حسن و حسین (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسن و حسین (علهماالسّلام) فرزندان
امام علی (علیهالسّلام) توسط ایشان چندین بار در
نهج البلاغه نام برده شدهاند.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
حضرت علی (
علیه
السّلام) در چندین نامه
و خطبه از
حسن و حسین (علهماالسّلام) نام برده است.
حضرت علی (علیهالسّلام) در
نامه ۱۰ به
معاویه نوشته:
«فَأَنا أَبو حَسَن قاتِلُ جَدِّكَ وَ خالِكَ و أَخيكَ شَدْخاً يَوْمَ بَدْر، ذلكَ السَّيْفُ مَعِي.» «من «ابوالحسن» درهم كوبنده جدّ
و برادر
و دايى تو در روز بدرم!.»
حضرت علی (
علیه
السّلام) در رابطه با اموال خویش بعد از برگشتن از
صفین نوشت:
«هذا ما أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللهِ عَلِيُّ بْنُ أَبي طالِب أميرُالْمُؤْمِنينَ في مالِهِ، ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللهِ، لِيولِجَني بِهِ الْجَنَّةَ، وَ يُعْطِيَني الاَْمَنَةَ منها فَإِنَّهُ يقومُ بِذلِكَ الْحَسنُ بْنُ علِيّ، يأْكُلُ مِنْهُ بِالْمعْروفِ، وَ يُنْفِقُ مِنْهُ في المَعْروفِ، فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَن حَدَثٌ وَ حُسَيْنٌ حَيٌّ، قامَ بِالاَْمْرِ بَعْدَهُ، وَ أَصْدَرَه مَصْدَرَهُ.» «این دستور آنست که:
عبدالله علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین درباره مال خود
امر میکند برای
طلب رضای خدا و اینکه
خدا او را بدین
وسیله به
بهشت وارد کند از
عذاب ایمنی بخشد... حسن بن علی به نگهداری مال
قیام میکند به طور متعارف از آن میخورد
و به طور متعارف
انفاق میکند،
و اگر
حسن از دنیا رفت
و حسین زنده بود، قیام به نگهداری آن میکند
و مانند وی عمل مینماید.»
حضرت علی (
علیه
السّلام) در
نامه ۴۱، به یکی از عموزادگانش که
بیت المال را دزدیده
و به
مکّه گریخته بود مینویسد: از
خدا بترس اموال مردم را به جای خود برگردان، اگر اینکار را نکنی
و خدا تو را به چنگ من آورد، به درگاهش اعتذار کرده
و تو را با این شمشیر میزنم، که هر کس را با آن زدهام داخل آتش گشته.
«وَ اللهِ لَوْ أَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ فعَلا مِثْلَ الَّذي فَعَلْتَ، ما كانَتْ لَهُما عِنْدي هَوادَةٌ، وَ لا ظَفِرا مِنّي بَإِرادَة، حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُما.» به
خدا قسم: اگر حسن
و حسین کاری را میکردند که تو کردهای از من اغماض نمیدیدند
و ارادهای خلاف حق مشاهده نمیکردند تا حق را از آنها بگیرم.
حضرت علی (
علیه
السّلام) در رابطه با
بیعت خویش بعد از
عثمان فرموده: :
«فَما راعَني إلاّ وَ النّاسُ إليَّ كَعُرْفِ الضَّبُعِ، يَنْثالونَ عَلَيَّ مِنْ كُلِّ جانِب، حَتَّى لَقَدْ وُطِىءَ الحَسَنانِ، وَ شُقَّ عِطْفايَ، مُجْتَمِعينَ حَوْلي كَرَبيضَةِ الغَنَمِ.» «مرا به
وحشت نیانداخت مگر آنکه دیدم مردم مانند موهای گردن کفتار
و با
کثرت فزون از حدّ به من روی آوردند از هر طرف ازدحام کرده
و پی در پی آمدند تا جائیکه حسن
و حسین به
زمین افتادند،
و دو طرف ردای من پاره گردید، گرد آمده بودند در اطراف من مانند گلّه
گوسفند در خوابگاهش.»
بعضی «الحسنان» را دو تا ابهام پای آن حضرت گفتهاند زیرا
حسنین (علیهماالسلام) آن روز بیشتر از سی سال داشتند چطور زیر پا میماندند.
از جمله معانی حسن استخوان کنار مرفق است.
در
اقرب الموارد گوید: «
اَلحَسَن... اَلعَظمُ الّذی یَلی المِرفَق.»
شاید منظور حضرت از حسنان دو استخوان کنار مرفق باشد.
حسنین (علیهماالسلام) بدون تصریح به اسم
وصیت امام (
علیه
السّلام) به امام حسن (
علیه
السّلام) که
نامه ۳۱ نهج البلاغه است یکی از وصایای عجیب است که عهدی طولانیتر از آن
و عهد
مالک اشتر در «نهج البلاغه» یافته نیست، جایگاه
و عظمت حضرت مجتبی (
علیه
السّلام) در نزد پدرش از آن بخوبی روشن میشود، هر چند در آن وصیت کلمه «حسن» نیامده ولی معلوم است که حضرت آنرا در وقت برگشتن از صفّین در محلی بنام «حاضرین» برای امام حسن (
علیه
السّلام) نوشته است، آن حضرت خطاب به فرزند والا مقامش میفرماید:
«وَ وَجَدْتُكَ بَعْضي، بَلْ وَجَدْتُكَ كُلّي، حَتَّى كَأَنَّ شَيْئاً لَوْ أَصابَكَ أَصابَني، وَ كَأَنَّ الْمَوْتَ لَوْ أَتاكَ أَتاني، فَعَناني مِنْ أَمْرِكَ ما يَعْنيني مِنْ أَمْرِ نَفْسي، فَكَتَبْتُ إِليْكَ كِتابي هَذا، مُسْتظْهِراً بِهِ إِنْ أَنا بَقيتُ لَكَ أَوْ فَنيتُ.» «من تو را
بعض وجودم، نه بلکه همه وجودم میدانم، تا جائیکه اگر صدمهای به تو رسد به من رسیده است
و گوئی اگر
مرگ تو را دریابد مرا دریافته است. وادار کرد مرا کار تو (در نوشتن این نامه) چنانکه وادار میکند مرا کار من. لذا این
وصیت را برای تو نوشتم
و با آن در کار تو مدد میجویم خواه در
دنیا بمانم
و یا از آن بروم.»
در
جنگ صفّین امام حسن (علیهالسّلام) در رفتن به میدان شتاب میکرد، احتمال میرفت که شهید بشود
و امام (
علیه
السّلام) به یارانش فرمود: مواظب حسن باشید مبادا برود
و شهید بشود من نمیخواهم حسن
و حسین از
دنیا بروند وگرنه
نسل رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قطع میشود:
«امْلِكوا عنّي هذا الْغُلامَ لا يَهُدَّني، فَإِنَّني أَنْفَسُ بِهذَيْنِ ـ يَعْني الحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (عليهما السلام) عَلَى الْمَوْتِ، لِئَلاّ يَنْقَطِعَ بِهِما نَسْلُ رَسولِ اللهِ (صلىاللهعليهوآله).» یعنی: «این جوان (حسن (
علیه
السّلام)) را نگاه دارید تا با
مرگ خود مرا نشکند من بر مرگ حسن
و حسین
بخل میورزم، نمیخواهم آن دو کشته بشوند، تا
نسل رسول خدا (
صلی
الله
علیه
و
آله
وسلّم) با مرگ آن دو قطع نشود.»
امام (
علیه
السّلام) از شهادت ابائی نداشت ولی میفرمود بقاء
نسل رسول الله (
صلی
الله
علیه
و
آله
وسلّم) توسط حسنین (علیهماالسلام) است باید آن دو بمانند.
آنگاه که ضربت زهرآلود بر فرق مبارکش نشست
و در بستر شهادت افتاد در
وصیت خویش به حسنین (علیهماالسلام) چنین فرمود:
«أوصيكُما، وَ جَميعَ وَ لَدي وَ أَهْلي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابي، بِتَقْوَى اللهِ، وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ، وَ صَلاحِ ذاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنّي سَمِعْتُ جَدَّكُما ـ صَلَّىاللهُعَلَيْهِوَآلِهِوَسَلَّمَ ـ يَقولُ: صَلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عامَّةِ الصَّلاةِ الصِّيامِ.» «من شما
و تمام فرزندان
و خاندانم
و كسانى را كه اين وصيّت نامهام به آنها مىرسد، به
تقوا و ترس از خداوند،
نظم امور خود
و اصلاح ذات البین، سفارش مىكنم! زيرا من از جدّ شما (
صلی
الله
علیه
و
آله
وسلّم) شنيدم كه مىفرمود:
اصلاح بين مردم از همه
نماز و روزهها برتر است.»
حسن و حسین (علهماالسّلام)، نام مبارک اوّلی چهار بار
و نام مبارک دومی دو بار در «نهج البلاغه» آمده
و یکبار نیز «حسنان» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «حسن»، ج۱، ص۲۷۵.