حمل و نقل زیورآلات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنی اسرائیل، زیورآلاتی از
فرعونیان، هنگام
کوچ از
مصر همراه خود میبردند.
«قالوا ما اخلفنا موعدک بملکنا ولـکنا حملنا اوزارا من زینة القوم فقذفنـها فکذلک القی
السامری؛
گفتند: ما به
میل و
اراده خود از
وعده تو
تخلف نکردیم؛ بلکه مقداری از زیورهای
قوم را که با خود داشتیم افکندیم و
سامری اینچنین القا کرد...».
بنی اسرائیل که خود را در برابر اعتراض شدید
موسی دیدند و متوجه شدند براستی کار بسیار بدی انجام دادهاند، در مقام
عذرتراشی برآمدند و گفتند ما
وعده تو را به میل و
اراده خود تخلف نکردیم" (قالوا ما اخلفنا موعدک بملکنا). در واقع این ما نبودیم که به اراده خود گرایش به
گوساله پرستی کردیم" لکن مبالغی از زینت آلات
فرعونیان به همراه ما بود که ما او را از خود دور ساختیم، و
سامری نیز آن را افکند" (و لکنا حملنا اوزارا من زینة القوم فقذفناها فکذلک القی
السامری).
بعد از آن
خداوند به موسی وعده داد که
تورات را به او نازل خواهد کرد ولی
نزول آن به تاخیر افتاد و موسی نیز
هارون برادرش را در میان بنی اسرائیل قرار داده و خود به سوی
میقات رفت. موسی به هارون سفارش کرد کار مردم را اداره کند وخود برای
راز و نیاز با خداوند به
کوه طور رفت. قرار بود موسی سی
روز روزه بگیرد و در کوه طور بماند ولی برای
امتحان مردم از جانب خداوند این وعده به چهل
شب رسید. و پس از اینکه در طور، کلام خداوند به موسی رسید و ده فرمان مقدس بر لوحها نوشته شد،
عزم بازگشت کرد.
اما هنگامیکه وعده موسی دیر شد و سی روز گذشت و موسی برنگشت، بنی اسرائیل به
وسوسه شیطان فریب خوردند و مردی ریاست طلب به نام
سامری گوسالهای از
طلا ساخت و با حقه بازی صدایی از آن
گوساله درآورد و به مردم گفت؛ موسی بدقولی کرد. موسی دیگر برنمی گردد. بدبختی ما هم به سبب این است که
بت نداریم. اینک من بتی از طلای خالص ساختهام.
مردم نادان هم اطراف او جمع شدند و چون
حیله او را نمیدانستند حرفهایش را باور کردند و
بتپرستی را پیش گرفتند. وقتی موسی برگشت و اوضاع را چنین دید خشمگین شد و گفت؛ خیلی بد کردید که این رفتار ناشایست را پیش گرفتید و از بس ناراحت شد، الواح را به
زمین انداخت و گریبان هارون را گرفت و گفت؛ چرا گذاشتی مردم
فریب گوساله سامری را بخورند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۱۸۳، برگرفته از مقاله «حمل و نقل زیورآلات»