حمزة بن عبدالعزیز سلار دیلمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابویعلی حمزة بن عبدالعزیز (متوفای ۴۶۳ق)، مشهور به (سلّار دیلمی) از فقیهان و اندیشمندان نامدار و برجسته
قرن پنجم قمری بود. وی از شاگردان
شیخ مفید و
سید مرتضی علمالهدی بود. سلار در دانشهای رایج زمان خویش سرآمد و خبره بود، و طبق بیان علما، از بزرگان فقهای شیعه دانسته میشد و یكی از مشایخ و از مهمترین عالمان و پیشوایان
امامیه در
عصر غیبت بهشمار میرفت.
متاسفانه از تاریخ ولادت، زمان هجرت از زادگاه، مدت اقامت در
حلب، مسافرتها، ازدواج و فرزندان این عالم بزرگوار، در هیچ كتابی سخن به میان نیامده است. ولی وجود پارهای شواهد و مستندات، مانند مطالعه زندگی استادان، معاصران و شاگردان وی و اینكه او گاهی به نیابت از
شیخ مفید و
سید مرتضی علمالهدی بر كرسی
تدریس مینشست و شاگردان برجسته آن بزرگواران را از دانش بیكران خویش بهرهمند میساخت، اما بدون تردید، زادگاه این فقیه والامقام
دیلمان است.
ابویعلی، حمزة بن عبدالعزیز دیلمی، معروف به سالار و سلّار، یكی از فقهای نامدار تاریخ اسلام است كه تذكرهنویسان درباره
کنیه و
لقب او چنین نگاشته اند: ابویعلی را كنیه او ذكر كردهاند و میگویند: یعلی اسمی است منقول از فعل معلوم علا یعلوا علوا، مثل سما یسمو و گفته شده است علی یعلی مثل یرضی است. و علا به معنای برتری در شرف است.
نویسنده
اعیان الشیعه و مؤلف
ریاض العلما نوشتهاند: سلار اسمی است كه در لغت فارسی و عربی اصلا وجود ندارد و مترجمین آن را به جای لفظ سالار استعمال كردهاند، ولی در
رجال بحرالعلوم آمده است كه سلار معرب سالار است.
مترجمین، سالار را در
فارسی به معنای رییس و امیر و در
عربی به معنای شریف معنا می كنند.
۱. محمد بن محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید (م۴۱۳ق.).
۲. علی بن حسین، معروف به
سید مرتضی علمالهدی (۳۴۳۶ ق).
سلار دیلمی بعد از
عصر غیبت حضرت ولیعصر (علیهالسلام)، یكی از مشایخ و از مهمترین عالمان و پیشوایان
امامیه بوده است. مشایخ و قدمای امامیه، ده نفر بودند كه عبارتند از:
۱و۲. صدوقان (
علی بن بابویه قمی و فرزندش
صدوق).
۳و۴. شیخان (شیخ مفید و
شیخ طوسی).
۵و۶.
سیدان (
سید مرتضی علمالهدی و برادر ارجمندش،
سید رضی، گردآورنده
نهج البلاغه).
۷.
ابن ابی عقیل.
۸.
ابوالصلاح حلبی.
۹.
ابن ادریس حلی.
۱۰. ابویعلی، سلار حمزه بن عبد العزیز دیلمی.
۱. شیخ ابوعلی طوسی.
۲.
منتجبالدین بن بابویه.
۳.
حسن بن حسین بن بابویه.
۴. ابوالكرم مبارك بن فاخر نحوی.
۵.
ابوالفتح عثمان بن جنی نحوی.
۶. ابوالصلاح تقیالدین.
۷. محمد بن علی بن عثمان.
۸. عبدالجبار بن عبدالله المقری الرازی.
۹. محمد بن عبدالرحمن بن احمد بن الحسین نیشابوری خزاعی.
۱۰. عبدالله بن حسن بن حسین بن بابویه.
برخی از دانشمندان معاصر این فقیه و متكلم نامدار عبارتند از:
۱. شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) ظاهرا سلار، بعد از رحلت شیخ طوسی، به مقام مرجعی رسیده است.
۲.
سید مرتضی علمالهدی.
۳.
سید رضی.
۴. شیخ مفید.
۵.
ابوالعباس نجاشی.
۶.
ابوالفتوح رازی.
۷.
شیخ جعفر دوریستی.
بی شك،
سید مرتضی را باید احیاگر
علوم اسلامی در
قرن چهارم دانست. آن بزرگوار از اوضاع سیاسی و اجتماعی عصری كه مقارن با اوج قدرت دولت شیعی
آل بویه بود، به خوبی بهرهبرداری نمود.
سید مرتضی، شاگردان
فقیه و دانشمندش را به اقصی نقاط كشور اسلامی، برای
قضاوت گسیل میداشت. یكی از شخصیتهای برجسته
شیعه كه از سوی
سید مرتضی برای منصب قضا به مناطق حلب (از توابع
سوریه) اعزام شد، سلار دیلمی بود. وی در این مناطق، زعامت دینی مردم را بهعهده گرفت و بهعنوان
حاکم شرع اسلامی، به حل و فصل نزاعها و اختلافات دینی ـ اجتماعی پرداخت و به ارشاد و هدایت مردم، اقامه جماعت و رفع مشكلات و پاسخگویی به مسائل دینی شیعیان نیز اشتغال داشت.
از زمان مسافرت وی به حلب و مدت اقامت او در آنجا اطلاع دقیقی در دست نیست، اما شواهد نشان میدهد كه وی سالیان متمادی در آن دیار حضور داشته است، بهگونهای كه برخی وی را از فقهای حلب بهشمار آوردهاند.
۱.
المراسم العلویه فی الاحکام النبویه.
۲. المقنع فی المذهب.
۳. التقریب (التهذیب) در
اصول فقه.
۴. التذكره فی حقیقة الجوهر و العرض.
۵. الابواب و الفصول فی الفقه.
۶. المسائل السلاریه.
۷. الرد علی ابیالحسن البصری فی نقض الشافی.
دانشمندان و زندگینامه نویسان، هر یک درباره مقام علمی سلار مطالبی نوشتهاند:
سیوطی در طبقات النحویین النحاة، سلار را از دانشوران
علم نحو دانسته است.
علامه حلی در
خلاصه نوشته است: سلار بن عبدالعزیز دیلمی از فقهای مورد وثوق شیعه است كه در
فقه و
ادبیات، سرآمد و ممتاز بود.
پژوهشگر معاصر،
آیتالله سید ابوالقاسم خویی ضمن تایید وثاقت سلار، وی را از بزرگان فقهای شیعه دانسته و نوشته است: «سلار بن عبدالعزیز الدیلمی فقیه، جلیل، معظم، ثقه»؛ سلار بن عبدالعزیز دیلمی، فقیهی مورد اعتماد و بزرگوار و گرانقدر است.
سلار در كتاب فقهی مراسم، درباره برگزاری
نماز جمعه اینگونه نوشته است: «صلاة الجمعه فرض مع حضور امام الاصل او من یقوم مقامه و اجتماع خمسة نفر فصاعدا احدهم الامام»؛ خواندن نماز جمعه در زمان حضور
امام معصوم (علیهالسلام) یا كسی كه از طرف او منصوب می شود (نائب خاص)،
واجب است و حداقل نفرات برای برگزاری و انعقاد نماز جمعه با امام یا نائبش، پنج نفر است».
سلار مانند برخی فقهای شیعی، نماز جمعه و نیز
نماز عیدین (
عید فطر و
عید قربان) را در
زمان غیبت امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) جایز نمیداند، زیرا آن را از مختصات امام معصوم (علیهالسلام) میداند و در حقیقت به حرمت نماز جمعه و نماز عیدین در زمان غیبت امام (علیهالسلام)
فتوی داده است.
برخی از دانشمندان، این فقیه والامقام را جزء اولین عالمان شیعی میدانند كه به تحریم نماز جمعه فتوی داده است.
این فقیه هوشمند و زیرک، با درک موقعیت اجتماعی و سیاسی زمان خویش كه زعامت دینی شیعیان را بعد از
شیخ طوسی بهعهده داشت، اقدام به صدور شجاعانه فتوای تحریم نماز جمعه نموده است، زیرا سلار زمانی زعامت و رهبری مردم را بهعهده گرفت كه
حکومت آل بویه كه دولتمردانی شیعی بودند به
سلجوقیان كه
سنی مذهب بودند، انتقال یافته بود و فتنه و آشوب و جنگهای خونین مذهبی علیه شیعیان آرامش
بغداد را به مخاطره انداخت و باعث فروپاشی
حوزه علمیه بغداد شد و فقیهان و عالمان دین، دست به اقدامات اساسی زدند و حتی ناگزیر به هجرت از بغداد شدند. روشن است كه برگزاری نماز جمعه و خواندن خطبه در آن فضای سیاسی حاكم بر جامعه، چیزی جز فریب، خدعه، مدح و ستایش حاكمان جور نبود و اصولا حاكمان جور انتظار دارند كه از محافل عبادی ـ سیاسی نماز جمعه به نفع خویش بهرهبرداری كنند
و در راه رسیدن به این مقصود، از شیوههای مختلف زر، زور، نیرنگ و استخدام عالمان درباری و فریب خورده استفاده می كنند. تحریم نماز جمعه از سوی زعیم بزرگ شیعیان در حقیقت اعلان برائت از حاكمان جور و تنفر از اقدامات ظالمانه و ستمگرانه آنهاست. این اقدام سلار، حكایتگر تفكر عدم جدایی دین از سیاست است كه از سوی فقهای بزرگوار شیعه در تمام اعصار در عمل به اثبات رسیده است.
پذیرش منصب قضاوت در دورهای و تحریم نماز جمعه و عیدین در دورهای دیگر، نشان میدهد كه وی فقیهی سیاستمدار و ژرفاندیش در عصر خویش بهشمار میآمده است.
در تاریخ وفات این فقیه فرزانه نیز اختلاف است، اما بنا به قول مشهور، رحلت سلار دیلمی در ششم
رمضان سال ۴۶۳ قمری
در قریه
خسروشاه (خسروشاه پس از
پیروزی انقلاب اسلامی، به
خسرو شهر تغییر یافته است))
تبریز اتفاق افتاده است و قبر شریف این رادمرد شیعی، در همان مكان میباشد. اینكه این فقیه بزرگ، چرا و چگونه در این مكان رحلت كردهاند، بهدرستی معلوم نیست، ولی احتمالا سلار مانند بسیاری از فقیهان و عالمان، به دنبال آشوبها و جنگهای داخلی در آن سالهای آشفته و نابسامان آخر حیاتش، بغداد را ترک و در حال رجعت به زادگاهش بوده است كه مرغ روحش در دیار
آذربایجان، به ملكوت اعلی پر كشیده است و پیكر پاكش توسط دوستان و ارادتمندان وی در قریه خسروشاه تبریز به خاک سپرده شده است. مراقد المعارف با تحقیق و تعلیقه
محمدحسین حرزالدین درباره زیارت قبر سلار چنین مینویسد:
«در سال ۱۳۸۸ قمری جهت پژوهش پیرامون قبور عالمان به تبریز و اطراف آن سفر كردم، در ۲۲
جمادی الاولی بر مرقد شریف سلار حمزه بن عبدالعزیز دیلمی حاضر شدم. من میهمان عالم جلیل،
سید محمدعلی قاضی طباطبایی (شهید بزرگوار محراب) بودم، قبر او در منطقه شمالی «مقبرة الشعراء» قرار داشت. بر حسن تصادف، در آن روز معماران مشغول تعویض سنگ قبر مزار سلار بودند. نوشتههای سنگ قبلی خوانا نبود و ما دستور دادیم آن را تمیز كنند تا بتوانیم مطلب را بخوانیم. بر سنگ قبر وی، نوشته شده بود: «الله الباقی، كل من علیها فان، هذا قبر العالم العارف الشیخ سلار... فی تاریخ ذی الحجه سنه ثلاثه عشر و سبع مائه». سال ۷۱۳ تاریخ نصب سنگ بر قبر سلار بوده است و نه تاریخ رحلت آن بزرگوار. بر روی سنگ قبر جدیدی كه در سال ۱۳۸۸ هـ . ق. بر قبر شریف وی نصب شده چنین نوشته است:
«مرقد بزرگوار عالم عظیمالشان، حمزة بن عبدالعزیز دیلمی معروف به سلار، از اهالی دیلم
گیلان و از اعاظم مجتهدین و دانشمندان شیعه است كه علمای رجالنویس شیعه به شرح زندگانیاش پرداخته، او را ستودهاند. از شاگردان جناب شیخ مفید و
سید مرتضی علمالهدی بوده، به قول صحیح در تاریخ
ماه صفر سال ۴۴۸ ه. ق. درگذشته و در قبرستان خسروشاه مدفون شده است. ۱۳۸۸ قمری.
• محمدتقي ادهمنژاد، تلخيص از كتاب گلشن ابرار، ج۶، ص۹.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «سلاّر دیلمی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱/۱۷.