حزب توده ایران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حزب توده ایران، نخستین
حزب سیاسی
ایران پس از شهریور ۱۳۲۰ بوده و یکی از گستردهترین و دیرپاترین
احزاب ایران با مرام مارکسیستی ـ لنینیستی بوده است.
در پی اشغال ایران از سوی متفقین، کنارهگیری
رضاشاه از سلطنت و
آزادی شماری از زندانیان و تبعیدیان سیاسی، جلسه مؤسسان
حزب توده ایران در ۷ مهر ۱۳۲۰، با حضور برخی از رهبران و اعضای پیشین
حزب کمونیست ایران، تنی چند از فعالان سیاسی عصر
مشروطه و عدهای از اعضای گروه پنجاهوسه نفر، در
تهران تشکیل شد
و اعضای کمیته موقت مرکزی به ریاست سلیمان محسناسکندری و عضویت ایرج اسکندری، جعفر پیشهوری، محمد یزدی، رضا روستا، عباس اسکندری، مرتضی یزدی، رضا رادمنش، عبدالحسین نوشین، محمد بهرامی، بزرگ علوی، علی امیرخیزی، علی کباری، ابوالقاسم موسوی و عبدالقدیر آزاد انتخاب شدند.
طرح اساسنامه را پیشهوری نوشت و طرح مرامنامه را وی و ایرج اسکندری نوشتند.
اگرچه سالها بعد ادعا شد که
حزب توده ایران از ابتدا
حزب طبقه کارگر بوده است.
اما در طرح برنامه و اظهارنظرهای اولیه،
حزبی غیرطبقاتی،
ملی و دموکرات، طرفدار نظام مشروطه و پایبند به
قانون اساسی قلمداد میشد
هدفهای
حزب عبارت بود از: حفظ
استقلال و تمامیت ایران، برقراری حکومت
دموکراسی و تأمین حقوق فردی و اجتماعی، مبارزه با
استبداد ، اصلاحات در نحوه استفاده از
زمین و بهبود وضع کشاورزان، اصلاحات اساسی در امور فرهنگی و بهداری، برقراری تعلیمات اجباری و رایگان، تعدیل مالیاتها به نفع توده مردم، اصلاح امور اقتصادی و بازرگانی، توسعه صنایع و
معادن و وسایل حملونقل، و ضبط اموال رضاشاه به نفع ملت ایران و به لحاظ سیاسی، مبارزه با فاشیسم و حمایت از متفقین در جنگ جهانی دوم
کمیته مرکزی
حزب توده با همکاری کوتاهمدت مصطفی فاتح و حمایت
مالی شوروی و
انگلیس، از
بهمن ۱۳۲۰ تا آذر ۱۳۲۱ روزنامه مردم را برای مبارزه با فاشیسم و حمایت از متفقین منتشر کرد
و از ۴
اسفند ۱۳۲۰ تا ۱۲
شهریور ۱۳۲۱، روزنامه
سیاست را به عنوان ترجمان
حزب انتشار داد.
پس از آن روزنامه نامه رهبر و روزنامه نامه مردم، به عنوان ترجمان اصلی
حزب توده ایران، منتشر شد
از ۱۳۲۱ش تا بهمن ۱۳۲۷ جراید متعدد روزانه، هفتگی و ماهیانه (بشر، مردم آدینه، مردم ماهانه، مردم برای روشنفکران) در
تهران انتشار یافت و در شهرستانها، شاهین،
آذربایجان (هر دو در
تبریز )، استوار (
قم )، صورت (رشت)، اردیبهشت، راستی (
مشهد)، آهنگر (
اصفهان)، و صفا (
مازندران) منتشر گردید
از مهر ۱۳۲۰ تا مهر ۱۳۲۵ افزون بر تهران، کمیتههای محلی، ولایتی و ایالتی
حزب در بیشتر مناطق شمالی و مرکزی و جنوبی کشور تشکیل شد و گسترش یافت.
به منظور ساماندهی اقشار و طبقات جامعه، در اسفند ۱۳۲۱
اتحادیه کارگران ایران تشکیل شد
که در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۲۳، به همراه سه
اتحادیه کارگری دیگر، شورای متحده مرکزی
اتحادیههای کارگران و زحمتکشان ایران را، به ریاست رضا روستا، تشکیل دادند که ترجمان آن روزنامه ظفر بود.
حزب توده همچنین سازمانهای گوناگونی تأسیس کرد که عبارتاند از: سازمان جوانان
حزب توده ایران
که ترجمان آن هفتهنامه مردم برای جوانان و سپس روزنامه رزم بود
تشکیلات زنان (۱۳۲۲ش)، که ترجمان آن بیداری ما بود
اتحادیه کشاورزان ایران
و
اتحادیه دهقانان ایران، با هدف متشکل کردن دهقانان و الغای نظام ارباب رعیتی.
در۱۳۲۳ش نیزسازمان نظامیان
حزب توده ایران مخفیانه تشکیل شد
نخستین همایش ایالتی
حزب در تهران (مهر ۱۳۲۱)، وضع تشکیلات، امور
مالی و مشی سیاسی
حزب را بررسی و ماهیت طبقاتی
حزب توده ایران را به عنوان
حزب کارگران، دهقانان، روشنفکران و پیشهوران مشخص کرد. همچنین طرح برنامه و اساسنامه
حزب نیز تکمیل شد. تشکیل حکومت دموکراتیک، تساوی حقوق سیاسی و اجتماعی
زن و
مرد، تقسیم بلاعوض املاک خالصه و بازخرید و تقسیم املاک اربابی در بین دهقانان، به رسمیت شناخته شدن
اتحادیههای کارگری، و تصویب هشت ساعت کار روزانه، به طرح برنامه افزوده شد
در همایش، کمیته مرکزی منحل شد و کمیته ایالتی تهران با پانزده عضو، موقتآ وظایف کمیته مرکزی را برعهده گرفت.
نخستین کنگره
حزب توده ایران در تابستان ۱۳۲۳ش برگزار شد که در آن سیاست داخلی و خارجی، عملکرد فراکسیون پارلمانی، سازمان
حزبی، امور
مالی، و تفتیش، بررسی و در هر زمینه قطعنامهای صادر شد. همچنین اعضای کمیته مرکزی و کمیسیون تفتیش نیز انتخاب شدند. در این کنگره، مرامنامه، برنامه و نظامنامه
حزب به تصویب رسید. مرامنامه،
حزب توده ایران را
حزبی دموکراتیک معرفی کرد؛ برنامه به هدفهای
حزب در مورد مبارزه سیاسی، کارگران، دهقانان، پیشهوران، حقوقزنان، فرهنگعمومی و بهداشت، اموراقتصادی و
مالی، و عشایر پرداخت؛ نظامنامه، با تأکید بر «اصل مرکزیت و
دموکراسی»، ساختار
حزبی را منسجمتر و وظایف و مسئولیتهای تشکیلاتی را مشخص کرد
در سالهای ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۳ش فعالیتهای سیاسی
حزب توده ایران عمدتآ عبارت بود از: موضع انتقادی به حضور مستشاران امریکایی در ایران و سپس مخالفت با آن
و شرکت در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای
ملی، که با انتخاب هشت تن از آنان، فراکسیون توده را در مجلس تشکیل دادند.
فراکسیون توده درباره قانون کار، تجدیدنظر در قانون استخدام، تجدیدنظر در
قانون انتخابات، تساوی
حقوق زنان، اصلاح دادگستری و
اصلاحات ارضی طرحهایی به مجلس عرضه کرد. در ۱۳۲۳ش، پس از برملا شدن وعدههای دولت ساعد مبنی بر واگذاری امتیاز
نفت شمال به شرکتهای امریکایی، فراکسیون
حزب توده با دادن امتیاز به دولتهای خارجی مخالفت کرد؛
در مرداد ۱۳۲۴، ۲۵ نفر از اعضای سازمان نظامیان
حزب توده ایران، بدون اطلاع کمیته مرکزی، در مشهد بر ضد دولت قیام کردند که پس از شکست قیام (۲۹ مرداد ۱۳۲۴)، کمیته مرکزی آن را محکوم کرد
با این حال، در کشور حکومت نظامی اعلام شد و دفتر
حزب توده ایران و تشکلهای وابسته به آن در تهران و برخی از شهرها موقتاً تصرف و جراید آن توقیف شد. عدهای از افسران تودهای نیز در باشگاه افسران در
کرمان زندانی شدند.
در ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ با تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان در تبریز، کمیته ایالتی آذربایجانِ
حزب توده، بدون اجازه رهبری
حزب، به آن پیوست. کمیته مرکزی
حزب توده ایران در نامهای به کمیته مرکزیِ
حزبِ کمونیستِ شوروی، مخالفت خود را با تشکیل این فرقه اعلام کرد، اما زیر فشار دولت شوروی و
حزب کمونیست این کشور، ناگزیر فرقه دموکرات آذربایجان را به رسمیت شناخت و از این فرقه و دولت خودمختار آن (۲۱ آذر ۱۳۲۴ تا ۲۱ آذر ۱۳۲۵) حمایت کرد.
حزب توده ایران از نخستوزیر، احمد قوام، که اعلام کرده بود مسئله نفت را با شوروی و مسئله آذربایجان را با نمایندگان آن حل میکند، حمایت نمود و در دولت ائتلافی وی شرکت کرد و سه عضو کمیته مرکزی آن مسئولیت وزارتخانههای بهداری (یزدی)، فرهنگ و بازرگانی و پیشه و هنر (اسکندری) را برعهده گرفتند
کمیته مرکزیِ
حزب توده دلیل شرکت در کابینه ائتلافی را فراهم بودن شرایط برای اجرای برنامه
حزب، تصفیه دستگاه دولتی و به کار بردن آن به نفع ملت
، و علت کنارهگیری از کابینه ائتلافی را بیتوجهی قوام به اعتراض
حزب توده ایران از تهاجم به مؤسسات کارگری و آزادیخواه، تشکیل کمیسیون نظارت بر انتخابات مجلس شورا از اعضای
حزب دموکرات ایران و شناسایی نهضت جنوب اعلام کرد.
فروپاشی دولت خودمختار آذربایجان در ۲۱ آذر ۱۳۲۵، موجب جدایی بسیاریاز اعضا و فعالان
حزب و اعتراضاعضای باقیمانده به رهبری
حزب توده ایران شد.
مهمترین انتقادهای معترضان به سیاست
حزب، در مورد فرقه دموکرات آذربایجان و دولت آن، پیروی از سیاست شوروی، چپرویهای رهبران و مسئولان
حزب، اعتماد به قوام و شرکت در کابینه ائتلافی و بیتوجهی به انتقاد در داخل
حزب بود.
تشکیل هیئت اجرائیه موقت برای اداره
حزب، و انتقادهای این هیئت از سیاست و عملکرد
حزب در ۱۳۲۴ـ۱۳۲۵ش، و تأکید بر تصفیه تشکیلات و رعایت برنامه و اجرای اساسنامه
حزبی،
وحدت حزب توده را حفظ کرد، اما اختلافها و دستهبندیهای درون
حزب از بین نرفت و هر جناح برای اصلاح
حزب برنامهای داد
در ۱۳ دی ۱۳۲۶ گروهی از آنان به رهبری خلیل ملکی از
حزب توده ایران انشعاب کردند و «جمعیت سوسیالیست تودهی ایران» را تشکیل دادند.
دومین کنگره
حزب توده در ۵ اردیبهشت ۱۳۲۷ برگزار شد. هیئت اجرائیه موقت درباره اوضاع
جهان و ایران، وضع عمومی
حزب، فعالیت و مواضع سیاسی و تشکیلاتی
حزب در فاصله دو کنگره، گزارش داد و با صدور قطعنامه، عملکرد و مواضع سیاسی رهبری
حزب را تأیید کرد. این کنگره همچنین مسئله انشعاب را بررسی کرد و با صدور قطعنامهای آن را «عمل خائنانه» دانست. از دیگر موضوعاتی که در کنگره بررسی شد، فعالیت آموزشی و تبلیغاتی
حزب، عملکرد تشکیلات
حزب و تشکلهای وابسته به
حزب بود. همچنین کنگره اساسنامه جدید را تصویب و اعضای اصلی و مشاور کمیته مرکزی
حزب توده ایران را انتخاب کرد.
در اولین پلنومِ (مجمع) کمیته مرکزی، اعضای هیئت دبیران، هیئت اجرائیه و اعضای تفتیش کل، هیئت سیاسی و هیئت تشکیلاتی معین شدند.
در پی سوءقصد به جان محمدرضا شاه پهلوی در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷، بهسبب انتساب آن به
حزب توده ایران،
حزب منحل شد، مأموران حکومتنظامی دفاتر آن را در سراسر ایران تصرف کردند نه تن از اعضای کمیته مرکزی و عدهایاز اعضای
حزب بازداشت شدند،
رادمنش و طبری و کشاورز نیز به شوروی مهاجرت کردند.
سالها بعد مشخص شد که کیانوری از اقدام ناصر فخرآرایی
اطلاع داشته و او را تشویق کرده است.
در تابستان ۱۳۲۸ش،
حزب برای ادامه فعالیت، کمیته پنج نفری را تشکیل داد که این کمیته، تشکیلات
تهران و شهرستانها را مخفیانه سامان میداد.
در همان سال روزنامه مردم (ترجمان
حزب) و رزم مخفیانه منتشر شد.
از ۲۶ اردیبهشت ۱۳۲۹ که سازمان دانشجویان
دانشگاه تهران تشکیل شد
و نیز در جریان جنبش
ملی کردن صنعت نفت، بهتدریج سازمانهای علنی
حزب توده بهوجود آمد، که از آن جمله بود: جمعیت ایرانی هواداران صلح، ترجمان آن روزنامه مصلحت
سازمان زنان ایران، ترجمان آن جهان زنان
کانون جوانان دموکرات ایران، ترجمان آن جوانان دموکرات
انجمن کمک به دهقانان، ترجمان آن روزنامه انتقاد
و جمعیت مبارزه با بیسوادی سازمان افسران
حزب توده ایران و سازمان درجهداران
حزب توده ایران نیز تشکلهای مخفی
حزب بودند
در میان روزنامههای علنی، که با
حزب توده ایران رسمآ ارتباط نداشتند، بسوی آینده بود که عملا ترجمان علنی
حزب بود و طی چهار سال انتشار، با وجود توقیفهای مکرر، با تغییر نام توانست همچنان منتشر شود.
سازمان افسران
حزب توده ایران موفق شد در آذر ۱۳۲۹ اعضای کمیته مرکزی و خسرو روزبه را از زندان قصر فراری دهد.
پس از فرار از زندان، کمیته موقتی که در زندان تشکیل شده بود، منحل و رهبری مخفی
حزب تشکیل گردید، با این ترکیب: بهرامی، یزدی، کیانوری، جودت، قاسمی، فروتن، بقراطی و علوی.
با آغاز نهضت
ملی شدن صنعت نفت،
حزب توده ایران جبهه
ملی را «وابسته به استعمارگران امریکایی»
و «مجری نظریات استعماری» دانست و شعار «الغای بیقید و شرط امتیاز نفت جنوب» را در برابر شعار «
ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور» مطرح کرد.
پساز تصویب قانون
ملی شدن صنعتنفت (۲۹ اسفند ۱۳۲۹) و به نخستوزیری رسیدن دکتر مصدق،
حزب توده ایران از دولت او به عنوان «دولت ضد
ملی دکتر مصدق» یاد میکرد که آشکارا «به منافع ملت» خیانتمیکند.
افزون بر آن،
حزب توده و تشکلهای وابسته به آن، با برپایی تظاهرات و سخنرانیها، با دولت دکتر مصدق مقابله میکردند،
ولی پس از واقعه ۹ اسفند ۱۳۳۱ (توطئه دربار برای قتل دکتر مصدق)،
حزب توده موضع خود را تغییر داد و سیاست پشتیبانی از دولت مصدق را در پیش گرفت.
در پاییز ۱۳۳۱ش
حزب توده، با انتشار جزوه «برنامهی
حزب تودهی ایران برای مرحله کنونی از تکامل اجتماعی کشور ما»، رسماً
حزب توده را
حزب طبقه کارگر و دارای
جهانبینی مارکسیستی ـ لنینیستی دانست و وظیفه
حزب را برانداختن نظام سلطنتی، تغییر
قانون اساسی، تقسیم بلاعوض املاک زراعی، تشویق سرمایههای داخلی برای توسعه صنایع، و استقرار دموکراسی تودهای اعلام کرد.
رهبری
حزب توده که از طریق سازمان افسران از تلاشهای
ارتش برای سرنگونی دولت مصدق با خبر میشد و از شهریور ۱۳۳۱ در جراید علنی خود آن را افشا میکرد، کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ را به دکتر مصدق اطلاع داد و کودتا خنثی شد.
از ۲۵ تا ۲۷ مرداد ۱۳۳۲،
حزب توده ایران خواستار اعلام جمهوری دموکراتیک شد و اعضای
حزب در تظاهرات برضد شاه، که از کشور خارج شده بود، فعالانه مشارکت داشتند.
در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هیئت اجرائیه
حزب توده ایران، که دچار دستهبندی و اختلاف بود، اقدامی نکرد و پس از آن نیز، با وجود تشکیل ستاد مقابله با کودتا،
طرح جنگ چریکی و تلاش برای
اتحاد با ایل قشقایی که از هواداران دولت دکتر مصدق بودند،
خرابکاری در پادگان قلعهمرغی برای جلوگیری از حمله به قشقاییها،
نارنجکسازی
و تظاهرات مقطعی،
حزب توده نتوانست در اوضاع تغییری ایجاد کند و بهتدریج اعضا و شماری از رهبران
حزب، بهویژه پس از کشف سازمان افسران
حزب توده ایران در شهریور ۱۳۳۳،
بازداشت و عدهای نیز
اعدام شدند
و عدهای از اعضا و نیز کیانوری و جودت به خارج رفتند و تا ۱۳۳۶ش تشکیلات
حزب توده در بیشتر مناطق کشور متلاشی شد.
تشدید اختلافنظر و چند دستگی در رهبری و بیاعتمادی اعضا به رهبران
حزب توده ایران موجب شد بسیاری از اعضایی که در خارج از ایران به سرمیبردند، خواهان تشکیل «مجلس صلاحیتدار» برای رسیدگی به کار
حزب شوند. با موافقت کمیته مرکزی، پلنوم چهارم (پلنوم وسیع)
حزب از ۵ تا ۲۶ تیر ۱۳۳۶ در مسکو تشکیل شد
پلنوم، سیاست و عملکرد رهبری
حزب را راجع به جبهه
ملی، دکتر مصدق، نهضت
ملی شدن
صنعت نفت، عدم تحرک در قبال کودتای ۲۸ مرداد، تصمیمات «ماجراجویانه» پس از کودتا، کشف سازمان افسران و ماهیت اختلافات در دستگاه رهبری
حزب، بررسی و در هر زمینه قطعنامهای صادر کرد. سپس علل و عوامل خطاها و ماهیت آنها را مشخص و از آنها به شدت انتقاد کرد.
با این حال، بحران در
حزب توده تداوم یافت
ولی پس از آن امکان فعالیت دوباره
حزب توده ایران در خارج فراهم شد. در پاییز ۱۳۳۶ش، رهبری
حزب توده از مسکو به لایپزیک در آلمان شرقی منتقل شد. در همان زمان رادیو «پیک ایران» ابتدا در برلین، بدون اعلام پیوند با
حزب توده، آغاز به کار کرد و از ۱۳۳۹ش تا ۱۳۵۵ش برنامههای آن از صوفیه، در بلغارستان، به عنوان صدای
حزب توده ایران پخش شد
نشریات
حزب نیز ــ مانند
صبح امید، مردم (ترجمان کمیته مرکزی) و
دنیا (ترجمان نظری و سیاسی
حزب) ــ در دوره مهاجرت فعالیت خود را آغاز کردند.
حزب توده برای ایجاد
وحدت رهبری و سازمانی، وحدت با فرقه دموکرات آذربایجان را در پلنوم پنجم (اسفند ۱۳۳۶) تأیید کرد که در پلنوم هفتم (در ۱۳۳۹ش) به تصویب رسید.
به منظور عملی شدن وحدت
فرقه دموکرات آذربایجان و
حزب توده ایران، در مرداد ۱۳۳۹ کنفرانس وحدت برگزار شد و برنامه و اساسنامه مصوب پلنوم هفتم، با اصلاحات جزئی، به تصویب کنفرانس رسید.
برنامه مصوب پلنوم هفتم و کنفرانس وحدت، ایران را به سبب سلطه امپریالیسم و بقایای مناسبات ارباب ـ رعیتی، «کشوری عقبمانده، نیمهمستعمره و نیمهفئودال» دانست که در مرحله «
انقلاب دموکراتیک نوین»، با مضمون ضد امپریالیستی و ضد نظام ارباب ـ رعیتی، قرار دارد و وظیفه اساسی انقلاب را از بین بردن نفوذ امپریالیسم، ریشهکن کردن نظام ارباب ـ رعیتی و استقرار جمهوری دموکراتیک دانست و هدف نهایی
حزب توده ایران را «ساختمان جامعه سوسیالیستی در ایران» اعلام کرد.
در سالهای ۱۳۳۷ـ۱۳۴۰ش بقایای تشکیلات
حزب توده در ایران (کمیته کردستان، آذربایجان، فارس و اصفهان) کشف شد و اعضای آن بازداشت و پنج تن از اعضای کمیته آذربایجان اعدام شدند. در آبان ۱۳۴۰، پس از دستگیری فریدون یزدی و حسین یزدی، که اسناد کمیته مرکزی
حزب را از خانه رادمنش (دبیر اول
حزب و رئیس شعبه ایران) دزدیده و در اختیار مأموران
ساواک در برلین گذاشتهبودند، موقعیت رادمنش به مخاطره افتاد ولی در پلنوم دهم، با مداخله شوروی، رادمنش ابقا، هیئت اجرائیه تعطیل و اداره
حزب به بورو (دفتر سیاسی) ی موقت واگذار شد.
با آغاز برنامه اصلاحات در حکومت پهلوی در اوایل دهه ۱۳۴۰ش،
حزب توده ایران آن را ناشی از الزامات جامعه ایران و اوضاع بینالمللی و به منظور تثبیت حکومت شاه دانست و اصلاحاتارضی را طلیعه پایان فئودالیسم در ایران ارزیابی نمود. اما به علت تناقض «محتوای اجتماعی و سیاسی» انقلاب سفید با محتوای اقتصادی آن، اصلاحات ارضی را ناکافی و «نیمبند» دانست.
به گفته کیانوری
حزب توده ایران، با آغاز نهضت امام خمینی در خرداد ۱۳۴۲ از آن پشتیبانی کرد و رادیو پیک
ایران واقعه پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ را تظاهرات مردمِ به جان آمده از دیکتاتوری شاه که «عناصر ارتجاعی» مخالفِ اصلاحات نیز در آن شرکت کرده بودند، ارزیابی نمود و سخنرانی
آیتاللّه خمینی در
مدرسه فیضیه را پخش کرد.
در پی تشدید اختلاف
احزاب کمونیست چین و شوروی و نیز در ادامه بحران در
حزب توده ایران، عدهای از اعضای
حزب توده در اروپای غربی که رهبری
حزب و مشی آن را سازشکارانه و غیرانقلابی میدانستند، در پیروی از دیدگاههای مائوتسه تونگ (رهبر چین)، در ۱۳۴۲ش از
حزب توده ایران انشعاب کردند و در ۱۳۴۳ش «سازمان انقلابی
حزب توده ایران» در خارج از کشور را تشکیل دادند که حدود ۹۰% اعضای
حزب توده در اروپای غربی به آن پیوستند.
به گفته کیانوری،
انشعاب مائوئیستها بزرگترین انشعاب در تاریخ
حزب بوده است. پلنوم یازدهم کمیته مرکزی
حزب توده ایران (۳۰ دی ۱۳۴۳) در موضعگیری نسبت به اختلاف در جنبش جهانی کمونیستی، اسناد جلسات مشاوره
احزاب کمونیست و کارگری (۱۳۳۶ش/ ۱۹۵۷ و ۱۳۳۹ش/ ۱۹۶۰) و کنگرههای ۲۰ و ۲۲
حزب کمونیست شوروی را، که در انتقاد از لطمه
حزب کمونیست چین به وحدت نهضت کمونیستی و کارگری بود، تصویب و مخالفت خود را با مواضع
حزب کمونیست چین و
حزب کار آلبانی اعلام کرد و انشعاب سازمان انقلابی را نتیجه مداخله و تبلیغات
حزب کمونیست
چین دانست.
پلنوم به رغم مخالفت بیشتر اعضا، زیرفشار نمایندگان
حزب کمونیست
شوروی، قاسمی و فروتن را که با مواضع
حزب کمونیست شوروی مخالف بودند از کمیته مرکزی اخراج کرد
موقعیت
حزبی عباس سغایی (از مائوئیستها و از مخالفان
حزب کمونیست شوروی) نیز به حال تعلیق درآمد. عدهای از اعضای
حزب در
شهر دوشنبه و پراگ به این تصمیم اعتراض کردند
در پی این تصمیم فروتن و سغایی و قاسمی به اروپای غربی رفتند و به سازمان انقلابی پیوستند.
در آغاز دهه ۱۳۴۰ش، چند گروه هوادار
حزب توده ایران، بدون ارتباط با رهبری
حزب، در ایران تشکیل شد؛ از جمله «کمیته انقلابی
حزب توده ایران» (مسیحاللّه ذوالقدری، گاگیک آوانسیان، ابوالفضل سلیمی) که در ۱۳۴۰ش تشکیل شد و در ۱۳۴۲ش با کشف کمیته، اعضای آن زندانی شدند. ترجمان آن روزنامه روزبه بود
و گروههای متحده (متشکل از گروه ارانی، گروه پیوند، گروه آرش، گروه توده) که در ۱۳۴۵ش دستگیر شدند. تشکیلات
حزب توده در ایران معروف به تشکیلات
تهران را عباسعلی شهریارینژاد (معروف به اسلامی و شهریاری)، عامل نفوذی ساواک، تشکیل داد.
به رغم نشانهها و شایعه وابستگی شهریاری به ساواک و اعلام آن به رادمنش، دبیر اول
حزب توده ایران
و
سوءظن برخی رهبران
حزب توده به شهریاری و هشدار نمایندگان
حزب کمونیست شوروی،
شهریاری تا ۱۳۴۹ش در رأس تشکیلات تهران و تشکیلات جنوب بود و افزون بر تودهایها، برخی گروههای مخفی چپ را به ساواک معرفی کرد.
افشای ماهیت شهریاری ــ که با تبلیغات گسترده برضد
حزب توده ایران همراه شد ــ موجب برکناری رادمنش از مسئولیتهای
حزبی و انتصاب اسکندری به دبیر اولی
حزب شد.
در دهه ۱۳۴۰ش
حزب توده ایران خواستار سرنگونی شاه و تشکیل جمهوری دموکراتیک و
ملی شد.
حزب همچنین مبارزه در
راه تأمین آزادیها و حقوق دموکراتیک مندرج در
قانون اساسی و اعلامیه جهانی
حقوق بشر را عمدهترین محتوای مبارزات مردم ایران دانست و تشکیل جبهه
متحد ضددیکتاتوری و ضداستعمار را خواستار شد. از ۱۳۵۳ش به بعد، سرنگونی
حکومت شاه از طریق «
اتحادِ عملِ» نیروهای مخالف حکومت، هدفِ مبرمِ
حزب توده ایران شد و بر این اساس برنامه جدید
حزب توده ایران در پلنوم پانزدهم کمیته مرکزی در تیر ۱۳۵۴ به تصویب رسید.
پس از آن، چندین گروه و هسته طرفدار
حزب توده در ایران مخفیانه تشکیل شد که مهمترین آنها سازمان نوید (ترجمان آن روزنامه نوید) بود.
مبارزه ایدئولوژیک
حزب توده ایران با سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
درباره چگونگی مبارزه با نظام سیاسی در ایران موجب شد در ۱۳۵۶ش عدهای از سازمان چریکهای فدایی خلق ایران منشعب و به
حزب توده ایران متمایل شوند
با آغاز
انقلاب اسلامی ،
حزب توده ایران خواستار تشکیل جبهه ضد
دیکتاتوری «برای سرنگون ساختن رژیم استبدادی محمدرضا شاه» و اعلام جمهوری در ایران شد در ۲۳ دی ۱۳۵۷ در جلسه هیئت اجرائیه
حزب توده ایران، به خواست
حزب کمونیست شوروی، اسکندری از مسئولیت
حزبی خود برکنار و کیانوری دبیر اول
حزب شد
و در ۲۷ دی در اعلامیهای، رهبری آیتاللّه خمینی و تشکیل جمهوری اسلامی ایران را پذیرفت.
(۱) ارواند آبراهامیان، اعتراضات شکنجهشدگان، ترجمه رضا شریفها، سوئد ۱۳۸۲ش.
(۲) فریدون آذرنور، مصاحبه اختصاصی نشریه راه آزادی با فریدون آذرنور درباره حوادث ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ۱۳۷۲ش.
(۳) اردشیر آوانسیان، خاطرات سیاسی، به کوشش علی دهباشی، تهران ۱۳۷۸ش.
(۴) مسعود اخگر، «استراتژی شکست»، در اسناد و دیدگاهها:
حزب توده ایران از آغاز پیدایی تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷،
حزب توده ایران، ۱۳۶۰ش.
(۵) ایرج اسکندری، «
حزب توده ایران در گیرودار مبارزات سیاسی نخستین سال تأسیس»، دنیا، دوره ۳، سال ۱، ش ۷ (دی ۱۳۵۳).
(۶) ایرج اسکندری، خاطرات ایرج اسکندری: دبیر اول
حزب توده ایران (۱۳۴۹ـ ۱۳۵۷)، تهران ۱۳۸۱ش.
(۷) اسناد تاریخی جنبش کارگری، سوسیال ـ دموکراسی و کمونیستی ایران، ج ۱، به کوشش خسرو شاکری، فلورانس ۱۹۷۴.
(۸) اسناد و دیدگاهها:
حزب توده ایران از آغاز پیدایی تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷،
حزب توده ایران، ۱۳۶۰ش.
(۹) پرویز اکتشافی، خاطرات سرگرد هوایی پرویز اکتشافی، به کوشش حمید احمدی، تهران ۱۳۸۱ش.
(۱۰) حسین الهی،
احزاب و سازمانهای سیاسی و عملکرد آنها در خراسان (۳۲ـ ۱۳۲۰)، مشهد ۱۳۸۲ش.
(۱۱) بابک امیرخسروی، نظر از درون به نقش
حزب توده ایران: نقدی برخاطرات نورالدین کیانوری، تهران ۱۳۷۵ش.
(۱۲) مختار بانیسعید، «سازمان افسران
حزب توده ایران و تشکیلات نارنجکسازی (۱)»، در سازمان افسران
حزب توده ایران از درون و درباره سازمان درجهداران
حزب توده ایران، به کوشش محمدحسین خسروپناه، تهران: پیام امروز، ۱۳۸۰ش.
(۱۳) شمسالدین بدیع تبریزی، مناسبات ارضی در ایران معاصر، ترجمه غلامحسین متین، (تهران) ۱۳۶۰ش.
(۱۴) پنج گلوله برای شاه: گفت و شنود محمود تربتی سنجابی با عبداللّه ارگانی، تهران: خجسته، ۱۳۸۱ش.
(۱۵) «پیام به چریکهای فدایی خلق»، دنیا، دوره ۳، سال ۱، ش ۵ (آبان ۱۳۵۳).
(۱۶) تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، مؤلف: جواد منصوری، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷ـ ۱۳۷۸ش.
(۱۷) محمد تربتی، از تهران تا استالینآباد، برکلی، کالیفرنیا ۱۳۷۹ش.
(۱۸) ابوالحسن تفرشیان، قیام افسران خراسان، تهران ۱۳۵۹ش.
(۱۹) بیژن جزنی، طرح جامعهشناسی و مبانی استراتژی جنبش انقلابی خلق ایران، بخش :۲ تاریخ سیساله سیاسی، فصل ۱، (تهران) ۱۳۵۷ش.
(۲۰) ف م جوانشیر، تجربه ۲۸ مرداد: نظری به تاریخ جنبش
ملی شدن نفت ایران، تهران ۱۳۵۹ش.
(۲۱) ف م جوانشیر، چریکهای خلق چه میگویند؟، ۱۳۵۱ش.
(۲۲) حسین جودت، «
حزب توده ایران و جنبش سندیکائی کارگران ایران»، در چهل سال در سنگر مبارزه
حزب توده ایران، (بیجا) :
حزب توده ایران، ۱۳۶۰ش.
(۲۳) چپ در ایران به روایت اسناد ساواک: کادرهای
حزب توده، تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۲ش.
(۲۴) بهمن حدادی، «مطبوعات تودهای: ۴۰ سال روشنگری، رزمجویی، وحدتطلبی، سازماندهی علیه امپریالیسم و ارتجاع»، در چهل سال در سنگر مبارزه
حزب توده ایران.
(۲۵) هوشنگ حصاری، «یادنامه شهیدان تودهای».
(۲۶) انور خامهای، خاطرات سیاسی، تهران ۱۳۷۲ش.
(۲۷) مهدی خانبابا تهرانی، نگاهی از درون به جنبش چپ ایران، (گفتگو کننده) : حمید شوکت، تهران ۱۳۸۰ش.
(۲۸) محمدحسین خسروپناه، «درباره سازمان درجهداران
حزب توده ایران»، در سازمان افسران
حزب توده ایران از درون.
(۲۹) محمدحسین خسروپناه، سازمان افسران
حزب توده ایران: ۱۳۲۳ـ ۱۳۳۳، تهران ۱۳۷۷ش.
(۳۰) رضا رادمنش، «الغاء اختیارات دکتر میلسپو»، مردم برای روشنفکران، سال ۲، ش ۱۹، دی ۱۳۲۳.
(۳۱) رضا روستا، «شورای متحده مرکزی وارث سنّت سیساله نهضت کارگری در ایران است»، رزم، ش ۱ (تیر ۱۳۲۷).
(۳۲) روشن، «مناسبات
حزب توده ایران و جبهه
ملی در سالهای ۲۸ـ۱۳۳۲»، مسایل
حزبی، ش ۷ (خرداد ۱۳۳۸).
(۳۳) مرتضی زربخت، خاطراتی از سازمان افسران
حزب توده ایران، گفتگو کننده: حمید احمدی، تهران ۱۳۸۲ش.
(۳۴) ناصر زربخت، گذار از برزخ: خاطرات یک تودهای در مهاجرت، تهران ۱۳۸۰ش.
(۳۵) کیومرث زرشناس، «سازمان جوانان توده ایران، فرزند خلف
حزب توده ایران»، در چهل سال در سنگر مبارزه.
(۳۶) علی زیبائی، کمونیزم در ایران، یا، تاریخ مختصر فعالیت کمونیستها در ایران، (تهران ۱۳۴۳ش).
(۳۷) اسپهر، «سرنگون کردن رژیم ضد
ملی، ضد دموکراتیک و تجاوزگر موجود هدف مبرم جنبش انقلابی ایران است»، دنیا، دوره ۳، سال ۱، ش ۱، تیر ۱۳۵۳.
(۳۸) سیاست و سازمان
حزب توده از آغاز تا فروپاشی، ج ۱، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۷۰ش.
(۳۹) سیر کمونیسم در ایران: از شهریور ۱۳۲۰ تا فروردین ۱۳۳۶، تهران: کیهان، ۱۳۳۶ش.
(۴۰) ن سیمونف، «سی و پنج سال
حزب توده ایران»، دنیا، دوره ۳، سال ۳، ش ۹ (آذر ۱۳۵۵).
(۴۱) احمد شفائی، قیام افسران خراسان و سی و هفت سال زندگی در شوروی، تهران ۱۳۶۵ش.
(۴۲) احسان طبری، «در میهن ما چه میگذرد»، دنیا، دوره ۲، سال ۳، ش ۴ (زمستان ۱۳۴۱).
(۴۳) احسان طبری، «شاه چه میخواهد و ما چه میخواهیم»، دوره ۲، سال ۴، ش ۳ (پاییز ۱۳۴۲).
(۴۴) احسان طبری، کژراهه: خاطراتی از تاریخ
حزب توده، تهران ۱۳۶۷ش.
(۴۵) بدرمنیر علوی، «گزارش هفده ماهه تشکیلات زنان»، بیداری ما، سال ۱، ش ۱۰ (فروردین ۱۳۲۴).
(۴۶) نجمی علوی، ماهم در این خانه حقی داریم: خاطرات نجمی علوی، به کوشش حمید احمدی، تهران ۱۳۸۳ش.
(۴۷) غلامحسین فروتن، یادهایی از گذشته: خاطرات دکتر غلامحسین فروتن، به کوشش علی دهباشی، تهران ۱۳۸۰ش.
(۴۸) عبدالصمد کامبخش، «سی سال فعالیت ثمربخش»، دنیا، دوره ۲، سال ۱۲، ش ۳ (پاییز ۱۳۵۰).
(۴۹) عبدالصمد کامبخش، شمهای درباره تاریخ جنبش کارگری ایران: سوسیال دمکراسی انقلابی،
حزب کمونیست ایران،
حزب توده ایران، تهران ۱۳۶۰ش.
(۵۰) عبدالصمد کامبخش، «ملت ایران و دکتر میلسپو»، مردم برای روشنفکران، ش ۲، ۱۶ تیر ۱۳۲۳.
(۵۱) کتاب سیاه، درباره سازمان افسران توده، ۱۳۳۴ش.
(۵۲) فریدون کشاورز، من متهم میکنم کمیته مرکزی
حزب توده ایران را، (تهران ۱۳۵۷ش).
(۵۳) نورالدین کیانوری، «جنبش دلیرانه مردم تبریز: نمودار برجسته بحران اجتماعی عمیق در کشور ما»، دنیا، دوره ۳، سال ۵، ش ۲ (اردیبهشت ۱۳۵۷).
(۵۴) نورالدین کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، تهران ۱۳۷۲ش.
(۵۵) نورالدین کیانوری، «درباره شیوههای مبارزه»، دنیا، دوره ۳، سال ۱، ش ۲ (مرداد ۱۳۵۳).
(۵۶) گذشته چراغ راه آینده است، ویراستار بیژن نیکبین، تهران ۱۳۶۲ش.
(۵۷) حبیب لاجوردی،
اتحادیههای کارگری و خودکامگی در ایران، ترجمه ضیاء صدقی، تهران ۱۳۶۹ش.
(۵۸) کورش لاشائی، نگاهی از درون به جنبش چپ ایران، (گفتگو کننده) : حمید شوکت، تهران ۱۳۸۱ش.
(۵۹) ا مانی، درباره محاکمات سیاسی، تهران ۱۳۳۱ش.
(۶۰) م منتصری، «نظری به تاریخ سازمان جوانان توده ایران»، دنیا، دوره ۲، سال ۹، ش ۳ (پاییز ۱۳۴۷).
(۶۱) مواضع ایدئولوژیک انشعاب.
(۶۲) باقر مؤمنی، راهیان خطر، پاریس ۱۳۸۵ش.
(۶۳) باقر مؤمنی، مسئله ارضی و جنگ طبقاتی در ایران، تهران ۱۳۵۹ش.
(۶۴) حیدر مهرگان، «از محفلهای
حزبی تا سنگرهای انقلاب»، اسناد و دیدگاهها، همان.
(۶۵) رحیم نامور، یادنامه شهیدان، (تهران) ۱۳۵۶ش.
(۶۶) نصراللّه نصیری، «ماجرای خرابکاری در پادگان هوایی قلعهمرغی (۳۱ شهریورماه ۱۳۳۲)»، در سازمان افسران
حزب توده ایران از درون، همان.
(۶۷) قاسم نورمحمدی،
حزب توده ایران در مهاجرت: مطالعهای براساس اسناد منتشر نشده آلمان شرقی، تهران ۱۳۸۵ش.
(۶۸) امیر نیکآئین، «
حزب توده ایران در دفاع از منابع طبقاتی دهقانان زحمتکش و به خاطر حل بنیادی مسئله ارضی»، دنیا، دوره ۳، سال ۳، ش ۵ (مرداد ۱۳۵۵).
(۶۹) ایرج واحدیپور، «بیژنی که من شناختم»، درباره زندگی و آثار بیژن جزنی: مجموعه مقالات، پاریس: خاوران، ۱۳۷۸ش.
(۷۰) ا هراز، «
حزب توده ایران و جوانان و دانشجویان»، دنیا، دوره ۳، سال ۳، ش ۵ (مرداد ۱۳۵۵).
(۷۱) هما هوشمندراد، «پیکار رهاییبخش زنان ایران»، اسناد و دیدگاهها، همان.
(۷۲) ا هیوا، «مبارزه درون
حزبی و سانترالیسم دموکراتیک»، مسایل
حزبی، ش ۶ (بهمن ۱۳۳۷).
(۷۳) ناتالیا یگوروا، «بحران آذربایجان از دیدگاه اسناد نویافته شوروی»، در نفت ایران، جنگ سرد و بحران آذربایجان، ترجمه کاوه بیات، تهران: نشر نی، ۱۳۷۹ش.
(۷۴) Maziar Behrooz, Rebels with a cause: the failure of the left in Iran, London ۲۰۰۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حزب توده ایران»، شماره۶۰۷۹.