حَلْق (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَلْق (به فتح حاء و سکون لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای تراشیدن و محل فرو رفتن طعام و شراب در گلو آمده است.
این لفظ هشت مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
حَلْق (بر وزن عقل) به معنای تراشیدن است.
«حلق راسه: ازال شعره» حَلْق به معنای محل فرو رفتن طعام و شراب در گلو است.
جمع آن احلاق، حلوق و حلق است.
حلقه: هر شی دائرهای را گویند.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با
دشمن و کینه فرموده:
«وَ لا تَباغَضوا فَإِنَّها الْحالِقَةُ.» «با همدیگر دشمنی نکنید، که آن ویران کننده و تار و مار کننده است.»
حالقه یعنی محو کننده از بین برنده، این معنی با معنی اصلی مناسبت دارد، هر بلاء ویران کننده را حالقه گویند.
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با غصب حق خویش فرموده:
«فَصَبَرتُ وَ في الْعَيْنِ قَذىً، وَ في الحَلْقِ شَجاً، أرى تُرَاثي نَهْباً.» صبر کردم در حالی که در چشمم تراشه و در حلقم استخوان بود، میدیدم که تراث و حقّم تاراج میشود.»
حضرت (علیهالسلام) و درباره
شیطان و اعوانش فرموده:
«وَ أَحَلّوكم وَ رَطاتِ الْقَتْلِ، وَ أَوْطَأُوكُمْ إِثْخانَ الْجِراحَةِ، طَعْناً في عُيونِكُم، وَ حَزّاً في حُلوقِكُمْ، وَ دَقّاً لِمَناخِرِكُمْ.» «آنها شما را به ورطههای قتل داخل کردهاند. برای نیزه زدن در چشمهای شما، و قطع کردن حلقومهای شما و کوبیدن بینیهای شما.»
حضرت در مورد فرج فرموده:
«عِنْدَ تَناهي الشِّدَّةِ تَكونُ الْفَرْجَةُ، وَ عِنْدَ تَضايُقِ حَلَقِ الْبَلاءِ يكونُ الرَّخاءُ.» «در وقت به آخر رسیدن شدّت،
فرج حاصل میشود و در وقت تنگ شدن حلقههای بلا، گشایش به وجود میآید.»
امام علی (علیهالسلام) در رابطه با
عدالت خویش فرموده:
«وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رَبَقِ الذُّلِّ، وَ حَلَقِ الضَّيْمِ.» «شما را از بندهای
ذلت که به گردن داشتید آزاد کردم و از حلقههای
ظلم رها نمودم.»
این لفظ هشت مورد در «نهجالبلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حلق»، ج۱، ص۲۹۷.