حد ترخّص
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حدّ ترخّص مکانی است که بعد از رسیدن به آن ،
نماز قصر می گردد.
حدّ ترخّص در اصطلاح
فقه به مکانى اطلاق مىشود که
مسافر با رسیدن به آن جا دیوار خانههاى شهر را نبیند و
اذان را نشنود.
از این عنوان در باب
صلات سخن گفتهاند.
از شرایط
مشروعیت یافتن
تقصیر نماز و
افطار روزه براى
مسافر، رسیدن او به حدّ ترخّص است؛ چنان که هنگام بازگشت از
سفر، حدّ ترخّص، نقطه پایان مشروعیت
قصر نماز خواهد بود.
در اینکه معتبر در حدّ ترخّص، تحقق یکى از دو ملاک یاد شده (ندیدن دیوار خانههاى شهر و نشنیدن
اذان) است، یا هر دو باهم، و یا نشنیدن صداى
مؤذن به تنهایى و یا ندیدن دیوار خانههاى شهر به تنهایى، اختلاف است. قول اوّل به
مشهور متقدمان و قول دوم به
مشهور متأخران منسوب است.
اختلاف موجود در حدّ ترخّص هم، زمان رفتن شخص به
سفر را شامل مىشود و هم زمان بازگشت او از سفر را؛ لیکن برخى از کسانى که تحقق هر دو امر را معتبر دانستهاند، بین رفتن به سفر و بازگشت از آن به
وطن تفصیل داده و در صورت نخست حدّ ترخّص را عبارت از تحقق هر دو امر فوق دانسته و در فرض دوم قائل به
وجوب قصر نماز براى
مسافر تا رسیدن به خانه خود شدهاند؛ چنان که برخى از کسانى که قائل به کفایت یکى از دو امر یاد شده، در تحقق حدّ ترخّص در رفتن به
سفر شدهاند، هنگام بازگشت،
تقصیر نماز را تا حدّ شنیدن صداى
مؤذن واجب مىدانند.
در اینکه حدّ ترخّص در شهرهاى بسیار بزرگ (
بلاد کبیره) همانند حدّ ترخّص در شهرهاى متوسط و کوچک است یا اینکه حدّ
ترخص در آنها عبارت است از ندیدن دیوار آخرین خانههاى محلّهاى که در آن سکونت دارد و نشنیدن
اذان آن، اختلاف است. بنابر قول دوم، مبدأ مسافت در
بلاد کبیره آخر محلّه است نه آخر شهر.
در قصر خواندن برای مسافر، اموری معتبر است که یکی از آنها رسیدن به
محل ترخّص است، پس قبل از حد ترخّص، نباید شکسته بخواند.
درصورتیکه
مسافرت از شهرش باشد.
و «آیا در مسافرت از محلی که ده روز قصد
اقامت در آن داشته و از محلی که سی روز با
تردید در آن اقامت داشته است نیز، رسیدن به حد ترخّص معتبر است یا نه؟ مورد تامل است و در هر دو مراعات
احتیاط ترک نشود.»
همانطور که رسیدن به حد ترخّص در ابتدای مسافرت از شروط قصر است، همچنین حکم مسافرت در برگشتن از سفر با رسیدن به حد ترخّص از بین میرود، لذا واجب است که تمام بخواند و احتیاط (واجب)، مراعات ازبینرفتن هر دو
علامت است و احتیاط بهتر آن است که تا واردشدن به منزل نماز را به تاخیر بیندازد و اگر بعد از رسیدن به حد ترخّص نماز میخواند، جمع بین قصر و تمام نماید. و اما نسبت به محلی که
قصد دارد، ده روز در آنجا بماند، آیا حد ترخّص در آن معتبر است که با رسیدن به آن حد، حکم سفر از بین برود، یا معتبر نیست، مورد اشکال است و نباید احتیاط ترک شود به اینکه یا نماز را تا خود محل تاخیر بیندازد یا بعد از رسیدن به حد ترخّص، جمع بخواند.»
منظور از حد ترخّص، جایی است که
اذان شهر را نشنود یا
دیوار و شکلهای آن را - نه شبح آن را - از آنجا نبیند و احتیاطی که نباید ترک شود آن است که هر دو (نشنیدن اذان و ندیدن دیوار) حاصل شود. و معتبر است که نشنیدن اذان و ندیدن دیوار به خاطر دور شدن از محل باشد نه به خاطر عوارض دیگر.
و «معیار (در نشنیدن اذان و ندیدن دیوار) آن است که
چشم بیننده و
گوش شنونده و صدای گوینده اذان و هوا، متوسط و
معتدل باشد.»
و «بنابر اقوی میزان نشنیدن اذان آن است که تشخیص داده نشود که اذان است یا غیر آن و در موردی که تشخیص داده میشود که اذان است و لکن جملهها و فصلهای آن مشخص نمیشود، سزاوار است احتیاط شود و نیز در موردی که نشنیدن به آن حد نرسیده که بهطورکلی صدا شنیده نشود، سزاوار است احتیاط شود.»
و اگر «در جایی که نه خانهای هست و نه دیواری، باید آنها را
فرض کرد، بلکه در خانههای بادیهنشینان و مانند آنان از کسانی که خانههایشان دیوار ندارد، احتیاطاً باید همین فرض را نمود.»
اگر در اینکه به حد ترخّص رسیده شک نماید، باید بنا را بر عدم آن بگذارد، پس در فرض رفتن، تمام و در برگشتن، قصر واجب است، مگر آنکه مستلزم محذوری مثل مخالفت
علم اجمالی باشد یا
علم تفصیلی بر بطلان نمازش پیدا کند، مانند اینکه در موقع رفتن، در جایی که شک دارد، حد ترخّص است نماز ظهر را تمام بخواند و بخواهد موقع برگشتن، نماز عصر را در همان جا شکسته به جا بیاورد.
اگر در
کشتی و مانند آن (مثل قطار و هواپیما) باشد و قبل از حد ترخّص به
نیّت تمام خواندن، شروع به نماز نماید، سپس در اثنا به حد ترخّص برسد، چنانچه قبل از
رکوع رکعت سوم باشد، درصورتیکه معتقد بوده که قبل از حد ترخّص آن را تمام میکند باید نماز را به طور شکسته پایان دهد و نمازش صحیح است و درصورتیکه چنین اعتقادی نداشته، اگر قبل از داخل شدن در رکعت سوم به حد ترخّص برسد، باید نمازش را شکسته پایان دهد و صحیح است و اگر به رکعت سوم داخل شده باشد، مورد اشکال است و
احتیاط (واجب) آن است که آن را به طور قصر پایان دهد، سپس یک نماز تمام اعاده نماید، یا همان نماز را به طور تمام بخواند، سپس یک
نماز قصر اعاده کند، چنان که اگر بعد از داخل شدن در رکوع به حد ترخّص برسد، مورد اشکال است، پس احتیاط به اینکه همان نماز را به طور چهار رکعتی تمام کند سپس به طور قصر اعاده نماید ترک نشود. و اگر در حال برگشتن باشد و قبل از رسیدن به حد ترخّص به نیّت قصر شروع به نماز نماید و در اثنای نماز به حد ترخّص برسد، باید نماز را چهار رکعتی تمام کند و صحیح است.
مبدا محاسبه مسافت، دیوار شهر است و در جایی که دیوار و حصار ندارد، آخرین خانه، ابتدای مسافت به شمار میرود. و این معیار در غیر شهرهایی است که به طور خارق العاده بزرگ هستند و اما مبدا محاسبه مسافت در اینگونه شهرها، چنان که محلّههای آن مانند روستاهای نزدیک به یکدیگر، از هم جدا باشند، آخر محلّه است، وگرنه مورد اشکال است، مثل آنکه محلّهها بههمپیوسته باشند، پس در جایی که اگر از آخر شهر حساب کند به حد مسافت نمیرسد و اگر از خانهاش حساب کند به آن حد میرسد، احتیاط (مستحب) آن است که هم شکسته بخواند وهم تمام، اگرچه بعید نیست گفته شود که ابتدای مسافت در چنین موردی از
منزل او میباشد.
تهران از
بلاد کبیره است و مبدا مسافت در آن منزل است و حد ترخّص ندارد، ولی در
محلّه باید احتیاط مراعات شود.
و برای قطعشدن سفر در بازگشت از سفر برای کسی که وطن او تهران است «میزان، رسیدن به محلهای است که منزل شخص در آن محله قرار دارد.»
شهرری جزو
تهران محسوب نیست. اگر از آخر شهر تا محل کار در داخل تهران بهقدر مسافت شرعی باشد و یا آنکه در صورت سکونت در تهران، اگر از منزل تا محل کار بهقدر مسافت شرعی باشد، حکم مسافر دارد.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص ۲۴۵ •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی