حَطَط (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَطَط (به فتح حاء و طاء) و
حَطّ (به فتح حاء و تشدید طاء) از
واژگان قرآن کریم به معنای فرو آمدن، فرو آوردن، وضع و ترک است.
این دو کلمه فقط دوبار در
قرآن استعمال شده است.
حَطَط و
حَطّ به معنی فرود آمدن و فرود آوردن است.
راغب گوید: حطّ پایین آوردن چیزی از بلندی است.
نیز آن را پایین آمدن گفتهاند:
«حَطَّ الرَّجُلُ: نَزَلَ» ایضا به معنی وضع و ترک آمده است.
به مواردی از
حَطَط که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(وَ اِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ) (و ياد كنيد زمانى را كه گفتيم: در اين شهر (
بیتالمقدس) وارد شويد و از نعمتهاى فراوان آن، از هرجا مىخواهيد بخوريد و از در معبد بيتالمقدس با
خضوع وارد گرديد و بگوييد: «
خداوندا!
گناهان ما را بريز.» تا خطاهاى شما را ببخشيم و به
نیکوکاران پاداش بيشترى خواهيم داد.)
(وَاِذْ قِیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ وَ کُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکُمْ خَطِیئاتِکُمْ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ) «و چون گفتیم در این شهر ساکن شوید و از آن در هر محل که خواستید بخورید (البته با مراعات قوانین) و بگویید این شهرنشینی فرود آمدن و محدود شدن است (یعنی این را بدانید و
یقین کنید) و از باب شهر در حال خضوع وارد شوید (در حالیکه آماده بپذیرفتن قوانین همزیستی هستید) و اگر چنین کنید قهرا نیکوکار خواهید بود و آن باعث غفران گناهان شما است و نیکوکاران را وسایل مغفرت و تعیّش میافزاییم.»
«حِطَّةٌ» در هر دو آیه مرفوع و خبر مبتدای محذوف است و «حِطَّةٌ» نکره است و باید مراد از آن فرو آمدن به خصوصی باشد. ناگفته نماند:
بنیاسرائیل در صحرای سینا به طور بیابانگردی زندگی میکردند و در اختیار محلّ، خور و خواب چنانکه پیشه بیابانگردان است کاملا آزاد بودند ولی شهرنشینی دارای شرایط و قوانین به خصوصی است که اگر آنها مراعات نشود نظم عمومی از بین میرود و زندگی اجتماعی متلاشی میگردد.
به نظر ما مراد از هر دو
آیه که به بنیاسرائیل دستور میدهد وارد
فلسطین شده و شهرنشینی گردند، آن است که باید در دخول شهر، خاضع و تسلیم قوانین شهرنشینی شوند و بدانند که شهرنشینی یکنوع فرود آمدن و محدود شدن زندگی است و دیگر آزادی صحراگردی را نخواهند داشت.
و خلاصه مراد آن نیست که از باب مخصوصی در حال
سجده وارد شوند و بگویند:
گناهان ما را بیامرز بلکه مراد آن است که به شهر وارد شوند در حالی که تسلیم قوانینند و بگویند و بدانند که این ورود، فرود آمدن از آزادی مطلق و محدود شدن به شرایط شهرنشینی است.
آنچه گفته شد کاملا طبیعی و قابل قبول است و دیگر احتیاج به تاویلات بعیده که از امثال قتاده نقل شده، نیست. طالبان تاویلات به تفاسیر رجوع کنند.
این واژه دوبار در قرآن کریم آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حطط»، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۳.