) فرمود: «اين سرزمين (مقدّس)، تا چهل سال بر آن‌ها ممنوع است.)
این تحریم به طریق منع اجباری است که خدا جلوشان را گرفته است می‌شود گفت که تحریم طبیعی است همان‌طور که شخص تعلیم ندیده از هدایت هواپیما ممنوع است هم‌چنین مشرک از رفتن به بهشت طبیعتا ممنوع است گر چه راه بهشت باز باشد زیرا او توانایی رفتن ندارد پس حرام در این‌گونه آیات به معنی غیر مقدور است و به طریق بازداشتن قهری و اجباری است.


۲.۷ - حَرَّمْنا (آیه ۱۲ سوره قصص)

(وَ حَرَّمْنا عَلَیْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ.)
«زنان شیرده را بر او قبلا حرام کردیم.»
این‌که موسی پستان هیچ زن شیرده را نگرفت فقط خواست خدا بود تا بالاخره به مادرش برگردد. در این آیه بازداشتن تسخیر و اعمال قدرت خدا است.


۲.۸ - حَرام (آیه ۹۵ سوره انبیاء)

(وَ حَرامٌ عَلی‌ قَرْیَةٍ اَهْلَکْناها اَنَّهُمْ لا یَرْجِعُونَ‌)
«بر قریه‌ای که هلاک کرده‌ایم برگشتن به دنیا، حرام و نامقدور است، آن‌ها بر نمی‌گردند.»
تحریم طبیعت: گاهی تحریم طبیعی و مقتضای طبیعت است که خدا چنان قرار داده است.
حرم مکّه را از آن حرم گویند که بعضی چیزها در آن تحریم شده به خلاف سایر مواضع، هم‌چنین است ماه حرام.


۲.۹ - حَرَماً (آیه ۵۷ سوره قصص)

(اَوَلَمْ نُمَکِّنْ لَهُمْ‌ حَرَماً آمِناً یُجْبی‌ اِلَیْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ)
«آیا جا ندادیم آن‌ها را در حرم امنی که میوه‌های هر چیز به آن‌جا جمع می‌شود.»
در اقرب الموارد گوید: حرمت چیزی است که هتک آن حلال و جایز نیست.
المسجد الحرام، البیت الحرام، الشهر الحرام، همه از این بابند، یعنی این‌ها محترمند و حدودی دارند و چیزهایی در آن‌ها حرام شده که در غیر آن‌ها حرام نیست. «رجل حَرَامٌ و قوم حَرَامٌ»
در این آیه بازداشتن تسخیر و اعمال قدرت خداست.


۲.۱۰ - حُرُم (آیه ۹۵ سوره مائده)

مثل‌: (لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ اَنْتُمْ‌ حُرُمٌ)
«شکار را نکشید آن‌گاه که در حال احرام هستید.»
حُرُم‌ (بر وزن شتر) جمع حرام است‌.
شخص در حال احرام را حرام و مُحرم گویند که از چیزهایی مُحَرَّمَاتِ اِحْرَام ممنوع است. در این آیه بازداشتن تسخیر و اعمال قدرت خدا است.


۲.۱۱ - اَرْبَعَةٌ حُرُم (آیه ۳۶ سوره توبه)

(اِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْاَرْضَ مِنْها اَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ...)
(تعداد ماه‌ها نزد خداوند در كتاب آفرينش الهى، از آن روز كه آسمان‌ها و زمين را آفريده، دوازده ماه است؛ كه چهار ماه از آن، ماه حرام است و جنگ در آن ممنوع مى‌باشد. اين، آيين هميشگى و استوار الهى است.)


۲.۱۲ - الشَّهْرِ الْحَرامِ (آیه ۲۱۷ سوره بقره)

(یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبِیرٌ)
(از تو، درباره جنگ كردن در ماه حرام، سؤال مى‌كنند؛ بگو: «جنگ در آن، گناهى بزرگ است.)


۲.۱۲.۱ - ماههای حرام

ماههای حرام عبارتند از ذوالقعدة الحرام، ذوالحجة الحرام، محرّم الحرام و رجب. سه تای اوّلی پشت سرهمند و چهارمی تنها و مابین جمادی الثانی و شعبان است. حکم چهار ماه مزبور حرمت جنگ در آن‌ها است‌ و اگر یک طرف احترام آن‌ها را مراعات نکرد و ابتدا به جنگ نمود مراعات احترام آن برطرف دیگر لازم نیست چنان‌که بعدا خواهد آمد.
ذیل آیه چنین است‌ (فَلا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ اَنْفُسَکُمْ‌) از این جمله فهمیده می‌شود که معصیت در این چهار ماه گناهش بیشتر است در المیزان می‌گوید: خداوند این چهار ماه را حرام کرد تا مردم از جنگ دست بکشند و امنیت دائر شود و مردم به سوی طاعت خدا روند. احترام این چهار ماه از شریعت ابراهیم (علیه‌السّلام) بود و عرب آن‌ها را حتی در بت‌پرستی محترم می‌شمردند. (ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ‌) اشاره به آن است که این تحریم دین قائم به مصالح بندگان است (به اختصار).


۲.۱۳ - الْاَشْهُرُ الْحُرُم (آیه ۵ سوره توبه)

(فَاِذَا انْسَلَخَ الْاَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ.)
(و هنگامى كه ماههاى حرام پايان گرفت، مشرکان را هرجا يافتيد به قتل برسانيد.)
بعضی‌ها گفته‌اند: مراد از ماههای حرام چهار ماه مشهور است، ولی سیاق آیات نشان می‌دهد که مراد از آنها چهار ماه مهلت است که در آیه ۲ این سوره ذکر شده‌ است: (فَسِیحُوا فِی الْاَرْضِ اَرْبَعَةَ اَشْهُرٍ)
((شما اى مشركان!)، چهارماه مهلت داريد آزادانه در زمين رفت و آمد كنيد) نه ماههای حرام و این چهار ماه، حرام خوانده شده که‌ مزاحمت بر مشرکان در آن‌ها حرام بود. می‌دانیم که اعلام سوره برائت توسط امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در روز دهم ذو الحجّه سال نهم هجرت بود علی هذا اشهر حرم با ماههای مهلت تطبیق می‌شود و در این صورت الف و لام (الاشهر الحرم) برای عهد ذکری است و به آیه دوّم راجع است چنان‌که المیزان گفته است.


۲.۱۴ - الشَّهْرُ الْحَرامِ (آیه ۱۹۴ سوره بقره)

(الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدی‌ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی‌ عَلَیْکُمْ...)
«ماه حرام در مقابل ماه حرام است و شکستن حرمت‌ها را قصاصی هست هر که به شما تعدّی کرد به او تعدّی کنید همان‌طور که به شما تعدّی کرده.»
این آیه حکایت از آن دارد که اگر کسی احترام ماه حرام را بشکند و جنگ را شروع نماید مراعات احترام آن برطرف دیگر لازم نیست‌: (وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ‌) به طور عمومی می‌رساند که اگر کسی حرمت کسی را از بین ببرد و مراعات نکند، طرف در مقابله به مثل حق دارد، روشن‌تر از آن جمله‌: (فَمَنِ اعْتَدی‌ عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی‌ عَلَیْکُمْ‌)
(و به طور كلّى هركس به شما حمله كرد، همانند حمله وى بر او حمله كنيد و از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و زياده‌روى ننماييد) است که در افاده مطلب ابهامی ندارد.


۲.۱۵ - حُرُمات (آیه ۳۰ سوره حج)

(ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ‌ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ‌)
«آن است مطلب و هر که محترمهای خدا را تعظیم کند و بزرگ دارد آن برای او نزد پروردگارش خیر است.»
به قرینه آیات سابق روشن می‌شود که مراد از «حرمات»، حج، مسجد الحرام، کعبه و غیره آن‌ها است که بزرگ‌داشتن آن‌ها سبب خیر است. و می‌شود گفت: که «حرمات» اعمّ از این‌ها است و خداوند بعد از شمردن قسمتی از آن‌ها به طور کلی می‌فرماید: «تعظیم مطلق حرمات بر آدمی خیر و مفید است.»


۲.۱۶ - الْمَحْرُوم (آیه ۱۹ سوره ذاریات)

(وَ فِی اَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ)
(و در اموال آن‌ها حقّى براى سائل و محروم بود.)
محروم به معنی ممنوع است. یعنی کسی که از روزی و درآمد کافی ممنوع است و مقابله با سائل نشان می‌دهد که او در عین حال که فقیر است از کسی سئوال نمی‌کند و اظهار حاجت نمی‌نماید: (تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ‌) «با علامتشان آن‌ها را می‌شناسی.»



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۲۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۲۹.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۷.    
۴. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۶.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۵۲۶.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۶۵.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۶۵.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۰۱.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۲۷۵.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۳۸.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۱۵.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۸۱.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۷۰.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۱۷۳.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۶۴۵.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۴۲۶.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۶۷.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۴۶۷.    
۲۱. مائده/سوره۵، آیه۷۲.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۰.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۱۰۰.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۶۹.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۳۱.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۵۲.    
۲۷. اعراف/سوره۷، آیه۵۰.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۶.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۲۳.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۵۶.    
۳۱. مائده/سوره۵، آیه۲۶.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۱۲.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۴۷۹.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۹۴.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۷۸.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۸۱.    
۳۷. قصص/سوره۲۸، آیه۱۲.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۵.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۳.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۶۸.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۸۰.    
۴۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۹۵.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۵۸.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۲۴.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۶۲.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۹۹.    
۴۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۳۰.    
۴۸. قصص/سوره۲۸، آیه۵۷.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۸۶.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۶۰.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۱۸.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۰۷.    
۵۳. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ص۶۳۲.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۵۹.    
۵۵. مائده/سوره۵، آیه۹۵.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۲۰۴.    
۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۱۳۹.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۷۹.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۷۸.    
۶۰. ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، ج۲، ص۴۶.    
۶۱. توبه/سوره۹، آیه۳۶.    
۶۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۲.    
۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۵۷.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۶۷.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۸۳.    
۶۶. الاثنی طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۴۲.    
۶۷. بقره/سوره۲، آیه۲۱۷.    
۶۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴.    
۶۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۲۴۹.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۶۶.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۹۱.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۵۱.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۵۰.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۶۲-۳۶۳.    
۷۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۷۱.    
۷۶. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۷۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۸۷.    
۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۲۰۲.    
۷۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۵۱.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۹.    
۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۲.    
۸۲. توبه/سوره۹، آیه۲.    
۸۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۸۷.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۵.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۰۳.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۵۱.    
۸۷. بقره/سوره۲، آیه۱۹۴.    
۸۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۹۱.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۶۳.    
۹۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۳۶.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۱۳.    
۹۲. بقره/سوره۲، آیه۱۹۴.    
۹۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰.    
۹۴. حج/سوره۲۲، آیه۳۰.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۵۲۴.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۷۱.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۲۰۷.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۰.    
۹۹. زمخشری، محمد بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص۱۵۴.    
۱۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۴۷.    
۱۰۱. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۹.    
۱۰۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۲۱.    
۱۰۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۵۴.    
۱۰۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۶۹.    
۱۰۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۰۵.    
۱۰۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۳۴.    
۱۰۷. زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۶، ص۱۳۶.    
۱۰۸. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۴، ص۹۴.    
۱۰۹. بقره/سوره۲، آیه۲۷۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حرام»، ج۲، ص۱۲۲-۱۲۶.    






جعبه ابزار