حَوْل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَوْل (به فتح حاء و سکون واو) از
واژگان نهجالبلاغه معانی مختلفی دارد.
یکی از معنیاش تغیّر و انفصال است.
طرف شىء را هم «حول» گويند كه مىتواند به آن متحول شود و بر گردد.
حول به معنای
قدرت نیز آید.
از این مادّه مواردی متعدد در
نهجالبلاغه آمده است.
حَوْل به معنای تغیّر و انفصال است.
راغب گوید: اصل حول تغیّر شیء و انفصال آن از دیگری است.
به اعتبار تغیّر گویند: «
حالَ الشَّیْءُ یَحولُ» و به اعتبار انفصال گویند: «
حالَ بَیْنی وَ بَیْنَکَ.»
«سال» را به
علت متغّير و منقلب شدن
حول گويند، حال انسان همان امور يعنى امور متغيّره در
نفس و جسم و مال است مانند «صحت، شادى ثروت و.»
حول انسان نیروی اوست در یکی از امور فوق که متحوّل و متغیّر است.
برخی از مواردی که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
در رابطه با شكر نعمت و بذل آن فرموده:
«إِنَّ لِلَّهِ عِباداً يَخْتَصُّهُمْ بِالنِّعَمِ لِمَنافِعِ الْعِبادِ، فَيُقِرُّها في أَيْديهِمْ ما بَذَلوها فَإِذا مَنَعوها نَزَعَها مِنْهُمْ، ثُمَّ حَوَّلَها إِلَى غَيْرِهِمْ.» «
خداوند بندگانى دارد كه نعمتهاى خاصّى به آنها بخشيده تا ديگر بندگان از آن بهره گيرند، به همين جهت مادام كه از اين نعمتها بذل مىكنند،
خدا آن را در دستشان ثابت مىدارد، امّا هنگامى كه بخل ورزند، از آنها مىگيرد و به ديگران مىدهد.»
در وصف
حق تعالی فرموده:
«الَّذي لا يَحولُ وَ لا يَزولُ.» «نه تغيير مىيابد و نه فانى مىشود.»
طرف، طرف شىء را حول گويند كه مىتواند به آن متحول شود و بر گردد.
در رابطه با
بیعت خويش فرموده:
«مُجْتَمِعینَ حَوْلی کَرَبیضَةِ الغَنَمِ.» «در اطراف من اجتماع كرده بودند مانند اجتماع گوسفندان.»
در رفتن به آب «حوّل» مثل سنّت در «
ودع» خواهد آمد.
به معنى
قدرت نيز آيد. در صفات حق تعالی فرمود:
«الْحَمْدُ للهِ الَّذِي عَلاَ بِحَوْلِهِ، ودَنَا بِطَوْلِهِ.» «
حمد خدا را كه با
قدرت خويش از تمام مخلوق برتر است و با
بذل و عطاى خويش به بندگان نزديک شده است.»
از این مادّه مواردی متعدد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حول»، ج۱، ص۳۱۵.