حسین جاوید
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسین جاوید، شاعر و نمایشنامه نویس آذربایجانی میباشد.
حسین راثی زاده در
ذیحجه ۱۲۹۹/ اکتبر ۱۸۸۲ در نخجوان به
دنیا آمد
. پدرش، حاجی ملاعبداللّه،
روضه خوان بود و از روستای شاه تختی، واقع در غرب نخجوان و نزدیک به ساحل
ارس، به نخجوان
مهاجرت کرده بود.
و به سبب صدای لطیف خود، در نخجوان و
باکو و شماخی و گنجه مشهور بود.
برادر بزرگ حسین، شیخ محمد، هم در زمینه
علوم دینی تحصیل کرده، واعظ و
معلم بود. حسین تحصیلات مقدماتی خود را در
خانه آغاز کرد و برای آنکه در آینده
شغل پدر و برادرش را در پیش گیرد، به مکتب گذاشته شد ولی پس از سه سال تحصیل، به رغم مخالفت پدر و مادرش، از رفتن به آنجا خودداری کرد.
او حدود دوازده سال داشت که به «مکتب تربیه» رفت. این
مدرسه در ۱۳۱۱ـ۱۳۱۲/ ۱۸۹۴ به همت
محمدتقی صدقی (متوفی ۱۳۲۱/ ۱۹۰۳) بر اساس اصول جدید در نخجوان تأسیس شده بود که در آن، ضمن تدریس
علوم و فنون جدید، زبانهای روسی و ترکی آذربایجانی و فارسی نیز آموزش داده میشد و در اندک مدتی، یکی از کانونهای تربیتی و فرهنگی
مسلمانان روسیه گردید.
صدقی با مشاهدة استعداد و شوق جاوید،
رضایت پدر او را برای ادامه تحصیل وی در مدرسه خود جلب کرد و او دورة مدرسه را در ۱۳۱۶/۱۸۹۸ به پایان رساند
جاوید سرودن
شعر را از همین سالهای تحصیل در نخجوان، با تخلص «گلچین» شروع کرد
در حدود یک سال پس از به پایان رساندن مکتب تربیه، برای معالجه چشمانش و نیز ادامه تحصیل به
تبریز رفت و فرصت یافت تا ضمن تحصیل در مدرسة طالبیة این شهر، معلومات خود را در زبان و
ادبیات فارسی و عربی، که مقدماتشان را از برادرش و صدقی آموخته بود، وسعت بخشد
او به هنگام اقامتش در تبریز، با صدقی و قربانعلی شریف زاده در نخجوان مکاتبه داشت
و در ۱۳۱۷/ ۱۸۹۹ به درخواست صدقی، شعری در حدود ۲۵ بیت به
زبان فارسی در مدح فرهنگ پروری حاجی زین العابدین تقی یف، سرمایه دار باکویی که به مکتب تربیه کمک مالی کرده بود، سرود.
وی در سالهای بعد هم
شعر فارسی میسرود و چنانکه دوستش عزیز شریف
گفته، از او یک غزل فارسی با تخلص سالک در اختیار داشته است (در بارة شعرگویی جاوید به فارسی رجوع کنید به این آدرس
).
جاوید در مدت اقامتش در تبریز، علاوه بر تحصیل و مطالعه، به فرش و گلیم فروشی در تبریز و
ارومیه نیز اشتغال داشت که تا ۱۳۲۲/ ۱۹۰۴ ادامه پیدا کرد. در همین دوره مقالات و اشعارش برای نخستین بار در روزنامه شرق روس ــ که انتشار آن از اواخر
ذیحجه ۱۳۲۰/ مارس ۱۹۰۳ در تفلیس آغاز شد
ــ به چاپ رسید. از جمله شعری که به مناسبت درگذشت معلمش، صدقی، در
رمضان ۱۳۲۱/ دسامبر ۱۹۰۳ سروده بود، در شمارة ۵ ذیقعدة ۱۳۲۱/ ۲۳ ژانویة ۱۹۰۴ آن روزنامه درج گردید.
جاوید گویا پس از ترک
ایران، مدت کوتاهی در
استانبول اقامت داشته است. وی پس از بازگشت به نخجوان در یک شرکت راه سازی در ولایت کاختیای
گرجستان به عنوان منشی به کار پرداخت و به یاری همان شرکت برای معالجه چشمانش در اوایل ۱۳۲۴/۱۹۰۶ به عثمانی عزیمت کرد
و اقامتش در استانبول بیش از سه سال طول کشید. او در این مدت ــ که مقارن با اعلان حریت (۱۳۲۶/۱۹۰۸) و به
قدرت رسیدن حزب اتحاد و ترقی بود فرصت یافت که با محیط اجتماعی و محافلِ ادبیِ استانبول که از استبداد سلطان عبدالحمید و تحولات و کشمکشها رها شده بود، آشنا شود و در عین حال به عنوان مستمع آزاد در کلاسهای درس شعبه ادبیات دارالفنون استانبول حضور یابد. او در آن میان بیش از همه استادان، تحت تأثیر رضا توفیق بلوکباشی (متوفی ۱۳۲۸ ش/ ۱۹۴۹)، شاعر و اندیشمند ترک، قرار گرفت. خود توفیق نیز تحت تأثیر شاعرانی چون عبدالحق حامد ترخان، توفیق فکرت، محمدامین یورداقول بود و از اوزان هجایی در برابر اوزان عروضی دفاع میکرد
و نمایشنامه دختر هندوی عبدالحق حامد را میستود.
به همین مناسبت، رسول زاده
به هنگام سخن گفتن از تأثیرات سیاسی و فرهنگی
ترکیه بر
آذربایجان، در مقام غلو جاوید را فرزند خوانده حامد ترخان دانسته است.
تأثیر شاعران ترک، خصوصاً بر اشعار دوره اولیه شاعری جاوید ــ که در کتابهای کچمیش گونلر (روزهای گذشته، تفلیس ۱۹۱۳) و بهار شَبْنَمْلَری (شبنمهای بهاری، باکو ۱۹۱۷) گردآوری شده ــ محسوس است.
تأثیر زبان ترکی استانبولی بر زبان آثار او چندان زیاد بوده که گفتهاند او بین زبانهای ترکی آذربایجانی و ترکی عثمانی فرقی نمیگذاشته است .
در بحث از تأثیر محیط ترکیه بر خلاقیت ادبی و هنری جاوید، به این شاهد نیز که موضوع نمایشنامه های اوچوروم (پرتگاه) و
ابلیس وی از
حیات اجتماعی و سیاسی آن کشور گرفته شده استناد کرده
و گفتهاند که جاوید عناصر فرهنگ اروپایی را نه از طریق روسیه، بلکه از طریق عثمانی اخذ کرده
و بر خلاف اکثر روشنفکران
قفقاز، از تأثیرات اندیشه و ادب روسی بر کنار بوده است.
جاوید در دوره اقامتش در استانبول به سرودن
شعر ادامه داد. تخلص او، علاوه بر گلچین، عارف و سالک نیز بود. وی سروده های خود را در روزنامه ارشاد و مجله فیوضات (باکو) به چاپ میرساند
و در ۱۳۲۷/ ۱۹۰۹، که از استانبول به نخجوان بازگشت، اشعاری در مجله صراط المستقیم (چاپ استانبول) با تخلص جاوید منتشر کرد.
وی همین تخلص را بعدها حفظ کرد و با آن معروف شد.
جاوید پس از بازگشت از استانبول، تا ۱۳۰۵ ش/ ۱۹۲۶ در نخجوان و
تفلیس و گنجه و
باکو، در مدارس از جمله در مدرسه حرفهای تئاتر و تربیت معلم، ادبیات ترکی تدریس کرد و به طوری که از خاطرات همکاران و شاگردانش بر میآید، معلمی موفق و محبوب بود.
وی پس از بازگشت از استانبول، مدتی نیز زبان و ادبیات فارسی تدریس کرد.
جاوید به علل مختلف از تدریس باز میماند، از جمله سفر به
ایران در ۱۳۳۶/۱۹۱۸ و سفر به برلین و پاریس در ۱۳۰۴/ ۱۹۲۶ از طرف کمیساریای معارف خلق آذربایجان برای معالجه چشمانش و آشنایی با ادبیات اروپا.
به قولی، او در تبریز با حاجی محمدآقا نخجوانی و شیخ محمد خیابانی ملاقات کرده است.
در نخجوان هم ضمن تدریس در مدرسه رشدیه آن شهر، در
ذیقعده / اوت همان سال
ازدواج کرد و در اوایل
بهار ۱۳۳۷/۱۹۱۹ به باکو بازگشت.
بازگشت جاوید به باکو مقارن بود با حاکمیت حزب مساوات. وی اگرچه پیش از به قدرت رسیدن آن حزب، با آچیق سوز (سخن صریح)، ترجمانِ (ارگان) آن، همکاری داشت،
به گفته خود در دوره مساوات دست از نوشتن برداشت و حتی در پاسخ مقامات دولتِ آن که از وی خواسته بودند سرودی برای
حکومت بسراید، گفت که نمیتواند مطلب سفارشی بنویسد
وی در فعالیتهای اجتماعی، از جمله در «محررلر و ادیبلَر جمعیتی» (جمعیت نویسندگان و ادبا)، «آذربایجان یازیچیلار اتفاقی»،
«آذربایجان ادیبلر و شاعرلر دَرْنَگی»
و «معلملر اتفاقی» (اتحادیة معلمان) شرکت می کرد و معمولاً به عضویت هیئت اداری، کمیسیونها و کمیته های آنها انتخاب میشد. در همایش ترک شناسی که در ۱۳۰۵ ش/ ۱۹۲۶ در
باکو برگزار گردید و در جلسات کمیسیون الفبای جدید (۱۳۰۸ش /۱۹۲۹) نیز حضور داشت.
حزب حاکم کمونیست و وابستگانش از حدود ۱۳۱۰ ش انتقاد از جاوید را، به عنوان نویسندهای بورژوا و دارنده مواضع ایده آلیستی و رمانتیستی، آغاز کردند. این انتقادها در سالهای بعد به ممیزی آثار او و جلوگیری از انتشار و نمایش آنها و بالاخره دستگیری و بازداشت وی در خرداد ۱۳۱۶/ ژوئن ۱۹۳۷ (با اتهاماتی از قبیل تمایل به پان اسلامیسم و پان ترکیسم، حزب مساوات، ضدانقلاب) و تبعیدش به سیبری انجامید. بنا به روایتهای مختلف، وی در ۱۹۴۱ (۱۳۲۰ ش) یا ۱۹۴۲ یا ۱۹۴۴ در ولایت ایرکوتسک درگذشت.
بعدها، بنا به تصمیم کمیته مرکزی حزب حاکم، از وی اعاده
حیثیت کردند: صدمین سال تولدش را در ۱۳۶۱ ش/ ۱۹۸۲ جشن گرفتند
نام او را بر چند مؤسسة فرهنگی و خیابان و میدان گذاشتند
و آثارش را به صورتهای مختلف و با شمارگان بسیار منتشر کردند. رمان وقتدن اوجا (بلندتر از وقت)، که بر اساس
زندگی دردناک جاوید و افراد خانوادهاش نوشته شده، چند سال بعد انتشار یافت .
جاوید که با سرودن اشعار تغزلی به عرصه ادبیات وارد شده بود، در ۱۳۲۸/۱۹۱۰ به نمایشنامه نویسی روی آورد.
او نویسنده نخستین نمایشنامه منظوم به ترکی آذربایجانی و بانی نمایش منظوم در
آذربایجان به شمار میآید. آثار نمایشی رمانتیک او که دارای ضعفها و قوّتهایی است عناصر جدیدی را در نمایش آن سرزمین وارد کرده است.
دختر جاوید که آثار پدرش را برای چاپ آماده کرده، گفته است که پدرش بیش از بیست نمایشنامه منظوم و منثور نوشته که از آن میان سیزده نمایشنامه غالباً حزن آور (تراژیک) در دست است و بقیه (از جمله الهام
ابلیس، شهلا، تللی ساز، آتیلا و کوراوغلو) احتمالاً از بین رفته اند.
نخستین نمایشنامه های حزن آورِ (تراژیکِ) جاوید، به ترتیب تاریخ نگارش، عبارتاند از: ۱) نمایشنامة آنا (
مادر)، نخستین نمایشنامه منظوم تاریخ تئاتر آذربایجان، که در ۱۳۲۸/۱۹۱۰ نوشته و در ۱۳۳۱/۱۹۱۳ در تفلیس به چاپ رسیده است.
۲) مارال، نمایشنامه چهار پردهای منثور که در ۱۳۳۰/۱۹۱۲ نوشته و در ۱۳۳۵/۱۹۱۷ در
باکو منتشر شده است.
۳) شیخ صنعان، نمایشنامه منظوم که در ۱۳۳۲/۱۹۱۴ نوشته شده است. این نمایشنامه ابتدا به صورت پاورقی در روزنامه ینی اقبال به چاپ میرسید و سپس در ۱۳۳۵/۱۹۱۷ در باکو به چاپ رسید. غزلِ «شیخ صنعان تُربه سی ئونونده» (در برابر تربت شیخ صنعان) که جاوید به هنگام اقامتش در تفلیس سروده و در مجموعه بهار شبنملری درج گردیده
حاکی از آن است که وی از همان اوایل نمایشنامه نویسی خود به افسانه شیخ صنعان علاقهمند شده و روایت منظوم عطار و روایتی شفاهی از آن را که در تفلیس بر سر زبانها بوده، اساس کار خود قرار داده است.
۴) شیدا، نمایشنامه پنج پردهای منثور، که بر اساس
زندگی کارگران چاپخانه در آستانه
انقلاب روسیه نوشته شده است. این نمایشنامه در ۱۳۳۵/۱۹۱۷ در باکو چاپ و در ۱۳۳۷/۱۹۱۹ در تاشکند و عشق آباد اجرا شد
۵) اوچوروم (پرتگاه)، نمایشنامه منظوم چهار پردهای، که در ۱۹۱۷ نوشته، در ۱۹۲۶ منتشر و در ۱۳۰۱ ش/ ۱۹۲۲ اجرا شده است.
دو نمایشنامة اخیر را که در گرماگرم انقلاب ۱۹۱۷ روسیه نوشته شده، شاهدی بر گرایش جاوید از رمانتیسم به رئالیسم دانسته اند.
۶)
ابلیس، نمایشنامه چهار پرده ای منظوم، که در ۱۳۳۶/۱۹۱۸ نوشته شد، در ۱۳۰۳ ش /۱۹۲۴ منتشر و در ۱۳۳۹/ ۱۹۲۰ اجرا گردید و نخستین نمایشی بود که در
آذربایجان شوروی به روی صحنه رفت.
مسلم ماقومایف (متوفی ۱۳۱۶ ش /۱۹۳۷) هم بر اساس این اثر نمایشنامهای آوازی (اپرایی) ساخته است.
۷) آفت، نمایشنامه چهار پردهای خانوادگی، که در ۱۳۰۰ ش/ ۱۹۲۱ نگارش یافته است. از نظر مضمون و مراعات موازین هنری، آن را نمایشنامهای ضعیف ارزیابی کردهاند.
این نمایشنامه فقط یک یا دو بار به روی صحنه رفته است.
جاوید از اوایل ۱۳۰۰ ش به نوشتن نمایشنامههای منظوم تاریخی روی آورد اما در هیچ یک از آنها تاریخ را کورکورانه آرمانی نکرد و برعکس، هنجارهای اخلاقی دنیای کهنه را از آرمانهای جهان بینی امروز متمایز ساخت، و مورد نقد قرار داد،
در حالی که در یک منبع رسمی آذربایجان شوروی، بعضی از آثار تاریخی جاوید ضد معاصر و آرمانی کننده حقایق تاریخی قلمداد شده است.
چنین دیدگاههایی علاوه بر آنکه مانع انتشار و نمایش آثار جاوید شد، راه محکومیت و زندان و
تبعید و
مرگ وی را نیز هموار کرد. آثار بحث برانگیز او عبارتاند از:
۱)
پیغمبر، نمایشنامه منظوم چهار پردهای (عناوین پرده ها: «
بعثت»، «دعوت»، «هجرت» و «نصرت»)، که در ۱۳۰۲ ش/ ۱۹۲۳ نوشته شد و در همان سال مقدمات اجرایش فراهم آمد، اما از اجرایش جلوگیری کردند.
پیغمبر یک سال بعد، اجازه انتشار یافت و بعدها هم تجدید چاپ شد.
این نمایشنامه بحث برانگیزترین اثر جاوید است و برداشتهای کاملاً متفاوتی از آن شده است
۲) توپال تیمور (تیمورلنگ)، نمایشنامه پنج پردهای منثور، که در ۱۳۰۴ ش /۱۹۲۵ نوشته شد و سال بعد انتشار یافت و به اجرا در آمد.
۳) کنیاز، نمایشنامه
حزن آور (تراژیک) منظوم، که در ۱۳۰۸ ش /۱۹۲۹ نوشته و سال بعد در
باکو اجرا شد.
کنیاز را که درباره مبارزات انقلابی و قهرمانش بلشویکی گرجی است، نشانهای از تحول در بینش جاوید در باب تاریخ و مناسبات
زندگی معاصر دانسته، آن را از نظر معاصر بودن موضوعش گامی مهم در خلاقیت جاوید به شمار آوردهاند اما در عین حال، از او به سبب اینکه جریان
انقلاب را درست نشان نداده و به انقلاب در
گرجستان، و نه در
آذربایجان، توجه کرده انتقاد کردهاند.
۴) سیاوش، نمایشنامه حزن آور تاریخی سروده شده بر اساس شاهنامه، که به مناسبت هزاره فردوسی در ۱۳۱۲ ش /۱۹۳۳ انتشار یافت و سال بعد به روی صحنه برده شد. این نمایشنامه آخرین اثر جاوید بود که در زمان
حیات او به اجرا در آمد.
۵) خیام، نمایشنامهای منظوم که بر اساس زندگی و آثار و افکار
عمرخیام نیشابوری، در ۱۳۱۴ ش/ ۱۹۳۵ سروده شد. این اثر اگر چه در مسابقه بهترین اثر نمایشی، به مناسبت پانزدهمین سالگرد انقلاب اکتبر، برنده جایزه شد، در دوره
حیات جاوید به روی صحنه نیامد.
خیام را از نظر ترقی و توسعه جهان بینی و گرایش به واقع گرایی، از برجسته ترین آثار جاوید دانسته اند.
۶) انتقام
ابلیس، آخرین نمایشنامه منظوم جاوید بود که آن را چند ماه پیش از بازداشت خود نوشت. در این اثر ضدفاشیستی، بعضی از قهرمانان نمایشنامه حزن آور ضد
جنگ ابلیس، که هجده سال پیش از آن نوشته شده بود، شرکت دارند.
جاوید سرودهها و مقالات خود را در مطبوعات به چاپ میرساند که در گزیده های آثار و مجموعه آثارش مندرج اند. او منظومه آذر را که مشتمل است بر دو هزار مصراع، در فاصله سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۷ سروده، که ناتمام است. یک کتاب درسی نیز به نام ملی قرائت کتابی (کتاب قرائت ملی) در ۱۳۳۷/۱۹۱۹ با همکاری عبداللّه شایق تدوین کرده است.
(۱) رحیم رئیس نیا، ایران و عثمانی در آستانة قرن بیستم، تبریز ۱۳۷۴ ش.
(۲) Teymur Ahmadov, A ¦zarba ¦yja ¦n ya ¦z µ la ¦r , Baku ۱۹۹۵;.
(۳) Yavuz Akp nar, Azeri edebiyat ara t rmalar , Istanbul ۱۹۹۴;.
(۴) Mas , ud Alioghlu, "Hدseyn Ja ¦vid", in Hدseyn Ja ¦vid sechilmish asarlari , ed Tura ¦n Ja ¦vid, vol۱, Baku ۱۹۶۸;.
(۵) Ka ¦mra ¦n Aliyev, "عlدm va ¦rki haya ¦t qadar dayarli", in A ¦gh lakalar silinir , ed Osma ¦n Mirzayev, Baku ۱۹۹۱;.
(۶) A ¦zarba ¦yja ¦n Sa ¦vet adabiyya ¦t ta ¦rikhi , ed M A ¦rif et al , Baku ۱۹۶۷;.
(۷) A ¦zarba ¦yja ¦n Sa ¦vet Ensiklopediya ¦s , Baku ۱۹۷۶-۱۹۸۷;.
(۸) Aziz Sharif, "Hدseyn Ja ¦vid", in Ja ¦vidi kha ¦t rla ¦rkan , ed ـ Abba ¦s Zama ¦nov and Hamid Mammadza ¦da, Baku: Ganjlik, ۱۹۸۲;.
(۹) I sa ¦Habibba ¦yl , Jalil Mammadquluza ¦da: mدhiti va mدa ¦sirlari , Baku ۱۹۹۷;.
(۱۰) idem, xx asr A ¦zarba ¦yja ¦n ya ¦z ch lar , Baku ۱۹۹۲;.
(۱۱) Ra ¦fa ¦el Hدseynov, Va ¦khtda ¦n uja ¦, Baku ۱۹۸۷;.
(۱۲) Mirza I bra ¦himov, "Ja ¦vidi ya ¦d edarkan", in Ja ¦vidi kha ¦t rla ¦rtan , ibid;.
(۱۳) A ¦dil I skandarov, "Sanat va adabiyyat vurghunu", in ibid;.
(۱۴) Ja ¦mo Jabra ¦y lbeyli, "Darin dدshدnjali insa ¦n", in ibid;.
(۱۵) Akram Jafar, "I za ¦hla ¦r va qeydlar", in Hدseyn Ja ¦vid asarlari , ed Tura ¦n Ja ¦vid, vol۱, Baku ۱۹۸۲;.
(۱۶) Mammad Jafar, "BخyدkShair, mutafakkir", in ibid;.
(۱۷) Jafar Jafarov, Jafar Jafarov asarlari , Baku ۱۹۶۸;.
(۱۸) MCJafarov, "Hدseyn Ja ¦vid", in A ¦zarba ¦yjan adabiyya ¦ti ta ¦rikhi , ed Samad Vurghun, Mirza I bra ¦himov, and M Arif, vol۲, Baku ۱۹۶۰;.
(۱۹) Hدseyn Ja ¦vid, Hدseyn Ja ¦vid dra ¦m asarlari , ed Tura ¦n Ja ¦vid, Baku ۱۹۷۵;.
(۲۰) idem, Hدseyn Ja ¦vid sechilmish asarlari , vol۱, Baku ۱۹۶۸;.
(۲۱) Mishknaz Ja ¦vid, "J avidi kha ¦t rla ¦rkan", in Ja ¦vidi kha ¦t rla ¦rkan , ibid;.
(۲۲) Turan Ja ¦vid, "A ¦ta ¦m haqq nda kha ¦tiralarim", in ibid;.
(۲۳) Ja ¦vidi kha ¦t rla ¦rkan , ed ـ Abba ¦s Zama ¦nov and Hamid Mammadza ¦da, Baku: Ganjlik, ۱۹۸۲;.
Ta ¦hira Mammad, xx asr A ¦zarba ¦yja ¦n
(۲۴) dra ¦ma ¦turgiya ¦s n n poetika ¦s , Baku ۱۹۹۹;.
(۲۵) Gula ¦m Mammadli, "H Z Ta ¦ghiyev, M T Sidgi, H Ja ¦vid", Adabiyya ¦t va injasanat , no۲۱ (۸ Jun ۱۹۹۰) ;.
(۲۶) Mehdi Mammadov, "Bخyدk dilaklar, bخyدk دmidlar sha ¦iri", in Ja ¦vidi kha ¦t rla ¦rkan , ibid;.
(۲۷) Meydan Larousse , Istanbul ۱۹۷۹-۱۹۸۱;.
(۲۸) Mir Jala ¦l Pa ¦sha ¦yev and F J Hدseynov, xx asr A ¦zarba ¦yja ¦n adabiyya ¦t , Baku ۱۹۶۹;.
(۲۹) Rauf Mutluay, ۱oo soruda µag da Tدrk edebiyat , Istanbul ۱۹۷۳;.
(۳۰) M A Rasulza ¦da, Asrimizin Saya ¦vushu, cha ¦ghdash A ¦zarba ¦yjan adabiyya ¦t ,cha ¦ghda ¦sh A ¦zarba ¦yja ¦n ta ¦rikhi , Baku ۱۹۹۱;.
(۳۱) Mir Mehdi Seyidza ¦da, "Bخyدk shair va dra ¦ma ¦turg", in Ja ¦vidi kha ¦t rla ¦rkan , ibid;.
(۳۲) B Shafiyev, " Peyghambar pyesi haqqnda ¦qeydlar", in ibid;.
(۳۳) Mahammad Ta ¦gh Sidqi, Maktab heka ¦ytlari , ed Shirindil-Teymur Karimli, Baku ۱۹۹۶;.
(۳۴) Ali Sulta ¦nl , "Hدseyn J a ¦vidin fa ¦jialari", in Ja ¦vidi Kha ¦t rla ¦rkan, ibid;.
(۳۵) Riza Tahma ¦sib, "Dostlughumuz", in ibid;.
(۳۶) ـ Abbas Zama ¦nov, Amal dostla ¦r , Baku ۱۹۷۹;.
(۳۷) ـ A Zeyna ¦lov, "Unudulma ¦z mد ـ allim", in ibid.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسین جاوید»، شماره۴۴۳۵.