حجب (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حجب (به فتح حاء و سکون جیم) از
موانع ارث است. از آن در باب
ارث، سخن گفتهاند.
حجب عبارت است از
منع و محرومیت
مستحق ارث از تمام یا بعض آن.
حجب از موانع
ارث شمرده شده و بر دوگونه است.
وجود وارثی در میان
ورثه که
حاجب و
مانع ارث بَری دیگر وارثان میشود. در این نوع حجب، آن که - در هر مرتبه- به
میت نزدیکتر است، مانع
ارث بری فرد یا
طبقه دورتر میشود.
به عنوان مثال،
پدر،
مادر و فرزندان میت (
طبقه اوّل)، برادران و
اجداد میت (
طبقه دوم) را از
ارث بردن، باز میدارند، و نیز وارثان
طبقه دوم، مانع
ارث بردن وارثان
طبقه سوم (
عمو،
دایی،
عمه و
خاله) هستند. همچنین وارثان
طبقه سوم، فرزندان خود را از
ارث بردن باز میدارند یا خویشاوندان نسبی میت، مانع
ارث بَری مُعتِق،
ضامن جریره و
امام علیه السّلام هستند.
در صورت یکسان بودن وارثان در رتبه، وارثی که از طرف پدر و مادر با
میت نسبت دارد، مانع وارثی است که نسبت او با میت تنها از ناحیه پدر است. بنابر این، برادر پدری و مادری میت، حاجب برادر پدری او است؛ جز موردی که
وارث، پسر عموی پدری و مادری و عموی پدری باشد. در این فرض، پسر عمو، حاجب عمو خواهد بود.
امام خمینی در
تحریرالوسیله، کتاب المواریث مینویسد: موانع
ارث زیاد است که بعضی از آنها چیزهایی است که حاجب و مانع از اصل
ارث بردن میشود و آن
حجب حرمان است. و بعضی از آنها چیزهایی است که قسمتی از
ارث را منع میکند و آن
حجب نقصان است. پس آنچه که اصل
ارث را منع میکند چند امر است:
اول:
کفر به اقسامش خواه اصلی باشد یا از روی
ارتداد، پس کافر؛ اگرچه نزدیک باشد، از
مسلمان ارث نمیبرد و
ارث مسلمان به مسلمان اختصاص دارد؛ اگرچه دور باشد؛ بنابراین اگر میت مسلمان، پسر کافری داشته باشد، از او
ارث نمیبرد ولو اینکه به جز امام (علیهالسلام) قرابتی - چه نسبی و چه سببی – نداشته باشد؛ پس
ارث او به امام (علیهالسلام) اختصاص پیدا میکند؛ نه به پسرش که کافر است.
دوم:
قتل، قاتل درصورتیکه قتل
عمداً و از روی ظلم باشد از
مقتول ارث نمیبرد و درصورتیکه مقتول را به حق به قتل برساند، از او
ارث میبرد، مانند اینکه بهعنوان
قصاص یا
اجرای حدّ یا
دفاع از خود یا عرض یا مالش باشد. و همچنین است اگر قتل از روی خطای محض باشد؛ مانند اینکه به پرندهای تیر بزند و خطا کند و به خویشاوند او بخورد پس از او
ارث میبرد. البته از دیه او که عاقلهاش تحمل میکنند بنابر اقوی
ارث نمیبرد.
و «همانطور که قاتل از
ارث بردن از مقتول، منع میشود، همچنین از کسی که در مرتبه پایینتر و در
طبقه بعد از او واقع شده حاجب نمیباشد، پس بودن او مانند نبودش است، پس اگر کسی پدرش را به قتل برساند و دارای پسری باشد و پدرش اولادی غیر از قاتل نداشته باشد، پسر قاتل از جدش
ارث میبرد. و همچنین است اگر اولاد مقتول در پسر قاتلش منحصر باشد ولی برادرهایی داشته باشد،
ارثیه او مال آنها میباشد و مال پسرش نیست، بلکه اگر وارثی نداشته باشد مگر امام علیهالسلام، امام از او
ارث میبرد نه پسر.»
سوم از موانع
ارث:
رق (بنده و کنیز) بودن، به صورتی که در کتابهای مفصل فقهی بیان شده است.
چهارم: متولد شدن از زنا، اگر زنا هم از طرف پدر و هم از طرف مادر باشد، بین بچه آنها و پدر و مادر و همچنین بین بچه و کسانی که بهواسطه پدر و مادر
انتساب دارند،
توارث (
ارث بردن از یکدیگر) نیست. و اگر زنا از یکی از آنها باشد، نه از دیگری، مانند اینکه فعل یکی از آنها به طور
شبهه باشد، بچه و زانی و بچه و کسانی که به
زانی منسوباند از همدیگر
ارث نمیبرند.
پنجم:
لعان، لعان، مانع از توارث بین فرزند و پدرش و همچنین بین او و بین نزدیکانش از ناحیه پدر میشود. و اما توارث بین فرزند و مادرش و همچنین بین او و بین نزدیکان او از ناحیه مادرش تحقق پیدا میکند و لعان مانع آن نمیشود.
وجود وارثی در میان
ورثه که سبب میشود
سهم وارث دیگر از مرتبه اعلی به مرتبه ادنی کاهش پیدا کند و وی از بعض
سهم الارث خود محروم گردد.
در
حجب نقصان دو گروه، حاجب هستند:
الف:
فرزند یا فرزندِ فرزند و هر چه پایینتر، که مانع
ارث بَری پدر و مادر میت نسبت به مازاد یک ششم میشود، جز در صورتی که وارث میت تنها یک
دختر با پدر و مادر یا یکی از آن دو باشد، و یا چند دختر و یکی از
والدین باشند. در این صورت دختر نصف
ترکه و هر یک از پدر و مادر یک ششم آن را به
ارث میبرند و باقی مانده، بنابر
مشهور، به نسبت سهمشان میان آنان تقسیم میشود.
علاوه بر آن، فرزند میت مانع
ارث بری هریک از
زن و
شوهر نسبت به سهم اعلای آنان است و باعث میشود سهم شوهر از نصف به یک چهارم و سهم زن از یک چهارم به یک هشتم کاهش یابد.
ب: برادران و خواهران میت که با شرایط زیر، حاجب
مادر هستند و وجود آنان سبب میشود سهم مادر از یک سوم به یک ششم کاهش یابد:
۱. تعداد آنان دو برادر یا بیشتر، یا یک برادر و دو خواهر، یا چهار خواهر با مادر باشد.
۲. بنابر
مشهور،
قاتل یا
کافر و یا برده نباشند.
۳. برادران یا خواهران پدری و مادری یا پدری باشند، نه مادری.
۴. بنابر مشهور، پدر نیز
زنده باشد.
۵. برادران یا خواهران، متولد شده باشند.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۱۸-۲۲۰. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی