• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حَمَم (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حَمَم (به فتح حاء و میم) و حَمیم (به فتح حاء)، از واژگان قرآن کریم به معنای آب داغ است. حمیم ۲۰ بار در قرآن مجید به کار رفته، شش مرتبه به معنی مهربان و بقیّه به معنی آب جوشان است.



حَمَم و حَمیم به معنی آب داغ است. در مجمع البیان گوید: «الْحَمِیمُ‌ الماءُ الحارّ» راغب گوید: «الحمیم‌: الماءُ الشَّدِیدُ الْحَرَارَةِ»


(لَهُمْ شَرابٌ مِنْ‌ حَمِیمٍ‌ وَ عَذابٌ اَلِیمٌ‌) (نوشابه‌اى از آب سوزان و عذاب دردناكى براى آنهاست.) در مفردات گوید: آب گرمی را که از منبع خود خارج می‌شود، حمّه گویند و به این اعتبار به عرق انسان و حیوان حمیم گفته می‌شود.
حَمَّام را به جهت آب گرم و یا به جهت اینکه سبب عرق کردن است حمّام گفته‌اند. علّت اینکه تب را حُمَّی‌ گفته‌اند آن است که در آن حرارت زیاد هست و یا سبب عرق کردن است. و به خویشاوند مهربان حمیم گفته‌اند گوئی که در حمایت قرابت خود حادّ و داغ می‌شود.
(فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ)(وَلا صَدِیقٍ‌ حَمِیمٍ‌) «برای ما واسطه‌هائی نیست و نه دوست مهربانی هست.»
به نظرم حمیم به معنی مطلق مهربان باشد که در حمایت طرف، گرم و محکم است و احتیاج به خویشاوند بودن نیست مثل آیه گذشته که درباره صدیق است، و مثل‌: (ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ‌ حَمِیمٍ‌ وَلا شَفِیعٍ یُطاعُ‌) (براى ستمکاران نه دوستى وجود دارد، و نه شفاعت كننده‌اى كه شفاعتش پذيرفته شود.)


حمیم بیست بار در قرآن مجید به کار رفته، شش مرتبه به معنی مهربان و بقیّه به معنی آب جوشان است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۸۴.    
۲. ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، ج۲، ص۲۳.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۵۰.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۸۳.    
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۵۴.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۷۰.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ۱۳۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۷، ص۱۴۳.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۲۰۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۸۳-۸۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۴۱.    
۱۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۵۴.    
۱۳. زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۶، ص۱۷۶.    
۱۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۵۵.    
۱۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۰۰.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۵، ص۲۹۱.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۴۰۷-۴۰۸.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۳۸.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۳۴.    
۲۰. غافر/سوره۴۰، آیه۱۸.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۹.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۷، ص۳۲۰.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۴۸۵.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۴۳۳.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۴۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حمم»، ج۲، ص۱۸۴.    






جعبه ابزار