حسابرسی ظالمان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند به همه كارهاى انسان
آگاه است و
انسان را در
قیامت از همه كارهاى خود آگاه خواهد کرد و
به حساب آنها خواهد رسید.
هشدار الهی
به حسابرسی از بیدادگران و برگشت بیدادگری آنان
به خودشان:
•«... یـایها الناس انما بغیکم علی انفسکم... ثم الینا مرجعکم فننبئکم بما کنتم تعملون:و چون آنها را
نجات دهد
به ناگاه (مى بینى كه) در روى
زمین به ناحق
ستم مى كنند! اى مردم، بى تردید ستم هاى شما
به زیان خودتان است، بهره اى (اندك) از زندگى دنیا مى برید سپس بازگشت تان
به سوى ما است، پس شما را از آنچه عمل مى كردید آگاه مى سازیم.».
آنچه در
آیه فوق آمده مخصوص
به بت پرستان نیست، بلكه یك
اصل كلى در باره همه
افراد آلوده و
دنیاپرست و كم ظرفیت و فراموشكار است،
به هنگامى كه امواج بلاها آنها را احاطه مى كند و دست شان از همه جا كوتاه، و كارد
به استخوان شان مى رسد، و یار و یاورى براى خود نمى بینند، دست
به درگاه خدا بر مى دارند و هزار گونه
عهد و
پیمان با او مى بندند و
نذر و
نیاز مى كند كه اگر از این بلاها رهایى یابیم چنین و چنان مى كنیم.اما این بیدارى و آگاهى كه انعكاسى است از
روح توحید فطری براى اینگونه اشخاص چندان
به طول نمى انجامد، همین كه
طوفان بلا فرو نشست و مشكل حل شد پرده هاى
غفلت بر
قلب آنها فرو مى افتد پرده هاى سنگینى كه جز طوفان بلا نمى توانست آن را جابجا كند.با اینكه این بیدارى موقتى، اثر تربیتى در
افراد فوق العاده آلوده ندارد
حجت را بر آنها تمام مى كند، و دلیلى خواهد بود بر محكومیت شان.ولى
افرادى كه آلودگى مختصرى دارند در این گونه حوادث معمولا بیدار مى شوند و مسیر خود را اصلاح مى كنند، اما بندگان خدا حساب شان روشن است، در
آرامش همان قدر
به خدا توجه دارند كه
به هنگام سختى زیرا مى دانند هر
خیر و بركتى كه ظاهرا از عوامل طبیعى
به آنها مى رسد آن هم در واقع از ناحیه خدا است.
فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ یبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ" كلمه" بغى" در اصل
به معناى طلب كردن است، و بیشتر در مورد
ظلم استعمال مى شود، چون ظلم، طلب كردن حق دیگران از راه تعدى بر آنان است، كه البته در این گونه موارد حتما قید" بِغَیرِ الْحَقِّ" را بعد از كلمه" بغى" مى آورند، و اگر این كلمه در اصل
به معناى ظلم مى بود آوردن این
قید بیهوده و زائد بود، چون ظلم همیشه
به غیر حق هست و احتیاج
به آوردن این قید نیست.جمله مورد بحث تتمه آیه سابق است، و مجموع آن آیه و این جمله یعنى از" هُوَ الَّذِی یسَیرُكُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ" تا جمله" بِغَیرِ الْحَقِّ"
به منزله شاهد و مثال است براى مطلب كلى و عمومى قبل كه مى فرمود:" وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُمْ ...". و یا مثال است بر خصوص جمله" قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَكْراً"، و
به هر حال جمله بعدى كه مى فرماید:" یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْیكُمْ عَلى أَنْفُسِكُمْ ..." جمله اى است كه تمامیت غرض از كلام در آیه سابق متوقف بر آن است، هر چند كه كلام
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نباشد." یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْیكُمْ عَلى أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ إِلَینا مَرْجِعُكُمْ ..." در این آیه نیز التفاتى از
غیبت به خطاب بكار رفته است. در آغاز در جمله" یا أَیهَا النَّاسُ" خطابى از خداى تعالى
به مردم شده بدون اینكه كسى واسطه باشد، چون این جمله تتمه كلام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) كه مامور بود مردم را
به آن
مخاطب قرار دهد نمى باشد،
به دلیل اینكه
به دنبالش فرموده:" ثُمَّ إِلَینا مَرْجِعُكُمْ- سپس بازگشت شان
به سوى ما است"، و معلوم است كه این گفته نمى تواند گفته رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) باشد." إِنَّما مَثَلُ الْحَیاةِ الدُّنْیا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ
بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ ..." بعد از آنكه خداى
سبحان در آیه سابق ذكرى از متاع
حیات دنیا
به میان آورد، اینك در این آیه شریفه از حقیقت امر این زندگى مثالى آورده كه اگر عبرت گیرنده اى هست با شنیدن این مثل
عبرت بگیرد، و این مثل از باب
استعاره تمثیلى است، نه از باب
تشبیه مفرد به مفرد، هر چند كه جمله" كَماءٍ أَنْزَلْناهُ" در نظر ابتدایى
به نظر مى آید كه از باب
تشبیه مفرد به مفرد است، و نظائر این مثال در
مثل های قرآن شایع است.
هنگامى كه خدا آنها را رهایى مى بخشد و
به ساحل نجات مى رسند شروع
به ظلم و ستم در زمین مى كنند خداوند می فرماید:ولى" اى مردم بدانید هر گونه ظلم و ستمى مرتكب شوید و هر انحرافى از
حق پیدا كنید زیانش متوجه خود شما است آخرین كارى كه مى توانید انجام دهید این است كه" چند روزى از متاع زندگى دنیا بهره مند شوید سپس بازگشت شما
به سوى ما است " آن گاه ما شما را از آنچه انجام مى دادید آگاه خواهیم ساخت.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۵۳۸، برگرفته از مقاله «حسابرسی ظالمان».