حَفْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَفْر از
واژگان نهج البلاغه به معنای کندن است.
از این لفظ ده مورد در
نهج البلاغه به کار رفته است.
حَفْر به معنای کندن است.
ابن اثیر در نهایه گوید: به سم
اسب حافر گویند که وقت راه رفتن زمین را حفر میکند.
«حافر» در دو مورد از «نهجالبلاغه» به این معنی آمده است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
حضرت علی (علیهالسلام) بعد از قتل
طلحه و
زبیر در ضمن کلامی به جمعی چنین فرموده:
«أَقَمْتُ لَكُمْ عَلَى سَنَنِ الحَقِّ في جَوادِّ الـمَضَلَّةِ، حيْثُ تَلْتَقونَ وَ لا دَليلَ، وَ تَحْتَفِرونَ وَ لا تُميهونَ.» «بپا داشتم برای شما
هدایت را بر سنن
حق در جادههای
ضلالت در مکانی که ملاقات میکردید ولی دلیلی نداشتید و حفر میکردید ولی به
آب نمیرسیدید.»
آنگاه که خبر
شهادت مالک اشتر به آن حضرت رسید فرمود:
«مالكٌ وَ ما مالِكٌ! وَ اللهِ لَوْ كانَ جَبَلاً لَكانَ فِنْداً، (وَلَوْ كانَ حَجَراً لَكانَ صَلْداً،) لا يَرْتَقيهِ الْحافِرُ، وَ لا يوفي عَلَيْهِ الطّائِرُ.» یعنی: «مالک از دنیا رفت، چیست مالک اگر او را کوه حساب کنی کوهی بود در بلندی بینظیر و اگر او را در
صلابت سنگ حساب کنی سنگی بود بسیار سخت، اسب تندرو به آن کوه بالا نتوان رفت، و پرنده بلند پرواز به قلّه آن صعود نتوان نمود.»
درباره
کعبه فرمود:
«لا يَزْكو بِها خُفٌّ وَ لا حافِرٌ وَ لا ظِلْفٌ.» «نه
شتر و نه
اسب و
گاو و
گوسفند هيچ كدام در آن به راحتى زندگى نمىكند.»
منظور از «خف» شتران و از «حافر» اسبان و از «ظلف»
بقر و
غنم است.
از این لفظ ده مورد در «نهج البلاغه» به کار رفته است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حفر»، ج۱، ص۲۸۵.