حفو (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَفْو (به فتح حاء و سکون فاء) و
اِحْفاء (همزه مکسور و سکون حاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای
مبالغه در سؤال یا
مبالغه در دانستن حال شخص است.
مشتقات
حَفْو که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَیُحْفِکُم (به ضمه یاء، سکون حاء و کسر فاء) به معنای مبالغه،
حَفِی (فتح حاء و کسر فاء) به معنای عالم و دانستن،
حَفِیًّا (فتح حاء و کسر فاء) به معنای مهربان است.
حَفْو و اِحْفَاء به معنی
مبالغه در سؤال یا
مبالغه در دانستن حال شخص است.
در
نهایه آمده که زنی به محضر آن حضرت آمد:
««فَسَاَلَهَا فَاَحْفَی وَ قَالَ اِنَّهَا کَانَتْ تَاْتِینَا زَمَنَ خَدِیجَةَ»» حضرت از او به طور تفصیل احوالپرسی کرد و فرمود: او در زمان
خدیجه (سلاماللهعلیها) به منزل ما میآمد.
به مواردی از
حَفْو که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ لا یَسْئَلْکُمْ اَمْوالَکُمْ اِنْ یَسْئَلْکُمُوها فَیُحْفِکُمْ تَبْخَلُوا) «اموال شما را نمیخواهد و اگر بخواهد و در خواستن
مبالغه کند
بخل میورزید و نمیدهید.»
(یَسْئَلُونَکَ کَاَنَّکَ حَفِیٌ عَنْها قُلْ اِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ) «از تو از
قیامت میپرسند گویا به آن دانائی، بگو
علم آن پیش
پروردگار من است.»
«عَنْها» به «یَسْئَلُونَکَ» متعلّق است و تقدیر چنین است:
(یَسْئَلُونَکَ عَنْهَا کَاَنَّکَ حَفِیٌّ.) طبرسی گوید: حفی به معنی عالم است یعنی آنقدر سؤال کرده تا دانسته است.
(قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَاَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی اِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا) «گفت: سلام بر تو حتما از پروردگارم برای تو
آمرزش میخواهم که او به من مهربان است.»
طبرسی «حفیّ» را مهربان معنی کرده و گوید: حفیّ آن است که در سؤال
مبالغه کند و نیز کسی است که در عطا کردن نعمتها لطف کند.
اصل باب به معنی آخر رساندن (
مبالغه) است؛ گوئی
«تَحَفَّیْتُ بِهِ اَیْ بَالَغْتُ فِی اِکْرَامِهِ» در نهایه هست:
«اَحْفَی فلانٌ بصاحبه و حَفِیَ بِهِ و تَحَفَّی: ای بالغ فی برّه و السئوال عن حاله.»
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حفو»، ج۲، ص۱۵۷.